[ آسان‌ترین ] راه تشخیص آرایه مجاز در شعر | همراه با مثال‌های مختلف

آرایه مجاز در ادبیات چیست

مجاز چیست؟

مجاز یکی از تاثیرگذارترین و پرکاربردترین آرایه هاست که در مقاله «آرایه های ادبی» آن را به عنوان یکی از انواع  آرایه های ادبی معنوی معرفی کردیم. در اهمیت آن همان بس که تعریفی از شفیعی کدکنی درباره آرایه مجاز بیان کنیم.

 

در عنصر مجاز شوق و اشتیاقی در خواننده برای جست ‌و‌جو و طلب مفهوم تازه است.

 و این یک عامل درونی است که سخن را تاثیر و نفوذ پذیری بیشتری می‌بخشد.

شفیعی کدکنی

 

آنچه در این مقاله به آن پرداختیم:

 

تعریف کلمه مجاز

مجاز در لغت به معنای غیر واقعی است. 

هر واژه‌ای می‌تواند یک معنای اصلی داشته باشد و یک یا چند معنای غیراصلی. به معنای اصلی آن حقیقی و به معنای غیراصلی‌اش مجازی می‌گویند.

 

آرایه مجاز چیست

آرایه‌ مجاز به آرایه‌ای گفته می‌شود که معنای کلمه در معنای غیرحقیقی آن به کار رفته باشد. به چه شرطی؟ به شرط وجود علاقه و قرینه.

 

لیوان افتاد و شکست.

لیوان در معنای حقیقی خودش به کار رفته است. 

 

او همه‌ لیوان را آشامید.

در جمله دوم منظور از لیوان آن چیزی است که در داخل لیوان است نه خودِ لیوان. زیرا لیوان که قابل آشامیدن نیست. پس لیوان در جمله‌ی دوم می‌شود مجاز از نوشیدنی داخل لیوان. 

 

مسابقات والیبال، در ایران برگزار شد.

ایران به معنای واقعی و اصلی خودش یعنی کشور ایران به کار رفته است. 

 

در مسابقات والیبال، ایران به مقام اول رسید.

در جمله‌ دوم منظور از ایران، تیم ایران است نه کشور ایران. پس «ایران» در این جمله مجاز از تیم ایران یا والیبالیست‌های ایرانی است.

 

علاقه و قرینه در مجاز چیست

شرط به کار بردن معنای غیرحقیقی کلمه در مجاز را وجود علاقه و قرینه عنوان کردیم.

به نوعی وجود علاقه یا قرینه کمک می‌کند تا معنای مجازی و غیرواقعی کلمه تشخیص داده شود. اکنون ببینیم این دو به چه معنایی هستند.

 

علاقه در آرایه مجاز

علاقه حکم پل را دارد. یعنی رابطه‌ و پیوندی که بین معنای حقیقی و مجازی یک واژه وجود دارد. علاقه انواع مختلفی دارد که در پایین مفصل به آن اشاره کرده‌ایم.

به این مثال توجه کنید:

سپید شد چو درخت شکوفه‌دار سرم.

● مجاز: سر مجاز از مو 

● علاقه: در اینجا سر، مجاز از مو است. دلیل اینکه شاعر به جای مو، سر را به کار برده است علاقه یا همان رابطه‌ای است که میان معنای حقیقی سر و معنای مجازی آن یعنی مو وجود دارد. در واقع در این مثال علاقه از نوع علاقه جزئیه است. یعنی بخشی از یک چیز به جای کل آن چیز به کار رفته است

لیوان را سر کشیدم

● مجاز: لیوان مجاز از آب

علاقه: لیوان به آب ارتباط دارد – رابطه آب و جایگاهش همان لیوان است. لیوان را که نمی‌شود خورد اما چون جایگاه آب است پس یک دلیل می‌شود.

