پیش از این در دورهها و جریانهای مدرسه نویسندگی بسیار از اهمیت گسترش دایره واژگان و تمرین کلمهبرداری گفته شده و برنامههایی مثل «یک لقمه لغت» با همسفران دورهی نویسندگی خلاق دنبال شده.
در ١١۶مین وبینار نویسندهساز اما از مدل واژهاندوزی گفته شد که دو تمرین در خودش دارد و با این برنامه به شکلی موثرتر و نویساتر، میتوانیم کلمات را به دایره واژگان فعال خود بیافزاییم.
قبل از اینکه برویم سراغ اصل مطلب، سر یک دستهبندی به توافق برسیم که پیشنیاز انجام تمرین است.
دستهبندی واژهنامهها برای گسترش دایره واژگان فارسی
یک دستهبندی از لغتنامهها بر اساس کلمههایی که به ما میدهند این است:
١. فرهنگ لغتهای عوام:
لغتنامههایی که در خودشان اصطلاحهای عامیانه، زبانزدها و ضربالمثلهای زبان فارسی را دارند و به ما کلمههایی را میدهند که در گفتار کاربرد و بسامد بالایی دارند. مثل «فرهنگ عوام» از امیرقلی امینی.
٢. فرهنگ لغتهای خواص:
این لغتنامهها به ما کلماتی میدهند که در گفتار روزانه بسامد چندان ندارند و واژگانِ دنیای مکتوب هستند. یعنی در «نوشتار» میتوانیم آنها را به کار بگیریم. مثل «فرهنگ پارسی» از میرجلالالدین کزازی.
حالا بناست بر اساس همین دستهبندی کلمات، برای گسترش دایره لغات خود در ۲ قالبِ نوشتن تمرین انجام بدهیم.
(فقط یک نکته: منبع ما برای کلمهبرداری تنها لغتنامهها نیستند. دایره شکار خود را بسیار گسترده در نظر بگیریم: از کتابها تا سایتها و شبکههای اجتماعی و گفتوشنفتهای روزمره.)
واژگان فرهنگ گفتاری و مونولوگنویسی
١. دستکم ١٠ کلمه/عبارت/اصطلاح از فرهنگ گفتاری(کلماتی که در گفتار کاربرد دارند) انتخاب کنیم.
٢. دیدن کلمههایی که انتخاب کردیم
تداعیگر چه صحنه، شخصیت، یا ماجرایی است؟ همان را بگیریم و نوشتن مونولوگ را بیاغازیم. با کلمههایی که داریم دستکم یک مونولوگ یک صفحهیی بنویسیم.
نمونهیی از مونولوگ:
زن و مردی در یک ماشین توقفکرده نشستهاند.
ماشینها با سروصدا و سرعت عبور میکنند.میدونم داری چی فکر میکنی. جداً میدونم. حسابی ازت پیداس. قیافهت داد میزنه. نمیگم بَده_یا غلطه یا هرچی_ فقط دارم بِهِت یادآوری میکنم. دارم میگم «هِی، میدونم پیِ چی هستی». یعنی کاملاً دستتو خوندهم، میشناسم این ادااطواری رو که داری برام میآی، و دارم زور میزنم حالیت کنم که اینجا جواب نمیده. نُچنُچ. اصلا جواب نمیده.
هر دو لحظهیی در سکوت مینشینند. مرد سیگاری روشن میکند و باز صحبت را از سر میگیرد.
ببین، میدونم کاری که کردم گَندکاری بود _ بابتشَم شرمندهم، تمام تلاشمو میکنم حواسم به زبونِ حرف زدنم باشه چون میفهمم که آزارت میده و کُلّ این قضیهم در واقع از همینجا شروع شده…
بخش آغازین مونولوگ یک دنیا معذرت، کتاب «اینجا همه میبخشند»
گسترش دایره واژگان فرهنگ نوشتاری و گزینگویهنویسی
١. حداقل ١٠ کلمه از فرهنگ نوشتاری(کلماتی که واژگان دنیای مکتوباند) انتخاب کنیم.
٢. با کلمههایی که برگزیدیم دستکم ١٠ گزینگویه بنویسم.
نمونهیی گزینگویه:
در فضای کوچک یک جمله دنیایی را میتوان جا داد.
داوود ملکی
برای خاندن مثالهای بیشتر: جملات کوتاه و کلمات قصار | گلچینی از گزینگویهها
برنامهی واژهاندوزی چگونه به گسترش دایره واژگان میانجامد؟
وقتی کلمهیی به دایره واژگان فعال ما افزوده میشود که آن را فعالانه به کار بگیریم. برنامهی واژهاندوزی اول از همه به ما یک دستهبندی میدهد از کلمات: کلمات گفتاری و کلمات نوشتاری. سپس برای تمرین و به کار گرفتن کلمهها دو قالب به ما داده میشود. قالبهایی که هرکدام کاملن متناسب با هر دسته از کلمات ما هستند.
بنابراین، ما با این برنامه هم در دو قالب مهم نوشتن به تمرین میپردازیم، هم دایره واژگان خود را گسترش میدهیم. به یک نکته هم توجه داشته باشیم: وقتی میگوییم به کار گرفتن یک کلمه برای افزودن آن به دایره لغات، منظور فقط به کار گرفتن آن نیست و دقیق و سنجیده به کار گرفتن آن است. این برنامه با تمرین نوشتن «مونولوگ» و «گزینگویه» فرصت دقیق شدن و توجه به کلمه را فراهم میکند.
نکتههایی که برای گسترش دایره واژگان خود باید در نظر داشته باشیم
١. جایی داشته باشیم برای ثبت کلمهبرداریها و فعالانه کلمات خود را ثبت کنیم
دلم میسوزد از آلاخون والاخون شدن کلمات. حتمن و حتمن جایی داشته باشیم برای ثبت کلمههایی که برمیداریم و فعالانه کلمهها را ثبت کنیم. من با مایکروسافت تودولیست پیش میروم.
هرچند برنامه کارکرد دیگری دارد ولی خیلی برای کلمهبرداری مناسب است. قابلیتهای فراوانی دارد و دسترسی آسان. جایی را انتخاب کنید که فرصت دستهبندی کلمات و زودبهزود سر زدن به آنها را به شما بدهد.
٢. مانند یک گردآورنده با کلمات روبهرو شویم
کلکسیونر کلمات باشیم. همانقدر جستوجوگر و وسواسگونه و نظمدهنده. دستهبندیهای مختلف بسازیم از کلمهها. مثلن:
لغات شاعرانه
واژگان تصویرساز
کلماتی برای توصیف احساسات
کلماتی برای مقالههای آموزشی
فحشها
و…
به جان نوشتههای نویسندهها و شاعرهایی که نثر و زبان ویژه دارند بیافتیم و ازشان کلمه شکار کنیم و یک فایل مشخص برای کلمههایشان بسازیم. مثلن:
کلمات اسماعیل خویی
کلمات بهمن فرسی
کلمات احسان طبری در رمان راندهی ستم
کلمات هرمز شهدادی در شب هول
و…
توجه به کلمات یک نویسنده، دریافتن بخشی از راز او در ساختن یک زبان و زبانآوری است.
و حتا دستهبندیهایی از کلمات اطرافیانمان:
کلمات بابا
لغات مامان
واژگان راننده تاکسی
و…
آدمهای اطراف ما، نمایندهی شخصیتهای داستانیمان هستند. گفتار را اصلن و اصلن دستکم نگیریم. زبان گفتار از غنیترین الهامگاههای ماست.
۴. در برابر کلمات پرسشگر باشیم
چرا نویسنده کلمه را اینجا و در بافت این جمله به کار برده؟
چنین استفادهیی از کلمه چه تاثیری دارد؟
من کجا میتوانم از این کلمه استفاده کنم؟
چه حس و حالی در من ایجاد میکند؟
بافت و جنسش چگونه است؟
میتواند یک کلمه از زبان کدام شخصیت داستانی باشد؟
۵. فرهنگ شخصی خودمان را بنویسیم
احتمالن یک دسته از کلمات را بیشتر دوست داریم. روی کلماتِ یک گوشه از زبان دقیق شویم و با روحیهی گردآورندهی خود یک فرهنگ تخصصی بسازیم.
مثلن گفتار برای من شگفتانگیز است و در گفتار فحشها برایم بسیار جالباند. پس چرا دستبهکار نشوم برای نوشتن یک فرهنگ فحش؟ این میتواند پروژهی شخصی من باشد.
۶. معنی دقیق کلمهها را در لغتنامه سرچ کنیم
شک کنیم. به کلمهها شک کنیم و برای دریافت معنای دقیق آنها در سایت «واژهیاب» سرچ کنیم. واژهیاب چند لغتنامه در خودش دارد و علاوهبر معنی کلمه، مترادفها را هم نشان میدهد.
برای استفاده از واژگان سره هم میتوانیم از سایت «به پارسی» استفاده کنیم.
٧. شما بگویید
حالا نوبت شماست. چه روشی در زمینهی گسترش دایره لغات فارسی برایتان سودمند بوده؟ در بخش کامنتها از تجربهی خودتان بنویسید تا این فهرست ادامهدار باشد.
مطالعه بیشتر:
افزایش دایره لغات فارسی | چگونه دامنه واژگانی خود را در گفتار و نوشتار گسترش دهیم؟
نویسنده: الهه نصیری
برای تماشای ویدیوی زیر این مقاله شیلترفکن خودتان را فعال کنید (یا روی این لینک کلیک کنید و وارد یوتیوب مدرسه نویسندگی بشوید):