وقتی از جلالالدین همایی پرسیدند آرایه کنایه چیست، او آن را اینگونه تعریف کرد:
«کنایه در لغت به معنی پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح، سخنی است که دارای دو معنی قریب و بعید باشد و این دو معنی لازم و ملزوم یکدیگر باشند. پس گوینده آن جمله را چنان ترکیب کند و به کار برد که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور منتقل شود.»
در ادامه معرفی آرایههای ادبی در این نوشتار قصد داریم درباره آرایه کنایه به زبان ساده با شما صحبت کنیم و از کاربردهای آن در ادبیات بگوییم.
کنایهها بخش جداییناپذیر از فرهنگ عامیانه هستند و چون از دل فرهنگ و زندگی روزمره بیرون میآیند ممکن است در دورهی تاریخی دیگری معنای خود را از دست بدهند. گاهی یک کنایه تنها در یک منطقه یا شهر به کار میرود و منحصر به یک اقلیم خاص است. برای مثال «قنطوره بستن» از بهترین کنایههای ادبیات فارسی در اصفهان قدیم است که کنایه از دروغ گفتن است اما امروزه کاربردی ندارد.
کاربرد آرایه کنایه چیست؟
از آنجا که کنایه یکی دیگر از آرایههای ادبی است که در زیباتر کردن کلام نقش مهمی دارد، جزو آرایههای ادبی تأثیرگذار در شعر و سخن میباشد که شاعران و نویسندگان برای زیباتر کردن کلام از آن استفاده میکنند. بهترین کنایههای ادبیات فارسی در فرهنگ ایران موجود میباشد؛ خصوصن در ضربالمثلها زیاد به کار رفته و به صورت روزمره نیز به وفور استفاده میشوند.
مالارمه، ادیب فرانسوی از تأثیر آرایه کنایه به زبان ساده اینگونه سخن میگوید:
«اگر چیزی را به همان نام که هست، یعنی نام اصلی خودش بنامیم، سهچهارم لذت و زیبایی بیان را از بین بردهایم؛ زیرا کوششی که ذهن برای ایجاد پیوند معانی و ارتباط اجزای سازندهی خیال دارد، بدینگونه از میان میرود.»
کلمهی کنایه در فرهنگنامه «سخن پوشیده یا غیر صریح» معنی شده که اصطلاحن به آن گوشهزدن هم میگویند. به معنی پوشیده سخن گفتن؛ پس وقتی در جمله به کار میرود یعنی کلام دارای دو معنای دور و نزدیک است و منظور گوینده معنای دور آن میباشد نه معنای نزدیک.
نکته یک: کنایه به معنای دور، باطنی و حقیقی مُکنیعنه و به معنای نزدیک، ظاهری و غیر واقعی مکنیبه نامیده میشود.
نکته دو: کنایه معمولن در یک جمله یا یک ترکیب به کار میرود.
- بهترین کنایههای ادبیات فارسی بیشتر در قالب نیشخند و طعنهای است که کادوپیچ شده باشد.
آنچه در این مقاله میخوانید:
- کاربرد کنایه در زبان
- روش تشخیص کنایه
- دستهبندی انواع کنایه
- دستهبندی از نظر مکنیعنه
- کنایه از اسم (موصوف)
- کنایه از صفت
- کنایه از فعل (مصدر)
- دستهبندی از نظر واضحبودن
- تلویح
- رمز
- ایما
- تعریض
- دستهبندی از نظر انتقال معنا
- بعید
- قریب
- رابطهی کنایه و ایهام
- تفاوت کنایه با استعاره و مجاز
- تفاوت کنایه با ضربالمثل چیست؟
- تمرین کنایه
- پاسخ تمرینها
در زبان، کاربرد آرایه کنایه چیست؟
در تمام دورهها، یکی از راههای انتقاد برای شاعران، نویسندگان و کسانی که با کلمه سروکار دارند، صنعت کنایه بوده است. آنها از طریق آرایه کنایه به زبان ساده مقصود خود را غیر مستقیم و کمخطر منتقل میکردند.
یکیدیگر از کاربردهای آرایه کنایه، تأکیدیکردن و بزرگنمایی یک مفهوم است. با استفاده از کنایه اثربخشی کلام افزایش مییابد.
از طرفی این صنعت ادبی، زیبایی معماگونهای به کلام اضافه میکند. از این رو استادان سخن از آن برای ساختن بهترین کنایههای ادبیات فارسی استفاده کردهاند. این آرایه طرفداران زیادی دارد که گاهی برای حفظ ادب در سخن از آن بهره میگیرند.
روش تشخیص آرایه کنایه چیست؟
برای شناسایی آرایه کنایه دو راه وجود دارد:
راه اول: از طریق بررسی معنای جمله
وقتی فعل یا عبارتی در یک متن، بهظاهر بیربط به نظر برسد، احتمالن کنایه است و برای درک بهتر باید معنای دور آن را در نظر گرفت.
در این مثال آرایه کنایه به زبان ساده بیان شده است:
وقتی وسط دعوا کسی میگوید: «پایت را از کفش من در بیار» به این معنی نیست که واقعن در آن لحظه کسی پا در کفشش کرده، بلکه دارد تأکید میکند که مزاحمش نشوند.
راه دوم: توجه به نشانهها و واسطهها در رساندن منظور اصلی
روش دیگر برای تشخیص کنایه توجه به نشانهها و واسطههایی است که در رساندن منظورِ اصلی کمک میکنند.
مثلا وقتی کسی میگوید: «رخت بستهام»، به راحتی میتوان با توجه به نشانهی جمعکردن لباس، متوجه کنایهی «آماده برای رفتن» شد.
نکته: در اغلب مواقع هر دو راه را همزمان باید به کار بست.
دستهبندی انواع آرایه کنایه چیست؟
آرایه کنایه به سه دستهی اصلی و زیرشاخههایشان تقسیم میشود:
دستهی اول: از نظر مکنیعنه
دستهی دوم: از نظر واضحبودن
دستهی سوم: از نظر انتقال معنا
انواع کنایه از نظر مکنیعنه
اگر از معنی دور یک اسم، صفت یا فعل کنایه زده شود، آن را کنایه از نوع مکنیعنه مینامند.
در این نوع کنایه سه زیرشاخه داریم:
- کنایه یا از اسم (موصوف) است
- کنایه یا از صفت است
- کنایه از فعل (مصدر) است
دستهبندی کنایه از نظر مکنیعنه
کنایه از اسم (موصوف)
در این کنایه، معنی دورِ یک یا چند صفت یا عبارات وصفی و اضافی به یک اسم برمیگردد و در اصل کنایه از یک اسم میشود.
مثالی از حافظ:
گفت آن يار كز او گشت سر دار بلند
جرمش اين بود كه اسرار هويدا مىكرد
دو عبارت بالاى دار بودن و افشاى اسرار، كنايه از منصور حلاّج است.
کنایه از صفت
وقتی یک صفت یا چند صفت در معنای دور خود، کنایه از صفت دیگری باشند، آن را کنایه از صفت گویند.
مثال: چشم و گوش بسته، کنایه از فرد بیاطلاع
بی سر و پا، کنایه از فرد فرومایه و بیادب
کنایه از فعل(مصدر)
بیشتر و بهترین کنایههای ادبیات فارسی در این دسته قرار میگیرند، کنایههایی که فعل یا مصدری در معنای غیر ظاهریاش اشاره به فعل یا مصدر دیگری دارد.
مثال: از پای در آوردن، کنایه از شکستدادن یا هلاککردن
زخم زبان زدن، کنایه از طعنهزدن
انواع کنایه از نظر واضحبودن
بسته به میزان واضحبودن مکنی، چهار نوع دستهبندی صورت میگیرد:
- کنایه تلویح
- کنایه رمز
- کنایه ایما
- کنایه تعریض
کنایه تلویح
یکی از پیچیدهترین انواع کنایهها تلویح است. که مکنیبه با واسطه و تلویحی به مکنیعنه اشاره دارد. از این نوع کنایه بیشتر در متون قدیمی استفاده شده و به دلیل تغییرات فرهنگی، زبانی و پیچیدگی آن، معناکردن آن کمی سختتر است.
برای نشان دادن آرایه کنایه به زبان ساده، مثالی از حافظ میخوانیم:
برو از خانۀ گردون به در و نان مطلب
كاين سیه کاسه به آخر بكشد مهمان را
سيه كاسه: كنايه از بخيل مىباشد.
در این مثال برای فهم مکنیعنه، ذهن از چند واسط باید عبور کند تا پی به منظور اصلی ببرد. ابتدا از سياهى كاسه به خاطر نَشُسته بودن آن باید به نخوردن غذا در آن پی برد. سپس از نخوردن غذا در کاسه به نبودن مهمان رسید و از نبودن مهمان، بخیل بودن صاحب كاسه را نتیجه گرفت.
کنایه رمز
در این کنایه همینطور که از اسمش برمیآید، نشانههایی که ما را از مکنیبه به مکنیعنه میرساند، واضح نیستند و بیشتر شبیه به رمز هستند. این رمزها گاهی آنقدر نامفهوماند که مقصود اصلی درک نمیشود.