 

قرینه در آرایه مجاز 

قرینه در مجاز، حکم چراغ چشمک‌زن را دارد. به ما علامت می‌دهد تا ذهن‌مان را از معنای حقیقی کلمه دور نماییم و به سمت معنای مجازی و غیر حقیقی آن هدایت کنیم. در اصل همان نشانه و دلیلی است که ما را به سمت معنای ثانویه و غیر حقیقی می‌برد. 

به مثال دقت کنید:

کلاس تشویق کرد

● مجاز: کلاس مجاز از بچه‌ها

● قرینه: کلاس چون جایگاه بچه‌هاست پس دلیل و نشانه، بچه‌ها می‌شوند

 

انواع علاقه (رابطه) در مجاز

علاقه به صورتهای مختلف در مجاز قرار می گیرد که اگر بخواهیم دسته‌بندی مناسبی از آن ارائه دهیم آن را در 8 بخش بررسی می‌کنیم.

    1. مجاز به علاقه کلیه
    2. مجاز به علاقه جزئیه
    3. مجار به  علاقه  محلیه
    4. مجاز به  محلیه وارون
    5. مجاز به علاقه آلیه یا وسیله‌ای
    6. مجاز به علاقه سببیه
    7. مجاز به علاقه جنسیت
    8. مجاز به علاقه لازمیه

در ادامه انواع علاقه را به همراه مثال بررسی می‌کنیم:

 

1 – مجاز به علاقه کلیه

آوردن کل یک چیز به جای بخشی از آن.

دست در حلقهٔ آن زلفِ دوتا نتوان کرد

تکیه بر عهدِ تو و بادِ صبا نتوان کرد

● مجاز: دست 

● مجاز از: انگشتان دست

● علاقه: منظور از دست، همان انگشتان دست است. 

 

2 – مجاز به علاقه جزئیه

بخشی از یک چیز به جای کل آن.

و گر رفت و آثار خیرش نماند

نشاید پس مرگش الحمد خواند

مجاز: الحمد

مجاز از: سوره‌ فاتحه

● علاقه: الحمد جزئی ازسوره‌ فاتحه است و منظور همان کل سوره‌ حمد است.

 

3 – مجاز به علاقه محلیه

آوردن مکان چیزی به جای خود آن چیز.

یکی دشت با دیدگان پر زخون

که تا او کی آید ز آتش برون

مجاز: دشت

مجاز از: مردم 

● علاقه: منظور از دشت، همان مردم دشت است. 

 

4- مجاز به محلیه وارون

به کار بردن محتوای یک چیز به جای مکان آن چیز.

باده ناب دست تو

مجاز: باده‌ ناب

مجاز از: جام باده 

● علاقه: محتوای جام، به جای جام شراب به کار برده است. 

 

5 – مجاز به علاقه آلیه یا وسیله‌ای

آوردن ابزار چیزی به جای خود آن چیز.

هر کو نکند فهمی زین کِلک خیال‌انگیز

نقشش به حرام، ار خود صورتگر چین باشد

● مجاز: کلک به معنای قلم 

● مجاز از: شعر و نوشته

● علاقه: از کلک یا همان قلم به جای شعر و نوشته استفاده شده است. 

 

6 – مجاز به علاقه سببیه

آوردن سبب چیزی به جای آن چیز.

دیدم که نَفَسم در نمی‌گیرد و آتشم در هیزم تر اثر نمی‌کند.

مجاز: نفس

مجاز از: سخن، کلام

علاقه: نفس کشیدن سبب زنده ماندن و در نتیجه سخن گفتن است. 

 

7- مجازبه علاقه جنسیت

آوردن جنس چیزی به جای خود آن چیز.

چو سوفارش آند به پهنای گوش

ز شاخ گوزنان برآمد خروش

مجاز: شاخ گوزن

مجاز از: کمان

 علاقه: شاعر در این جا به جای کمان جنس آن را که از شاخ گوزن است ذکر کرده است.

 

8- مجاز به علاقه لازمیه

به کار بردن لازم و ملزوم به جای یکدیگر.

محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست

چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است؟

مجاز: خون

مجاز از: کشتن 

● علاقه: خون که عامل زنده بودن است به جای کشتن به کار رفته است.

 

تفاوتهای مجاز با آرایه های استعاره و کنایه 

از آنجا که در آرایه های استعاره و کنایه، به مانند آرایه مجاز، با معنای غیرواقعی کلمه سروکار داریم. بهتر آن دیدیم که به بررسی تفاوت‌ها و شباهت‌های مجاز با این دو آرایه بپردازیم.

البته در مقاله تفاوت‌ها و شباهت‌های آرایه‌ها با یکدیگر مفصل به این موضوع پرداخته شده. 

 

مقایسه مجاز با کنایه

برای بیان تفاوت و شباهت بین کنایه و مجاز، به تعریف‌‌شان اشاره می‌کنیم تا درک این تفاوت برایمان آسان‌تر شود.

کنایه یعنی استفاده از یک ترکیب یا عبارت در جمله با دومعنی، که یک معنی آن نزدیک و ظاهری و معنی دیگر، دور از ذهن و غیر واقعی باشد.

اما مجاز یعنی به کار رفتن کلمه‌ای در معنای غیرواقعی و مجازی آن، به شرط وجود علاقه و قرینه در جمله.

 

شباهت مجاز با کنایه

با تعریف بالا متوجه شدید که مجاز و کنایه هردو معنی غیرحقیقی و غیرواقعی دارند. پس وجه شباهت این دو در جمله معنی مجازی آنها می‌باشد.

 

تفاوت مجاز با کنایه

طبق تعریف بالا، در مورد تفاوت‌های این دو آرایه باید بگوییم، مجاز اصولا یک کلمه است، اما در کنایه ما با یک عبارت یا ترکیبی از واژه‌ها سر و کار داریم. در اصل اگر فعل مرکب باشد کنایه می‌شود.

و دیگر اینکه، در مجاز فقط معنی مجازی و غیرحقیقی واژه مورد نظر است. اما در کنایه معنای ظاهری ترکیب یا عبارت هم می‌تواند مورد قبول باشد.

به مثال اول توجه کنید:

همی برخروشید و فریاد خواند

جهان را سراسر سوی داد خواند

مجاز: جهان  که از مردم مجاز شده

در واقع جهان که محل زندگی مردم است، به جای مردم جهان به کار رفته است. پس جهان در معنای غیرواقعی به کار رفته است. 

 

حالا مثال دوم را نگاه کنید:

از در درآمدی و من از خود به در شدم

گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم

در این بیت منظور شاعر از کلمه «جهان»، مردم جهان نیست. و عبارت «از این جهان به جهان دگر شدن» کنایه از «مردن» است. پس عبارت «جهان به جهان» در معنای غیرواقعی به کار رفته است.

در مثال اول، جهان مجاز است و یک کلمه است، ولی در مثال دوم از «این جهان به جهان دگر شدن» یک عبارت است که در نقش کنایه به کار رفته است. 

مثالی دیگر:

زبان دَرکش ای مرد بسیاردان.

شاید با خودتان فکر کنید زبان جزئی از انسان است، پس مجاز به علاقه جزئیه می‌شود. اما حواستان باشد در اینجا زبان تنها نیست و ما عبارت «زبان در کشیدن» را داریم. زبان درکشیدن کنایه از سکوت کردن است. یعنی در این جمله هم مجاز داریم هم کنایه 

مجاز: زبان

کنایه: زبان در کشیدن

 

مقایسه مجاز با استعاره

 

شباهت مجاز با استعاره

دلیل شباهت مجاز و استعاره به یکدیگر این است که در هردو آرایه یک کلمه در معنای غیرحقیقی و مجازی خودش به کار می رود. 

