جملهبندی یعنی بیان. چه گفتاری و چه نوشتاری.
به نوشتن هم که برسد خب هر نویسندهای دوست دارد نثر ویژه خودش را داشته باشد، به قول معروف امضای خودش پای اثر باشد.
برای شروع این کار خوب است از گفتوگوی روزمره کمک بگیریم.
در گفتوگو اولین چیزی که توجه ما را جلب میکند محتواست.
اول، ما به حرفها گوش میدهیم که بفهمیم از جان ما چه میخواهند یا لپ مطلب چیست؟
دوم، به نوع صدا توجه میکنیم. بلند است یا کوتاه؟ ببخشید، یعنی آرام.
صدایش زیر است یا بم؟
گوشنواز است یا آزاردهنده؟
آیا طرف مقابل به فن بیان تسلط دارد یا تپق میزند؟
اما چیزی که باید در گفتوگو روزمره دقت کنیم، نوع متفاوت جملهبندی دیگران است.
آیا همه یک جور جمله میسازند؟
«مامان من گشنمه.»
«گشنمه مامان.»
«مامان یک چیزی بیار بخورم.»
«مامان معدم سوراخ شد.»
مدل جملهسازی، کلاس درس است. مهم نیست که چه میگویند، به حرف زدن آدمها دقت کنیم.
نثر ویژه با جملهبندی مناسب
برای نوشتن، نباید کلمه ما را منحرف کند.
درست است که داشتن دایره لغات گستره و تمرین کلمهبرداری به ساختن جملههای بهتر کمک میکند اما مسئله ما در این مقاله چیدمان کلمات است نه انتخاب کلمه مناسب.
یک جمله چطور ساخته میشود؟
کتاب دستور روش میدهد و نکات ویراستاری را گوشزد میکند.
اما به دنبال پیدا کردن جمله از خوب شنیدن آدمها هستیم.
نکاتی برای داشتن نثر ویژه
نثر خودویژه و جملهبندی قوی کشکیکشکی به دست نمیآید. در ادامه به نکاتی برای بهبود این توانایی اشاره میکنیم:
۱. جملهبندی و بافتار جملهی دیگران را تغییر ندهیم
اگر یادمان نمیماند از به همراه داشتن دفترچهیادداشت شروع کنیم.
سعی کنیم همان لحظه که میشنویم عینن همان جمله را بنویسیم تا بعدن بتوانیم آنها را در آدمهای مختلف با هم مقایسه کنیم.
۲. جای توجه به لحن و محتوا، به ساختار جمله توجه کنیم
به جایگاه فعل در جملهبندیها دقت کنیم.
فعل حذف شده یا وسط جمله آمده است.
به حروف ربط توجه کنیم.
مثلن زیرا در گفتار استفاده نمیشود.
۳. مدل جملهبندی خودتان را تغییر دهید
برایتان مهم نباشد کسی حرف زدن شما را میفهمد یا نه. این یک تمرین خوب برای توجه بیشتر به جملهبندیست.
۴.جملهبندی یا دیوانه؟
منظور از پیدا کردن جملهبندی غیرعادی، پیدا کردن آدمهای روانپریش نیست.
صحبت از آدمهای عادیست.
۵. جملهبندی در گفتار و نوشتار یکی نیست
از خود بپرسیم چه کلماتی توی گفتار است که توی نوشتار نیست؟
مثلا «سخن» در نوشتار است. اما در گفتار استفاده نمیشود. به جایش «سخنرانی» در گفتار استفاده میشود.
۶.مقایسه ترجمه، افزایش توان جملهبندی
متن یک کتاب را با چند مترجم مقایسه کنیم. منظور، نویسندههای مطرح و مترجمها با نثر قابل قبول است.
از روی آنها رونویسی کنیم.
۷. جملهبندی بد آیا در ادبیات داریم؟
هیچ جملهبندی در ادبیات بد نیست.
نه اینکه بخواهیم ناسزا و فحاشی را ترویج بدهیم.
به این منظور که وجود همهچیز لازم است.
اگر گفتار خوب است، گفتار درب و داغان هم کنارش است.
توجه توجه:
۸. برخورد سطحی با زبان ممنوع
تا به دقت این فرایند را امتحان نکردیم نتیجهگیری نکنیم که همه شبیه هم حرف میزنند. معلوم است که زبان مشترک است و این موضوع جز ظرایف زبانیست.
سعی کنیم از برخورد سطحی با زبان بپرهیزیم.
حساسیت خود را بالا ببریم.
با حساسیت است که میتوانیم کار متفاوت بکنیم. تفاوتها در همین چیزهای جزئیست.
نمونه خوب جملهبندی برای نثر ویژه
یک نمونه بسیار خوب، کتاب حکایت بلوچ از محمود زند مقدم است که زبان شخصیتها را به خوبی در آورده است.
به عنوان مثال در چند صفحه از این کتاب، یکی از دو شخصیت با روحیه پرسشگری میپرسد و دیگری در جوابش فقط بله میگوید.
و این برای ما با توجه به شخصیتپردازی خستهکننده نمیشود.
چیزی که در آثار محمود زند مقدم تازگی دارد، روایتیست که میخوانیم. شیوه بیانیدکه دستاورد تازهایست در زبان فارسی. کافیست خواننده چند صفحهای حوصله کند و به شگرد نگارش نویسنده آشنا شود تا خود را به راوی بسپارد، تا آخر در پی او بدود. شاهرخ مسکوب
نویسنده: فائزه اعظمی
برای تماشای ویدیوی زیر این مقاله شیلترفکن خودتان را فعال کنید (یا روی این لینک کلیک کنید و وارد یوتیوب مدرسه نویسندگی بشوید):
یک پاسخ
سلام.
با عرض خسته نباشید به همه اعضای این مدرسه.
من وسواس عجیبی به غلط املایی دارم.
و توی مطالبی که خوندم، چند اشتباه تایپی، توجهم رو جلب کرد. چون از این سایت که داره نویسندگی رو آموزش میده، انتظار ویرایشی حرفه ای تر میره.
سپاس