بدون مقدمه میرویم سر اصل مطلب. اگر علاقهمندیم که طنزنویسی را یاد بگیریم در قدم اول باید درستنویسی را بیاموزیم.
اگر قرار است داستان طنز بنویسیم. در قدم اول باید داستان و انواع آن را خوب بشناسیم. بدانیم که عناصر تشکیلدهندۀ داستان چه هستند. بدانیم رمان، داستان بلند، داستان کوتاه، داستان کوتاهِ کوتاه چه تفاوتهایی با هم دارند.
اگر قرار است شعر طنز بنویسم. باید قبل از آن با شعر آشنایی کامل داشته باشیم. انواع شعر را بدانیم. اگر میخواهیم طنز منظوم بسراییم باید قواعد عروض و قافیه و مسائل مرتبط با اوزان را بدانیم. با انواع شعر سنتی اعم از مثنوی، غزل، قصیده، رباعی، دوبیتی، مسمط، مخمس و … آشنا باشیم. کارکرد عناصر شعری را در شعر سپید بدانیم. اصول شکست وزن در شعر نیمایی را بدانیم.
برای دقیقتر شدن در شعر و درک کردن اصطلاحاتی که شاعر در شعر خود بیان کرده هست، بهتر هست که با آرایههای آدبی آشنایی نیز داشته باشیم. به همین منظور میتوانید به مقالات زیر که به صورت مفصل به هر موضوع پرداخته مراجعه کنید، تا بتوانید در هنگام شعر خواندن بهتر مطالب را درک کنید، و از آنها برای خود ایده بگیرید.
- ↵ تشبیه چیست
- ↵ مجاز چیست
- ↵ کنایه چیست
- ↵ تشخیص چیست
- ↵ استعاره چیست
یعنی نمیشود کسی به بهانۀ اینکه شعر منظوم طنز میسراید از وزن خارج شود و یا قافیههایش ایراد داشته باشد و در پاسخ بگوید: طنز است دیگر! یا اینکه نثری روایی را بخواهد جای داستان جا بزند و بهانهاش همین باشد که: طنز است دیگر! یا هر نوع کوتاهی دیگری را در هر اثر دیگری به همین بهانه توجیه کند.
البته انکار نمیکنیم که هنجارشکنی هنرمندانه میتواند خوب باشد، اما هنجارشکنیای که هنرمندانه باشد خود نیازمند این است که فرد ابتدا هنجارهای هنری را درست بشناسد و این موضوع مطلبی است که در جای خود و در سطوح پیشرفته در مبحث خلاقیت هنری به آن خواهیم پرداخت.
خلاصه اینکه نوشتن داستان، شعر، نثر، نمایشنامه، فیلمنامه و … هر کدام برای خود اصول، شرایط و قواعدی دارد که باید به درستی رعایت شود و بعد از آن، در قدم بعدی، عناصر طنزآفرین در اثر استفاده شود. اثر طنز از این نظر مصداق این ضربالمثل است: «چونکه صد آید، نود هم پیش ماست.»
مشق اول:
زیاد مطالعه کنیم. البته قرار نیست تمام مطالعاتمان معطوف به آثار طنز باشد. اتفاقاً شایستهتر این است که آثار خوب کلاسیک را اول مطالعه کنیم و هر چقدر بیشتر بخوانیم بهتر است.
داستانهای خوب از داستاننویسهای خوب کشورمان و جهان را بخوانیم. اشعار زیبای شعرای خوب کشورمان را بخوانیم. آثار بزرگان ادبیات کشورمان همچون حافظ، سعدی، مولوی و … را در برنامه مطالعاتی خودمان داشته باشیم. ما را از نوشتن اسامی تمامی بزرگان ادبیات کشورمان معذور بدارید. چرا که بزرگان فرهنگ و ادبیات غنی ایرانی و اسلامی آنقدر زیاد هستند که میبایست کل این نوشته را فقط به بردن نام آن عزیزان بزرگوار اختصاص دهیم که همین هم میدانم کافی نیست.
حالا که قرار است مطالعه کنیم با توجه به توضیحاتی که گفتم حواسمان باشد تا از مطالعۀ آثار طنز غافل نشویم. آثار متعددی برای مطالعه پیش رو است که برای شروع دو کتاب را پیشنهاد میکنم:
کتاب «قهوه قند پهلو» مجموعۀ شعر طنز از شاعران مختلف است که به همت امید مهدینژاد گردآوری و توسط انتشارات سورۀ مهر منتشر شده است.