نکته: از این روی هر استعاره نوعی مجاز است. اما هر مجازی استعاره نیست. 

 

تفاوت مجاز با استعاره

در مجاز، بین واژه‌ به کار رفته و معنای مجازی‌اش تشبیه و شباهتی وجود ندارد و از علاقه و قرینه به عنوان یک دلیل برای ایجاد این ارتباط استفاده می‌شود. در اصل کلمه‌ای که به جای کلمه دیگر می‌آید دلیل و جزئی از آن است.

اما در استعاره، بین واژه‌ای که به کار رفته و معنای استعاری آن، تشبیه وجود دارد. اما در استعاره اگر کلمه‌ای که به جای کلمه دیگر می‌آید فقط شبیه آن است.

 

چو آشامیدم این پیمانه را پاک

در افتادم ز مستی بر در خاک

در این مثال معنای واقعی پیمانه ظرف می‌شود. ظرف هم که آشامیدنی نیست. پس محتوای داخل ظرف یا پیمانه مد نظر است که همان آب یا شراب می‌شود. و شراب جزئی از پیمانه است. شباهتی وجود ندارد اینجا رابطه هست بنابراین استعاره نداریم و فقط مجاز وجود دارد. 

 

یک درخت گل اندر میان خانه ماست

که سروهای چمن پیش قامتش پست‌اند

استعاره: گل از معشوق 

یعنی یک معشوق شبیه گل در خانه ما هست. اینجا شباهت داریم.

 

نحوه تشخیص مجاز و استعاره در جمله

برای اینکه تشخیص دهید این جمله یا عبارت مجاز دارد یا استعاره می‌توانید از روش زیر استفاده کنید:  

  • اول، باید اسم خیالی را در شعر یا متن پیدا کنید. یعنی واژه‌ای كه در معناي غيرحقيقي و معمولي به كار رفته باشد.

 

  • دوم، منظور شاعر و نویسنده را از آن اسم خیالی حدس بزنید. بپرسید شاعر چرا این اسم خیالی را در اینجا آورده قصد داشته چه چیز را نشان دهد. یعنی به رابطه ميان اين دو واژه دقّت نماييد.

 

  • سوم، این بار باید دقت کنید آیا شباهتی بین اسم خیالی و منظور نویسنده یا شاعر، وجود دارد یا خیر. 

پاسخ شما مشخص کننده جواب می‌باشد. اگر توانستید بین اسم خیالی و منظور نویسنده شباهتی پیدا کنید پس آن جمله استعاره دارد چون در استعاره تشبیه داریم اما اگر شباهتی نبود جمله شما مجاز است. 

 

ایران کُشتی را برد

اسم خیالی: ایران، چون اسم کشور است کشور که برنده نمی‌شود تیم آن کشور برنده می‌شود.

منظور: منظور از ایران کشور نیست بلکه تیم ایران است.

سوال: آیا بین ایران و تیم ایران شباهت هست؟ 

خیر شباهتی نیست پس وقتی شباهت نیست مجاز می‌شود ولی اگر شباهت بود استعاره است.

 

تمرین برای مجاز

در ادامه برای آنکه خودتان را در بوته‌ آزمایش قرار دهید، چند تمرین برایتان گلچین کرده‌ایم تا محکی شود برای آنچه آموختید. 

راستی «در بوته آزمایش قرار گرفتن» خودش کنایه از محک زدن است، به احتمال قوی آن را شنیده‌اید و کنایه اش را هم می‌دانستید، فقط خواستیم یادآوری کنیم که کنایه یک عبارت است؛ یعنی ترکیبی از واژه‌ها. 

بعد از تمرینات، پاسخ‌ها را هم گذاشته‌ایم تا از درست یا نادرست بودن جوابِ خودتان مطمئن شوید. پس با خیال راحت تمرین را انجام دهید.

 

1 – مجاز و نوع آن را در بیت زیر مشخص کنید.

 

لب و دندان سنایی، همه توحید تو گوید

مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی

 

2 – در بیت زیر کدام واژه‌ها معنای مجازی دارند؟

 

جای می خون جگر ریخت به کامم ساقی

گر هوای طرب و ساقی و ساغر کردم

 

1) ساغر-  طرب       2) ساقی- کام      3) کام- ساغر           4) طرب- ساقی

 

3 – استعاره و مجاز را در بیت زیر مشخص کنید:

 

خون ما بر غم حرام و خون غم بر ما حلال

هر غمی کو گرد ما گردید شد در خون خویش

 

4 – آرایه مجاز و کنایه در کدام یک از ابیات زیر یافت می‌شود؟


الف) به اندک فرصتی از سفله روگردان شود دولت

       کـه باشـد نعل در آتـش به دست دیو خاتـم را

ب) مرا بر خشـک‌مغزی‌های زاهـد گریه می‌آید

     به غیر از اشک حسرت نیست باری نخل ماتم را  

ج) قضای روزه زان باشد گران بر خاطر مردم

     که دشوار است تنـها برگرفتن بـار عـالم را

د) افتادگی برآورد از خاک دانه را

     گــردن‌کــشی به خاک نشاند نشانه را

 

1) ج- ب                2) ج- الف               3) د- الف            4) د- ب

 

5 – در کدام عبارت آرایه مجاز هست؟

1) از دیگران حدیث جوانی شنیده‌ام

2) همچون بنفشه سر به گریبان کشیده‌ام

3) در سینه‌ام هزار خراسان نهفته است 

4) الم به دل چو نای من اندر حصار نای

 

6 – آرایه‌های بیت زیر را مشخص کنید:

ماه و پروین از خجالت رخ فرو پوشد اگر

آفتاب آسا کند در شب تجلی روی تو

 

7 – استعاره و مجاز و کنایه را در بیت زیر معلوم کنید:

می‌توان خواند از جبین خاک احوال مرا

بس که پیش یار حرفم بر زمین افتاده است

 

8 – مجاز را در بیت زیر مشخص کنید:

آفرین جان آفرین پاک را

آن‌که جان بخشید و ایمان خاک را

 

9 – در بیت زیر کنایه و مجاز کدامند؟

جان می‌رسد به لب، من شیرین کلام را

تا حرف تلخی از دهن یارمی‌کشم

 

10 – استعاره و کنایه را در بیت زیر مشخص کنید:

                                                  سایه‌ بالای آن سرو از سرِمن کم مباد

                                               زان که بر من رحمتی از عالم معناست این

 

پاسخ تمرینات مجاز

 

1 – لب و دندان

در این بیت لب و دندان مجاز به علاقه جزئیه است. «لب و دندان» که جزئی از «وجود آدمی» است، به جای کل «وجود» به کار رفته است. 

 

2 – گزینه سه

کام به معنای سقف دهان که مجاز از «دهان» است.

ساغر به معنای پیاله، جام مجاز از «شراب و می»

 

3 استعاره «گردیدن غم به دور ما» نوعی تشخیص است، پس اینجا تشخیص استعاره داریم.

مجاز «خون» که مجاز از کشتن است. 

 

4 گزینه سه

در بیت د، «کف» مجاز از دست است. در بیت الف، روی‌گردان‌شدن، کنایه از بیزاری و بی‌علاقه شدن است. و نعل در آتش داشتن کنایه از اضطراب و بیقراری است.

 

5 – گزینه سه

در اینجا سینه مجاز از «وجود» است. 

 

6 مجاز –  کنایهتشخیص استعاره – تشبیه داریم

 

ماه و پروین مجاز از ستاره‌ها و سیاره‌هاست. رخ فرو پوشیدن، کنایه از پنهان کردن.

خجالت کشیدن ماه و پروین، تشخیص است پس استعاره دارد. آفتاب‌آسا تشبیه است یعنی مثل آفتاب.

 

7 – «حرف» در این جا مجاز از سخن است. «جبین خاک» اضافه استعاری (تشخیص)، «حرف بر زمین افتادن» کنایه از موردقبول واقع نشدن است. 

 

8 خاک مجاز از «انسان» است. نوع مجاز در اینجا، علاقه جنسیت است. در واقع خاک که انسان از آن آفریده شده به جای خودِ انسان به کار رفته است. 

 

9 کنایه: «جان به لب رسیدن» که کنایه از به ستوه آمدن و کلافه شدن است.
مجاز: «حرف» که مجاز از سخن است.

 

10 کنایه «سایه‌ بالای آن سرو از سرِمن کم مباد» که کنایه از عنایت و توجه مداوم داشتن و طول عمر است.

    استعاره واژه‎‌ «سرو» که استعاره از«معشوق خوش‌اندام» است.

 

در پایان

در این مقاله آرایه مجاز را بصورت کامل بررسی کردیم ولی از آنجا که آرایه های ادبی جزو مهم‌ترین دروس دوره متوسطه می‌باشند و به یکدیگر مرتبط هستند پیشنهاد می‌کنیم برای شناخت آنها دیگر مقالات زیر را هم مطالعه کنید.

این مقاله را به اشتراک بگذارید:
دیدگاه‌ها:

78 پاسخ

  1. سلام
    این جمله درست نیست
    اما در استعاره، بین واژه‌ای که به کار رفته و معنای استعاری آن، تشبیه وجود دارد. اما در استعاره اگر کلمه‌ای که به جای کلمه دیگر می‌آید فقط شبیه آن است.

  2. سلام من نمیتونم متوجه منظور و فهمیدن فرق بین مجاز و استعاره رو بفهمم کسی از شما ها که این مقاله رو می‌خونید هم مثل من هستین یا فقط منم و باید با دقت بیشتری بخونم

  3. بود او انسان میهن پرست ، پرست در اینجا مجازا مهر و علاقه بسیار است درسته ؟

  4. سلام و احترام.
    من چیزی رو که متوجه نمیشم این هست که چرا آب را در معنی اشک و عرق، مجاز میگیرند.
    من اینطور استنباط میکنم که علاقه اش شباهت هست و لذا استعاره به حساب میاد.
    کمی برای بنده توضیح بفرمایید ممنونم

    1. خیلی جالب بود ،من یک سوال دارم،تو این شعر
      من موی توام زرد و به هم ریخته ام
      این شعر را تو اینستا شاعرش نوشته بود،من تو کامنت نوشتنم:
      زرد؟؟؟؟چون به نظرم رنگ زرد برای مو رنگ قشنگی نیست.و شاعر گفتن این مجازه.
      برای همین دنبال تعریف مجاز گشتم.شما میتونین بیش‌تر برام توضیح بدین.؟ممنون میشم

      1. سلام.
        قافیه که تنگ آید، شاعر به جفنگ آید.
        همان چیزی که شما تصور داشتید، درست است و شاعر بخاطر تنگی قافیه و ناتوانی از یافتن عبارت مناسب، استدلال و توجیه نادرستی در ذهن خود بوجود آورده است.
        برای شاعر شدن، علاوه بر طبع شاعرانه و نازک خیالی، داشتن سواد و معلومات بالا نیز ضروری است.

        موفق باشید.

  5. ببخشید یه سوال داشتم تو جمله ” در سری که سودای تو بود ” میشه گفت “سر” و “سودا” مجاز هستند ؟!

      1. سودا رو فکر نکنم بشه مجاز گرفت.معنی سودا خودش میشه : آرزو. ولی سر درسته مجاز از فکر و …

    1. سلام فقط کلمه سر مجاز از فکر و تصمیم هست
      درجمله زیر هم سر مجاز از فکر است : در مملکت حسن سر تاجوری بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *