یادداشتهای اردیبهشت 1400:
یادداشتهای اردیبهشت 1400:
ما گروهی از شیفتگان ۹ تا ۹۹ سالۀ خواندن و نوشتن هستیم. با خواندن و نوشتن رشد میکنیم، راههای تازه میسازیم و به آیندهی متفاوتی فکر میکنیم که بیشتر از حالا با لذت خواندن و نوشتن میگذرد. در کوچه پسکوچههای هفت شهر نوشتن با مدرسه نویسندگی همراه باشید.
شاهین کلانتری / مسئول مدرسه نویسندگی
مدرسه نویسندگی | زیر نظر شاهین کلانتری | تمامی حقوق محفوظ است. ©۲۰۲4 | طراحی و پشتیبانی: وبونیکس
2 پاسخ
کرونا به یه بیماری شایع تبدیل شده بود.همه درگیر این اپیدمی بودن , بی حوصله نگران مضطرب , مردم حتی از دیدن عزیزترین و نزدیکترین افراد خانواده بیم و هراس داشتن , حتی در مرکز سالمندان که بعضی پدر مادرها در انجا نگهداری میشدنند از دیدن . فرزندان خود منع شده بودن .ادمها مجبور بودند از پشت شیشه یکدیگر را ملاقات کنند . عشق و محبت ,در اغوش کشیدن فرزندان و نوه ها ,تبدیل شده بود به اثر دست و انشگتان رو شیشه های بی روح , شیشه ها تبدیل به دیواری ضخیم وبی رحم شده بودند .که جلوی عشق حتی عشق همسران را میگرفتنند . برای بعضی ها روزگار بی رحمتر بود . این شیشه ها ,این شیشه های لعنتی ,شیشه های اتاق های ای سی یو بود . شیشه هایی که حتی اجازه نداد همسری ,یا پدری برای اخرین بار حتی با یکدیگر وداع کنند . دیدار مجدد شاید ,شاید برای وقتی دیگر . زندگی روی بشدت بی رحم خود را نمایان کرده بود . جز به تسلیم و رضا. ایا چاره ایی دیگر بود و هست در دوران یاس و نامیدی همگانی . وقتی با بی حوصلگی گوشی رو چک میکردم . با شاهین کلانتری اشنا شدم . و,,,, انگیزه تازه
سلام
خوشحالیم که شما هم در جمع دوستان مدرسهنویسندگی هستید. بهترینهارو براتون آرزو میکنیم.