مثال:
عاشق بکشی به تیر غمزه
چندان که به دست چپ شماری
دست چپ شماری: کنایه از بزرگی عدد است. در قدیم برای حساب یکان و دهگان از انگشتان دست راست استفاده میکردند و صدگان و هزارگان را با دست چپ میشمردند.
کنایه ایما
این نوع کنایه برخلاف کنایههای تلویح و رمز از سادهترین و رایجترین کنایهها است. در ایما، واسطهها به شکلی واضح ما را به سمت مکنیعنه سوق میدهند و منظور برای مخاطب مشخص است.
مثال:
پختهخوار (آمادهخور): کنایه از تنبلی
کنایه تعریض
این نوع کنایه بیشتر برای نصیحت یا نکوهش به کار گرفته میشود. مطلق و بدون مخاطب مطرح میشود و مقصود واضح است. گاهی هم گویندهی کنایه تعریض با به کاربردن صفتی مثبت خطای مخاطب را به سخره میگیرد.
آثار سعدی منبع خوبی از بهترین کنایههای ادبیات فارسی است. به این مثال دقت کنید:
بزرگش نخوانند اهل خرد
که نام بزرگان به زشتی برد
کنایه به کسی که پشت سر بزرگی بدگویی کند.
از نظر انتقال معنا انواع کنایه چیست
در این نوع آرایه، کنایه به زبان ساده بر اساس سرراستبودن و وضوحِ رابطۀ مکنیبه و مکنیعنه میباشد
و به دو زیرشاخه تقسیم میشود:
- بعید
- قریب
کنایه بعید: چون رابطه بین مکنیبه و مکنیعنه واضح نیست، تشخیص دادن مقصود جمله یا عبارت در این نوع کنایه سخت میشود.
مثال از نظامی:
بزرگی بایدت دل در سخا بند
سر کیسه به بند گندنا بند
سرکیسه که با بند گندنا بسته نمیشود؛ اینجا تشخیص کنایه به آسانی ممکن نیست.
در اینجا آرایه کنایه چیست؟ چگونه آن را بشناسیم؟ برای اینکه رابطۀ مکنیبه و مکنیعنه را بفهمیم، باید این شعر را اینگونه معنی کنیم:
چون برگ گندنا زود پاره میشود و محکم نیست، سر کیسه را نمیتوان با برگ گندنا بست. پس در کیسه باز میماند.
کنایه قریب: در کنایه قریب همینطور که از معنایش پیداست، بین مکنیبه و مکنیعنه رابطه مشخصی وجود دارد و منظور کنایه را به راحتی میتوان متوجه شد.
مثال از حافظ:
که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز
ز مشکلات طریقت، عنان متاب ای دل
عنانتاباندن: کنایه از رویبرگرداندن و سرپیچی. معنی نزدیک اشاره به عنان اسب دارد که معنای دور آن را به راحتی به ذهن متبادر میکند.
رابطه آرایه کنایه و ایهام
شباهت ایهام و آرایه کنایه چیست
ایهام و کنایه از لحاظ اینکه دو معنای متفاوت از آنها برداشت میشوند به هم شبیهاند.
در مقالهی ایهام چیست دربارهی این آرایه بیشتر بخوانید.
تفاوت آرایه کنایه و ایهام
این دو آرایه دو فرق اساسی باهم دارند.
اولین تفاوت اینکه دو آرایه در ساختار با هم تفاوت دارند. در ایهام یک کلمه داریم که دو معنی میدهد، اما در کنایه یک عبارت یا جمله است که دو معنی از آن برداشت میشود.
دومین تفاوت در کارکرد معنیهای کنایه با ایهام میباشد. در ایهام ما هر دو معنی کلمه را در نظر میگیریم و هدف این آرایه همین است. اما در کنایه تنها معنی دور و غیر مستقیم مد نظر است.
نمونه از ایهام: حکایت لب شیرین کلام فرهاد است.
کلمۀ شیرین بین دو معنی خوشطعم و معشوقهی فرهاد، ایهام دارد.
نمونه از کنایه: نخودسیاه خریدن.
کنایه از سر کار بودن دارد. در واقعیت نخود سیاه وجود ندارد؛ پس ظاهر جمله معنی نمیدهد.
رابطه آرایه کنایه به زبان ساده با آرایههای مجاز و استعاره
برای اینکه بتوانیم این سه آرایه پرکاربرد در ادبیات را از هم تشخیص بدهیم، بهتر است تعریف کوتاه از آرایه مجاز و استعاره داشته باشیم.
در مقالات مجاز چیست و استعاره چیست دربارهی این دو آرایه به تفضیل سخن گفتهایم.