کتاب «کبریت کم خطر» مجموعه داستانها و نثرهای طنز از نویسندگان مختلف است که به همت علیرضا لبش گردآوری و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
دلیل اینکه این دو کتاب را برای شروع معرفی کردم این است که میتوانید یکجا با کلی آثار طنز بسیار خوب آشنا شوید که توسط دو طنزپرداز کاربلد و خبرۀ کشورمان گردآوری شده است. میتوانید آنها را بخوانید و از خواندن آن آثار هم لذت ببرید و هم بیاموزید.
در اینجا میتونید با کتب دیگر طنز نیز آشنا شوید.
آموختن از خواندن و مطالعه کردن نیاز به دقت بسیار دارد. درک این موضوع که دقیقاً چه اتفاقی در اثر رخ میدهد و چرا رخ میدهد، اینکه چرا مطلبی زیباست و چرا مطلب دیگری اینطور نیست، نیاز به درک بالایی از اثر دارد. رسیدن به چنین درکی نیازمند فراگیری شگردها و نکات مربوط به آفرینش طنز است.
حالا که تکلیف اولین مشقمان مشخص شد میتوانیم به سراغ موضوعات دیگر برویم و پیرامون آنها صحبت کنیم. چراکه نمیتوان منتظر ماند تا شما تمامی شاهکارهای ادبی ایران و جهان را مطالعه کنید و البته نیازی هم به این نیست. جالب است بدانید که انجام همین مشق اول خود، عمری به درازا میکشد و تمامی نخواهد داشت. همانگونه که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «اطلبو العلم من المهد الی اللحد»
«چنین گفت پیغمبر راستگوی ز گهواره تا گور دانش بجوی»
خواندن تمام شاهکارهای ادبی بیش از عمر آدمیزاد زمان میخواهد. برای همین تمامی ندارد. باید اولویتها را با توجه به علاقههایمان بشناسیم و آثاری را مطالعه کنیم که برای راهی که میخواهیم در پیش بگیریم ضروری ومناسبتر هستند. در هر زمان از زندگیمان و در هر سطح و مرتبهای هم که باشیم میتوانیم یاد بگیریم.
خاستگاه خنده و طنز چیست؟
چه نظریههایی دربارۀ خاستگاه خنده و طنز وجود دارد؟
انسان چگونه میخندد؟
انسان به چه چیزهایی میخندد؟
انواع شوخی و شوخطبعی کدامند؟
تعریف مفاهیمی چون طنز، هزل، هجو، لطیفه، کمدی، فکاهی چیست؟
طنز، هزل، هجو، لطیفه، کمدی، فکاهی چه تفاوتهایی با هم دارند؟
شگردها و تکنیکهای آفرینش طنز کدامند؟
کدامیک از این شگردها پرکاربردترند؟
چه زمانی از کدام شگرد میتوان استفاده کرد؟
در فرصتی که پیش رویمان است سعی میکنیم تا به این سؤالات پاسخ داده و برای هر کدام از شگردها و اسرار طنزپردازی نمونههایی خوب و مناسب ارائه دهیم.
پس با ما باشید تا با اصول و مبانی طنز نویسی آشنا شوید. شاید شما در آینده یکی از طنزپردازان خوب کشورمان شدید.
نویسنده: مهدی فرجاللهی
26 پاسخ
مذاکرات وین
خواستم اندر حکایت مذاکرات وین مطلبی بنویسم ، این به فکرم رسید :
قدیما دو تا بچه که دعواشون میشد گاهی گوش هم رو میگرفتن گاهی اولی دندون میگرفت بعد دومی هم یه جایی از تن و بدن اولی می کرد تو دهن و دندون می گرفت و در برخی موارد بد تر از این تخم همدیگه رو می گرفتن بعد دو تاشون دردشون میومد و عاجز می شدن اونوقت یکیش که کم طاقت تر بود داد میزد و میگفت: *تو ول کن تا من هم ول کنم*
دومی می گفت : *تو اول ول کن*
اولی میگفت : *نه تو اول*
دومی میگفت : *خوب، بیا با هم کمتر فشار بدیم*
اولی میگفت: *باشه ولی باهم آ*
دومی می گفت: *تو نامردی ، اول تو شل کن*
اولی میگفت : *باشه بیا* و یه خرده فشار رو کم میکرد
دومی میگفت : *خوب ، این هم از من* و ایشون هم یه کم فشار رو بر میداشت
اولی در حالیکه دوباره یه کم فشار رو کم میکرد میگفت : *بیا ، من بازم شل کردم*
دومی هم میگفت : *این هم من* و یه خرده دیگری فشار را بر می داشت
اولی که حوصلش سر رفته بود میگفت : *بسه دیگه ، دیدی من نامرد نیستم؟! بیا کلا ول کنیم دیگه*
دومی میگفت : *باشه ، من یک دو سه میگم با هم ول میکنیم ، باشه؟*
اولی میگفت : *باشه*
(بعد دو تاشون تا میتونستند خودشون رو جمع و جور میکردن و دست و پاهاشون جوری تنظیم میکردن که بتونن تو یه آن خودشون رو به عقب پرتاب کنن)
بعد دومی میگفت : *یک (چند ثانیه ای صبر میکرد) بعد می گفت *دو* (در این حالت هر دوشون بیش از پیش خودشون رو واسه پرت شدن به عقب آماده می کردن و بالاخره میگفت *سه* و اینجا بود که هر دو در یک لحظه قسمت گروگان گرفته شده رو آزاد میکردن و می پریدن عقب و نهایتا هر دو خلاص میشدن و تو ذهنشون به خودشون می گفتن *دیگه نباید کاری کنم که اینجوری گیر بیفتم*
زنده باد فریبرز عزیز و خلاق
سلام خیلی مطالب خوب بود ولی بیشتر انگار برا نویسندگان وکسانی هست که کار نویسندگی کردن ومن که مبتدی مبتدی هستم چیزی یاد نگرفتم
سلام و وقت بخیر
کارگاه طنز نویسی، منحصر و جدا از کارگاه نویسندگی برگزار نمیشه؟
سلام فاطمه گرامی
در حال حاضر خیر.
ولی بزودی در این رابطه دورهای رو ارائه خواهیم کرد.
ممنونم
عالی بود
فوقالعاده بود متن تون من میخام در آینده نویسنده و کارگردان طنز و سازنده انیمیشن و فیلم طنز بزرگی بشم. این متنو اینجا مینویسم تا چند سال آینده دوباره بیام بخونمش و ببینم در کجا قرار دارم.
باسلام خدمت شمااستادان علم ، وخلاقان هنر
من امین هستم۲۷ساله ازکرمان
الان ک بعدازخواندن مطالبتون به قسمتِ گفتگورسیدم گفتم چ بهترکه گفتمانی داشته باشم تاشایدباجوابتان چیزی دستگیرم بشود
خب من بسیاااارزیادعلاقمندبه نویسندگی وشعرگفتن هستم وباوجودتمام مشکلاتم ولی وقت میذارم براش
ومن الان تازه متوجه شدم ک تنهااستعدادوعلاقه ملاک نیست بایدقوانینش راهم بیاموزی
ودرپی رسیدن ب کلماتی ک به من قدرت بیشتری درنوشتن دهددست پیدابکنم
من مطمان هستم ک اگرباشدکتابی تاهمچون یک استادبه من آموزش دهد
من خودم بدلیل علاقه و پشتکاری ک درخودم میبینم یقیناًموفق خواهم شد
پس اگرمیتوانیدمرایاری کنید
باتشکرفراوان ازاینکه ب مطالبم گوش دادید
یاحق …
رمان در هساگی گودزیلا عالیه.. کتاب های مودب پور هم که نگم…بیسته.
شعر های خیلی خنددار بزارید
جوری که از خنده بمیریم🤣
جوش نزن رفیق مطمانا تامطلب خنده داری بخان بذارندزودترازاون ویروس کورونا کاری میکنه تااونقدرازدردگریه بکنیم تابمیریم
امیدوارم نویسنده نشی
چون فقط ناامیدی رو منتقل میکنی
سلام خیلی مطالب خوبی بود
کبریت کم خطر رفت تو لیست مایحتاجم که باید هر چه زودتر تهیه بشه فقط اینکه ای کاش یه کتابیم معرفی میکردید که طنز باشه ولی شعر نباشه
نمیدونم مثلا رمان مانند
سلام آقای معمار گرامی
چشم. به زودی به معرفی کتابها بیشتری میپردازیم.
سلام… لطفا به این آموزش ها ادامه بدید.ممنون
مرد مومن سلام!
چرا حوالمون کردی به بعد؟ یه دو تا نکته دیگه ام می گفتی. منتظریم.
اینکه مقش داره خیلی خوبه.
در مورد طنزنویسی حرف زیاد زدن ولی اکثرا تئوری مئوریه به درد دانشگاهیا می خوره. عملی مملی نداره. یه چی بنویس به درد عملیا بخوره.