کتاب حق نوشتن به بسیاری از چراها و چگونگیهای نوشتن پاسخ داده است. در میان کتابهای آموزش نویسندگی شاید این کتاب میتواند از اولین انتخابهای ما باشد.
بیشترین مفهومی که در این کتاب به آن پرداخته شده است نوشتاردرمانی است. البته نویسنده مستقیماً به این اصطلاح اشاره نمیکند اما مثالهای فراوانی در بخشهای مختلف کتاب آمده که مرا به یاد خاصیت درمانی نوشتن میاندازد.
نویسندۀ کتاب جولیا کامرون، علاوه بر اینکه نویسنده است، معلم، شاعر، نمایشنامهنویس، رماننویس، فیلمساز و آهنگساز هم است که به دلیل آثار برجستهای که در قالبهای مختلف ارائه داده، شهرت جهانی پیدا کرده است.
یکی از آثار زیبا و ماندگار او، کتاب حق نوشتن (The right to write: an invitation and initiation into the writing life Cameron, Julia) با موضوع نویسندگی است. ترجمۀ فارسی این کتاب را سیمین موحد انجام داده است و نشر هیرمند آن را به چاپ رسانده است.
جولیا کامرون در این کتاب، لذت نویسندگی را در کسانی که علاقهمند به نوشتن هستند و میخواهند زندگی نویسندگی را امتحان کنند، ایجاد میکند. مفاهیم کتاب که با هنر و ذوق نویسنده همراه شده است، میتواند هر خوانندهای را به نوشتن ترغیب کند. البته به نظر نویسنده نوشتن برای همه است. فارغ از علاقه و تجربه و استعداد.
او نوشتن را حقی میداند مثل نفس کشیدن. مثل غذا خوردن و تفریح کردن.
نویسنده بر این باور است که همۀ ما نویسندهایم و برای داشتن زندگی پربارتر و بهتر، باید قلم به دست بگیریم و لذت محض قرار دادن واژگان بر کاغذ را بچشیم و بنویسم. از نظر او نویسنده ایدهپرداز نیست و هر وقت که برای حرف زدن سراغ نوشتن برود، قفل میکند. چون نوشتن عمل خوب گوش دادن و خوب دیدن است.
نویسنده با در اختیار گذاشتن تجارب شخصی خود و با بیان جزئیات کاربردی در مورد اصول و قواعد حاکم بر نگارش، در مسیر یادگیری با خواننده همراه میشود و او را با ذهنیت نویسندگی، آشنا میکند.
باورهای اشتباهی که دربارۀ نویسنده شدن وجود دارد را زیر سوال میبَرَد. افسانههایی مثل “نویسنده برای نوشتن باید در اندوه فراوان باشد. باید تا مرز جنون برود. فقیرانه زندگی کند و دیدگاهش نسبت به جهان منفی باشد” را باطل میکند.
او باور دارد که نوشتن زندگی را مثبت و نیروبخش میکند و از تجربههای شخصیاش، شاهد میآورد.
رابطۀ عاشقانۀ جولیا کامرون با نوشتن، در سراسر کتاب چنان مشهود است که خواننده به خوبی سرزندگی ناشی از آن را احساس میکند و بیاختیار با نویسنده همراه میشود.
یکی دیگر از مزایای این کتاب این است که مخاطب بعد از خواندن هر بخش از کتاب میتواند با توجه به تمرینات ارائه شده در پایان فصلها، دانش به دست آمده در حین مطالعه را به یک مهارت تبدیل کند.
و در آخردوست دارم این مرور کوتاه را با چند نقل قول به پایان برسانم:
-
در بلند مدت، نوشتن شبیه دوی ماراتون است و درست همانطور که دونده پس از یکی دو روز ندویدن، افسرده میشود، نویسندۀ فعال هم دلش برای نویسندگی تنگ میشود. مقدار معینی نوشتن، مثل مقدار معینی دویدن است و ورزشکارِ هنری را شاد و متناسب نگه میدارد.
-
اگر ما مدام فکر کنیم که چقدر خوب میشد اکر دیگران کارمان را چاپ میکردند، خودمان را ناتوان میکنیم. برعکس، ما باید تصمیم بگیریم عزممان را جزم کنیم که، یک: صرف نظر از هرچیزی بنویسیم و دو: صرف نظر از هرچیزی، آنچه نوشتهایم را با دیگران در میان بگذاریم.(انتشارات کوچک خودمان را راه بیندازیم)
-
ما کسانی لازم داریم که از شنیدن شعر یا مطلبی صرفاً به خاطر خودش خوشحال میشود نه به عنوان مانورهای حرفهای و کاری. بخشی از ما که مینویسد باید اجازه داشته باشد آزادانه بنویسد و نه همیشه با نگاهی به بازار. نگاهی به بازار بخشی از حیات نویسندگی است، اما اگر بخش بزرگی بشود قوۀ ابداع را تعطیل میکند و باعث بسته شدن بسیاری از راههای ارزشمندِ آفرینش میشود که در نگاه اول تجاری و سودآور نیستند.
7 پاسخ
این کتاب را امروز خریداری کردم. قبلا نسخه الکترونیک رو مطالعه کرده بودم؛ ولی نسخه کاغذی به اعتقاد و تجربۀ من کهنه نمی شود.
بسیار عالی و کابردی بود.
بابت این همه نبوغ در نوشتن، به شما تبریک میگم. موفق باشید.
سلام خداقوت اقای کلانتری ممنون از مطالب عالیتون
من کتاب راه هنرمند را دارم خیلی جالبه به شما دوستان عزیز توصیه میکنم این کتاب لذت بخش را بخوانید
سلام خیلی ممنون برای معرفی و توضیح این کتاب زیبا. کتاب راه هنرمند از این نویسنده رو به تازگی تموم کرده ام و خیلی خیلی نوشتارش رو دوست دارم و مشتاقم که این کتاب رو بخونم.