مجاز: وقتی کلمهای در معنای حقیقی خود به کار نرود مجاز داریم. در این آرایه بین معنای حقیقی و مجازی کلمه رابطه وجود دارد.
استعاره: استعاره در واقع تشبیهی است که یکی از طرفین آن یعنی مشبه یا مشبهبه حذف شود. از طرفی استعاره نوعی مجاز هم هست که رابطۀ بین معنای حقیقی و مجازی کلمه از جنس شباهت است.
شباهت کنایه با استعاره و مجاز چیست؟
آرایههای کنایه، استعاره و مجاز به خاطر شباهتی که به هم دارند گاهی ما را به خطا میاندازند. شباهت این سه آرایه در این است که هیچ کدام از آنها در معنای ظاهری خود به کار نمیروند.
تفاوت استعاره و مجاز با آرایه کنایه چیست؟
تفاوت اول: یکی از تفاوتهای مجاز و استعاره با کنایه در ساختار است. آن دو عمومن یک کلمه هستند اما کنایه یک عبارت یا جمله است.
تفاوت دوم: فرق مهم دیگر این است که در مجاز و استعاره شاید معنای ظاهری به تنهایی معنی درست و منطقی نداشته باشد، ولی در کنایه هم معنی ظاهری و هم معنی دور صحیح است اما معنی دور مد نظر است.
به مثالهای زیر توجه کنید:
صدای شادی ورزشگاه؛ ورزشگاه مجاز از مردم حاضر در ورزشگاه است. ورزشگاه که از خود صدا ندارد پس معنای ظاهری منطقی نیست.
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت، کاروانسرا استعاره و مجاز از جهان میباشد و کاروان مجاز از انسان است. معنای ظاهری منطقی نیست اما معنای دور مد نظر است.
شکم را صابون زدن، کنایه از وعدهی خوردن به خود دادن است. معنای دور مد نظر است.
تفاوت ضربالمثل با آرایه کنایه چیست؟
ضربالمثلها جملههایی هستند که از دل یک حکایت برآمدهاند و معمولن معنی مستقیم و واضحی دارند. برای اینکه با کنایه اشتباه نشوند، این را درنظر بگیرید که کنایههایی که ریشهی داستانی ندارند ضربالمثل حساب نمیشوند و در عوض کنایههایی که ریشهی داستانی دارند را ضربالمثل به حساب میآورند. مثل ضربالمثل کنایی «دستهگل به آب دادن.»
تمریناتِ آرایه کنایه به زبان ساده
برای ارزیابی شما از بهترین کنایههای ادبیات فارسی که در شعرهای زیر آمده استفاده کردیم. ابتدا کنایه و مکنیعنه را پیدا کنید و سپس نوع آن را مشخص نمایید. برای اطمینان از جوابهایتان میتوانید در آخر مقاله به پاسخ تمرینها مراجعه کنید.
1ـ مرا هر آینه روزی تمام کشته ببینی
گرفته دامن قاتل به هر دو دست ارادت
2ـ سپاهی که اندیشه را پی کند
پو کوهه زند، کوه ازو خوی کند
3ـ هزار نکتهٔ باریکتر ز مو اینجاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
4ـ بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک
بگفت آنگه که باشم خفته در خاک
5ـ وز می جان پر است و بت میگسار هم
ای دل بشارتی دهمت محتسب نماند
پاسخ تمرین آرایه کنایه به زبان ساده
ردیف | کنایه | مکنی عنه | نوع کنایه |
1 | دامنگرفتن | التماس کردن | فعل/ قریب |
2 | کوههزدن | حمله کردن | فعل/تلویح/ قریب |
3 | نه هر که سر بتراشد قلندری داند | کسی که در هرموردی اظهار فضل و دانایی کند | تعریض/ قریب |
4
|
دل از مهر کسی پاک کردن | فراموش کردن و عشق نورزیدن | فعل/ ایما/ قریب |
خفته در خاک بودن | مردن | فعل/ایما/ قریب | |
5 | محتسب | امير مبارزالدين (حاكم مستبد زمان حافظ) | اسم / قریب |
در پایان
در این مقاله به طور جامع به بیان آرایهی کنایه پرداختیم. در ادامه به شما پیشنهاد میکنیم برای فهم بهتر متونِ قدیمی و افزایش تأثیر کلام، برنامهای برای شناخت و تمرین دیگر آرایههای ادبی داشته باشید. از طریق مقالههای زیر میتوانید با دیگر صنایع ادبی آشنا شوید:
4 پاسخ
خیلی روان و ساده بیان کردید بهر بردم و دقت تمام مطالب رو مطالعه کردم .
سپاس از شما استاد گرامی
درود بر شما عزیزم