داستان و انواع آن چیست

داستان و انواع آن چیست و چه تفاوتی با دیگر آثار مکتوب دارد؟

هر کدام از ما در طول روز برای هم‌ داستان می‌سازیم یا تعریف می‌کنیم. بدون این که بدانیم داستان و انواع آن چیست. قدمت داستان‌ها به نیاکان غارنشینمان بر‌می‌گردد. بخشی از داستان‌های شکار یا جنگیدن آن‌ها هنوز بر دیوار غارها باقی مانده است. در این مقاله می‌خواهیم با نگاهی دقیق‌تر به این عضو جدایی ناپذیر زندگی انسان یعنی داستان و انواع آن نگاهی بیندازیم.

همانطور که جمال میرصادقی می‌گوید: «داستان تصویری است عینی از چشم‌انداز و برداشت نویسنده از زندگی.»

تا انتهای این مقاله با تعریف داستان و انواع آن و به خصوص تفاوت داستان و رمان آشنا می‌شویم.

تعریف داستان و انواع آن چیست؟

داستان‌ها سبکی از نوشتار هستند که پند و یادگیری به همراه دارند. عنصر خیال در این سبک بسیار پررنگ است که مامن و پناهگاهی در برابر دنیای واقعی می‌سازد. داستان قالبی قوی برای انتقال مفاهیم و آموزه‌ها است. اولین داستان‌های مکتوب به کتاب‌های مقدس ادیان مختلف برمی‌گردد. در کتاب «جهان داستان» که یکی از مرجع‌های آموزش داستان‌نویسی است، جمال میرصادقی می‌‌گوید: «داستان (Story)، به مفهوم عام آن نقل (مکتوب یا شفاهی، واقعی یا خیالی) عملی است بر حسب توالی زمان؛ یا به عبارت دیگر، داستان، توالی حوادث واقعی و تاریخی یا ساختگی و ابداعی است. بنابراین تسخیر عمل به وسیله‌ی تخیل را ارائه می‌‌دهد.»

هر داستان از ساختاری مشخص پیروی می‌کند. در دوره‌های مختلف این ساختارها تغییر کردند و سبک‌های جدید به وجود آوردند. اما می‌توان گفت اسکلت اصلی داستان‌ها از عهد عتیق تا به امروز یکسان است. شناسایی این اسکلت کمک می‌کند تا بدانیم داستان و انواع آن چیست. اگر داستان را یک ساختمان در نظر بگیریم همه‌ی ساختمان‌ها اسکلتی مشابه دارند. اما این مصالح و عناصر گوناگون است که آن‌ها را از هم متفاوت می‌کند. مثلا یک ساختمان بلندتر است و سه طبقه دارد اما دیگری در یک طبقه خلاصه می‌شود. مثل تفاوت داستان و رمان در میزان بلندی اما شباهت در اسکلت کلی.

مواد لازم برای اسکلت یک داستان:

  • یک یا چند شخصیت
  • اتفاق یا حادثه
  • روابط علت و معلولی
  • راوی (کسی که داستان را نقل کند)
  • زاویه دید
  • توصیف و فضاسازی

موارد بالا که به عناصر داستان‌نویسی شناخته می‌شوند شاخص‌های یک داستان هستند. در دیگر آثار مکتوب مثل گزارش یا مقاله‌ها خبری از زاویه دید یا شخصیت‌پردازی نیست. در نوشته‌های دیگر جز شعرها عنصر خیال و آرایه جایی ندارد و از ارزش و اعتبار آن‌ها کم می‌کند. در حالی که توصیف، آشنایی‌زدایی و استفاده از استعاره‌ها در داستان‌نویسی نقطه‌ی قوت به حساب می‌آید. تنها جایی‌ که به شما مجوز دروغ گفتن داده می‌شود در داستان‌ها است.

سه نوع اصلی داستان

بهتر است قبل از اینکه بدانیم چطور داستان بنویسیم، باید بدانیم داستان و انواع آن چیست. معمولا به جز داستان‌های غیرمتعارف یا خارج از تقسیم‌بندی‌های رایج، داستان به انواع زیر تقسیم می‌شود:

  1. داستان کوتاه
  2. داستان بلند
  3. داستانک

این دسته‌بندی برای پاسخ به سوال داستان و انواع آن چیست صورت گرفته است. این گروه‌بندی مطلق نیست و امکان دارد اثری خارج از این تعاریف وجود داشته باشد. در بخش بعد هر کدام از انواع داستان‌ها را بررسی خواهیم کرد. به دلیل تفاوت داستان و رمان در میزان پرداخت، رمان را در این دسته‌بندی نیاوردیم و جداگانه به آن می‌پردازیم.

1. داستان کوتاه

امروزه تعریف داستان و انواع آن بسیار با گذشته متفاوت است. با تغییر سبک زندگی مردم و بالا رفتن سرعت زندگی داستان‌ به سمت کوتاه شدن رفتند. معمولا داستان‌های کوتاه بین 1000 تا 12000 کلمه هستند. این داستان‌ها در یک نشست تمام می‌شوند و خواندنشان زمان زیادی احتیاج ندارد. این نوع از داستان برشی کوتاه از زندگی را به نمایش می‌گذارد. برای نوشتن داستان کوتاه باید در حذف کلمات بی‌رحم بود. اختصار و خلاصه‌نویسی از ویژگی اصلی این مدل است.

کوتاه شدن داستان‌ها فرایندی تدریجی بود. چخوف نویسنده‌ی روس یکی از شروع‌کنندگان نسل نویسندگان داستان کوتاه است. برخی داستان اندوه او را اولین داستان کوتاه می‌دانند. در ایران، محمدعلی جمالزاده لقب پدر داستان کوتاه فارسی نرا گرفته و صادق هدایت، صادق چوبک، سیمین دانشور، غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلشیری، بیژن نجدی و صادق کرمیار از دیگر نویسندگان برجسته در این حوزه هستند.

2. داستان بلند

داستان بلند سبکی از داستان است که در اندازه، مابین داستان کوتاه و رمان شناخته می‌شود. نه جزئیات و حجم رمان را دارد نه اختصار و کوتاهی داستان کوتاه را. داستان بلند در محدوده‌ی 10 هزار کلمه نوشته می‌شود. در داستان‌ بلند فرصت بیشتری برای پرداخت شخصیت‌ها و آوردن جزئیات وجود دارد.

لئو تولستوی، ارنست همینگوی و صادق هدایت از معروف‌ترین نویسندگان خارجی و ایرانی داستان‌های بلند هستند.

3. داستانک

داستانک یا داستان کوتاهِ کوتاه نوعی از داستان است که از طرح اولیه یک داستان کوتاه هم تعداد کلمات کمتری دارد. این نوشته‌ی کوتاه معمولا یک یا چند اتفاق غافل‌گیرکننده در دل خود جای داده. این نوع از نوشته باید مخاطب را شوکه کند و در همین فضای محدود، احساس را برانگیزد. این احساسات می‌توانند در جهت شوخی، ناراحتی، حیرت، آگاهی‌بخشی و… یا حتی کشف چیزی باشد.

یکی از معروف‌ترین و کوتاه‌ترین داستانک‌هایی که منسوب به ارنست همینگوی است را با هم می‌خوانیم:

For Sale: Baby Shoes, Never Worn
برای فروش: کفش بچه، هرگز پوشیده نشده.

ماجرایی هست که می‌گویند این اثر در شرط‌‌بندی همینگوی با یکی از دوستانش که معتقد بوده با شش کلمه نمی‌توان داستان نوشت خلق شده. البته معمولا تعداد کلمات داستانک بیشتر است و نهایت تا یک صفحه می‌تواند ادامه پیدا کند.

تفاوت داستان و رمان

سروانتس نویسنده و شاعر اسپانیایی در سال‌های ۱۶۰۵ تا ۱۶۱۵ با نوشتن دُن کیشوت سبک رمان را متولد کرد. تا قبل از آن نمایشنامه‌نویسی رواج داشت اما بعد از آن نویسندگان به قالب رمان علاقه‌مند شدند. این مدل از نوشتار چیزی حدود 50 هزار تا 70 هزار کلمه را به خود اختصاص می‌دهد. رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» اثر مارسل پروست یکی از بلندترین و حجیم‌ترین شاهکارهای ادبیات دنیا از کشور فرانسه است. این رمان بزرگ در هفت جلد (3031 صفحه) و طی سال‌های 1913 تا 1927 منتشر شد. کلیدر، سووشون، دایی‌جان ناپلئون، چشم‌هایش و سمفونی مردگان از نمونه‌‌ رمان‌های پرمخاطب فارسی هستند. کلیدر نوشته‌ی محمود دولت‌آبادی دومین اثر طولانی جهان به حساب می‌آید.

شاید به نظر بیاید تنها تفاوت داستان با رمان در تعداد کلمات نوشته شده باشد. اما وقتی داستان و انواع ‌آن را بررسی می‌کنیم اصلی‌ترین تفاوت در قالب‌‌ها، موضوع انتخابی شناخته می‌شود. برای نوشتن رمان ایده‌ی اولیه که در ذهن نویسنده شکل می‌گیرد باید کشش و پتانسیل پرداخت جزئیات را داشته باشد. برای مثال اگر طرح حول یک شخصیت بچرخد احتمالا این طرح مناسب یک داستان کوتاه‌ است. البته رمان‌هایی هم وجود دارند که تعداد شخصیت‌های زیادی ندارند اما موضوع و اتفاقات داستان آن‌قدر قابل گسترش است که این قالب را برایش مناسب می‌کند. پس این گذاره که رمان همان گسترش طرح داستان کوتاه است، همیشه نمی‌تواند درست باشد. بعضی از داستان‌های کوتاه‌ قابلیت تبدیل شدن به رمان را دارند اما این یک قاعده کلی نیست.

داستان کوتاه چیزی است که باید در آن درنگ کرد و مزه‌ی جدیدی در آن چشید. مثل یک تجربه‌ی شدید. اما رمان سفری برای نویسنده و خواننده است به درون شخصیت‌ها. به طور کلی، یک داستان کوتاه خوب برای خواندن، طی یک نشست یا یک روز طراحی شده. در حالی که یک رمان خوب قرار است خواننده را برای مدت زمان طولانی‌تری مانند روزها، هفته‌ها یا حتی ماه‌ها مشغول کند.

در رمان به اتفاقات بیشتری احتیاج نداریم بلکه باید اتفاقات را بسط دهیم. در یک رمان همزمان چند طرح فرعی جریان دارد و با داستان جلو می‌رود. بر اساس تعریف داستان و انواع آن هر کدام از این طرح‌های فرعی خودشان می‌توانند یک داستان کوتاه یا داستان بلند باشند.

پیشنهاد مطالعه: چگونه نویسنده رمان شویم؟

چگونه تصمیم بگیریم داستانمان را در چه قالبی بنویسیم؟

عوامل مختلفی برای انتخاب قالب داستان‌ وجود دارد. اما قبل از انتخاب، بدون فکر و چهارچوب‌گذاری تنها طرح و ایده‌ی خود را روی کاغذ بیاورید. در حین ترسیم داستان از خود بپرسید:

  • آیا این داستان به پیشینه‌ای گسترده نیاز دارد تا برای خواننده معنا پیدا کند؟
  • آیا داستان شما پیرامون یک رویداد می چرخد ​​یا مجموعه‌ای از حوادث پیچیده؟
  • آیا داستان‌های فرعی زیادی برای انتقال کامل ماجرا لازم است؟

هرچه به اطلاعات بیشتری برای انتقال داستان نیاز داشته باشید، پروژه‌ی طولانی‌تری در دست دارید. اما تعریف داستان و انواع آن نباید به چارچوبی تبدیل شود که خلاقیتتان در آن زندانی شود.

به عنوان یک نویسنده، باید تعیین کنید که ایده‌های شما به طور طبیعی به سمت کدام نوع قالب نوشتن حرکت می‌کند. در حالی که رمان‌ها پرخواننده‌ترین و مشهورترین کتاب‌ها هستند، نویسندگان زیادی (کافکا، چخوف، بورخس و…) وجود دارند که در اصل تقریباً نویسنده‌ی داستان‌های کوتاه بودند. تفاوت داستان و رمان به معنای ارجح بودن یکی بر دیگری نیست. همچنین نمونه‌های زیادی از نویسندگان وجود دارد، مانند همینگوی که هم داستان بلند و هم داستان کوتاه می‌نوشت. تنها سوال واقعی این است که کدام فرم برای نوع داستانی که می‌خواهید تعریف کنید مناسب‌تر است.

نگاهی به تعریف داستان و انواع آن

در این مقاله با بررسی تعریف داستان و انواع آن فهمیدیم بارزترین تفاوت بین قالب‌های داستان طول آن‌ها است. به جز این موضوع داستان هم عامل تعیین‌کننده‌ای در قالب داستان است. در حال حاضر، هیچ قانون مشخصی در مورد اینکه یک داستان کوتاه یا یک رمان و داستان بلند چقدر باید باشد، وجود ندارد. خود را در چهارچوب‌ها گیر نندازید. خود داستان تعداد کلماتش را تعیین می‌کند.

اگر مقالاتی از این دست برای شما کاربردی است برایمان در کامنت‌ها نظرتان را بنویسید.

راستی؛

لذت‌بخش‌ترین داستان‌کوتاهی که خوانده‌اید چه بوده؟ چه رمانی توانسته تا انتهای داستان شما را با خود همراه کند؟

 

نویسنده: سپیده عابدی

یک پاسخ

  1. خیلی مقاله‌ی خوبی بود ممنون از توضیحات کاملتون خانم عابدی لذت بردم و رمانی که من خیلی دوست داشتم صدسال تنهایی بوده و مادام بورای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *