یک نویسنده چه بهرهیی میتواند بجوید از کار با ضربالمثلهای فارسی و زبانزدها که باشندههای زبان گفتارند؟
ضربالمثلهای فارسی، زبان، گسترش دایرهی واژگان
منِ نویسنده شیفته و تشنهی شناخت زبانم. یکی از بزرگترین منبعهایم برای شناخت زبان، گفتار است: آنگونه که آدمها در روزمره زبان را به کار میگیرند. از آن سو، یکی از دغدغههای همیشگی منِ نویسنده گسترش دایرهی واژگان است و جالبتر و سنجیدهتر عمل کردن در نوشتار و گفتار.
از این رو، ضربالمثلها و زبانزدها برای من گنجینهییند وجدانگیز: موجز، طناز، تصویری. که برای بهتر نوشتن و بهتر گفتن یا خلق دنیاهای زبانی شخصیتهای داستانیام میتوانم ازشان استفاده بکنم.
ضربالمثلها، ارزشها و باورهای ریشهدار در فرهنگ
پس یک روی سکه، ضربالمثلها هستند و زبان و دایرهی واژگان. و روی دیگر؟ ضربالمثلها، ارزشها و باورهای ریشهدار در فرهنگ. اینجا نیاز است منِ نویسندهیی که نوشتن را اندیشیدن میداند بیایید به میدان و دستبهسوال شود:
«هر ضربالمثل چه میگوید و مروج چه باوریست؟ درخت کدام زمین است و چه ثمری داشته و دارد؟»
بنابراین ضربالمثلها برای شناخت فرهنگ یک جامعه هم میتوانند منبع ما باشند.
تحلیل و آسیبشناسی زبانزدها و ضربالمثلهای فارسی: سوژهیی برای نوشتار نقادانه
«ارزش ماندگاری داشتهاند که ماندگار ماندهاند» یا «چون به کار گرفته شدهاند، ماندگار ماندهاند»؟ شما در مواجه با زبانزدها کدام نگاه را انتخاب میکنید؟
ضربالمثلها هرچه باشند از قدیمندیمها میآیند. و قدیمی بودن؟ برای برخی نشانهی اعتبار و برای برخی نمادِ گذشتن تاریخ مصرف. اما برخورد نقادانهی یک نویسنده چه میتواند باشد؟ سوژه قرار دادن و سنجیدن چندجانبه. مورد نقد گذاشتن پربسامدترین ضربالمثلها و زبانزدهای فرهنگ فارسی و مفهومپردازی حرفهای تازه.
برای مطالعهی بیشتر:
آرایه ضربالمثل و تاریخچه آن | چند نمونه از بهترین ضربالمثلهای فارسی
یک کتاب در این زمینه:
اندر حکمت حماقت از جولیان بگینی
نویسنده: الهه نصیری
برای تماشای ویدیوی زیر این مقاله شیلترفکن خودتان را فعال کنید (یا روی این لینک کلیک کنید و وارد یوتیوب مدرسه نویسندگی بشوید):
یک پاسخ