تجربۀ ما از اولین جلسۀ کارگاه تولید محتوا

اولین جلسۀ دومین دورۀ کارگاه تولید محتوا در اولین روز آبان هزار و چهارصد برگزار شد.

هر کارگاه تولید محتوا شامل پنج تمرین است. هر تمرین با هدف خاصی طراحی شده است که فهرستی از نام تمرین‌ها و هدف از انجام آن‌ها را در زیر مشاهده می‌کنید:

1

عنوان تمرین:

نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

هدف تمرین:

تولید متن رواییِ خوب و خلاقانه برای آموزش و معرفی محصولات و خدمات

2

عنوان تمرین:

تیترنویسی

هدف تمرین:

افزایش مهارت تبلیغ‌نویسی، جلب توجه مخاطبان

3

عنوان تمرین:

حکایت‌نویسی

هدف تمرین:

نوشتن متن‌های رواییِ کوتاه و تأثیرگذار

4

عنوان تمرین:

یادداشت آموزشی

هدف تمرین:

نوشتن مطالب آموزشی کوتاه-اسلایدسازی برای اینستاگرام

5

عنوان تمرین:

نوشتن طرح داستان

هدف تمرین:

افزایش قدرت داستان‌سرایی

 

تجربه‌نگاری اولین جلسۀ کارگاه محتوا:

این تمرین مختص شرکت‌کنندگان کارگاه است. (برای شرکت در سومین دورۀ محتوا روی این لینک کلیک کنید: کارگاه تولید محتوا)

فرم زیر را کپی کنید و گزارشی از حضور خودتان در اولین جلسۀ کارگاه بنویسید:

 

تجربۀ من از انجام تمرین اول:

نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

 

تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

تیترنویسی

 

تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

حکایت‌نویسی

 

تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

یادداشت آموزشی

 

تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

نوشتن طرح داستان

 

81 پاسخ

  1. من هم در ده دقیقه گفتگوی پدر و دختری را نوشتم دختر می خواهد از خانه برود بیرون !
    پدر به دخترش لیلا !
    دخترم کجا می خواهی بروی ؟
    لیلا ، می خواهم با یکی از پسرهای دانشگاه به پارک بروم
    پدر ! نه اجازه نمی دهم
    لیلا ، پدر جان می خواهم در باره ی شاهنامه فردوسی با او صحبت کنم اخه اوشاهنامه خوان دانشگاه است
    پدر ! هرچقد هم شاهنامه خوب بلد باشد من اجازه نمی دهم که با دخترم بیرون برود لیلا جان ! یک برنامه بگذار من با او اشنا بشوم
    لیلا ، پدر او خیلی خجالتی است
    پدر ، هر چقدر خجالتی باشد اول من باید با او ملاقات کنم
    لیلا ، اصلا با او بیرون نمی روم دلم می خواد مشروط بشوم
    کاشکی فردوسی اینجا بود ! شما را قانع می کرد
    پدر ، فردوسی اینجاست برو شاهنامه را بیار برایت بخوانم
    بدو گفت فرمان یزدان بهیست
    که اندر دو گیتی ازوفرهیست
    ده دقیقه ی من تمام شد
    خیلی ممنونم من که در اولین جلسه شرکت کرده بودم عالی بود خیلی ممنون و سپاسگزارم

  2. آقای شاهین کلانتری عزیز سلام!

    تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

    جلسه‌ی اول گارگاه تولید محتوای ۲ برگزار شد و فکر می‌کردم ممکن است موضوعات تکراری باشد و مگر قرار است چه تجربه‌ی جدیدی را کسب کنیم در حالی‌که دوره‌ی اول را هم شرکت کرده‌ایم؟ ولی تجربه‌ی بسیار شیرینی بود. موضوعات آموزشی شما عالی بود و ناب و به دوره‌ی اول وابسته نبود، چون من دو جلسه از کارگاه قبلی را نتوانستم شرکت کنم و فکر می‌کردن در این کارگاه مشکل پیدا کنم ولی اینطور نبود.
    برای این تمرین، ابتدای کار فکر می‌کردم نتوانم بیشتر از چند جمله بنویسم ولی بعد از شروع، تمام ده دقیقه یک بند نوشتم و پایان کار با یک مکالمه‌ی پدر دختری روبه‌رو شدم با کلی کلمات و واژه‌های کاربردی. احساس کردم بسیاری از دیالوگ‌ها را می‌توانم در داستان به‌کار گیرم. به این تجربه به خودم نمره‌ی ۹ دادم.

    ———————————————————————-
     
    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی

    دو سه دقیقه‌ی اول گیج مانده بودم که راجع به چه موضوعی بنویسم و تازه آن‌را به چالش هم بکشم تا کنجکاوی مخاطب را برانگیزد. ولی در هفت دقیقه‌ی باقیمانده، در مورد هنر دستی که داشتم نوشتم و سولاتی را مطرح کردم. پایان کار ، دید خودم هم نسبت به هنر چرم‌دوزی بهتر شد و جالب‌تر این بود که به یکی از دوستانم که هنوز توی این حرفه فعالیت دارد، پیام دادم و برای تبلیغ کارش از نوشته‌هایم پیشنهاد دادم. با وجوی‌که ابتدای کار راضی نبودم ولی در پایان به خودم نمره‌ی ده دادم. نتیجه عالی بود.

    ————————————————————————
     
    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی

    این تمرین و تمرین‌های این‌چنینی که حالت روایت و داستانی دارند مورد علاقه‌ی من هستند. به اتفاقی که در گذشته‌ی خیلی نزدیک برایم اتفاق افتاده‌بود و احساس کردم به من آسیب رسیده، پرداختم و چون خواسته بودین زیاده‌گویی نکنیم، به مهم‌ترین قسمت‌ها اشاره کردم و تجربه‌ی تلخم را نوشتم؛ طوری که گویی برای یکی از دوستانم تعریف می‌کنم.
    پایان ده دقیقه دست از نوشتن برداشتم و حکایت هم به آخرش رسیده بود. باور کنید آرام شده‌بودم و دیگر آن حس تنفر در من نبود. بعد از کارگاه چند بار آن متن را خواندم و بعضی قسمت‌ها را طوری تغییر دادم که رو به بهبودی برود و دیدم حس خیلی بهتری پیدا کردم.
    به خودم نمره‌ی ۱۰ دادم.

    ————————————————————————

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی

    این تمرین برایم کمی سخت بود چون باید در مورد یک موضوع بیست جمله‌ی کوتاه می‌نوشتیم و من در این مورد ضعف دارم ولی توانستم شانزده جمله بنویسم که برای خودم باورکردنی نبود. گاهی برای نوشتن یک متن کوتاه ساعت‌ها فکر می‌کردم ولی حالا در ده دقیقه ۱۶ جمله نوشته‌بودم که تقریبا نصف آن قابل قبول بود. به خودم نمره‌ی ۷ دادم.

    ——————————————————
     
    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان

    این تمرین برایم خیلی عالی بود. باید در مورد فردی طرح داستان می‌نوشتیم که از یک حالت متعادل به حالت تامتعادل می‌رسد.
    همان ابتدا یک خانم روستایی آمد به ذهنم که وسط مزرعه‌اش کار می‌کند و در حال رسیدگی به سبزیجات است. سریع شروع به نوشتن کردم چون ده دقیقه فرصتی نبود که بتوان فکر کرد و جملات را در مغز چید و بعد گلچین کرد یا حتی طرح را تغییر داد؛ نه! باید سریع دست به‌کار شد. نوشتم.در حالی که نمی‌دانستم قرار است چه اتفاق ناگواری برای این خانم که خیلی راحت و ریلکس در مزرعه کار می‌کند، بیفتد. در حال توصیف مزرعه، بچه‌ی زن روستایی را در حال بازی وارد داستان کردم. باز فکر کردم این که بدتر شد. بچه هم آمد؛ دیگر چه باید بکنم؟ وقت رو به پایان و طرح من بدون نامتعادل… ناگهان از بالای سر کودک عقابی رد شد. سریع گرفتم و وارد داستان کردم. مادر با دیدن کودکش در چنگال عقاب از حالت طبیعی در می‌آمد و ….
    تا پایان طرح نوشتم و خیلی راضی بودم. تصمیم گرفتم داستان را کامل بنویسم.

    به این تمرین نمره‌ی ۱۰ دادم، چون خیلی خوب بود و شروع یک داستان با طول و تفصیل زیاد برایم تداعی شد.

    از شما آقای کلانتری عزیز، به خاطر ثبت این تجربه‌های شیرین ممنونم.
     

  3. تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

    از آنجايى كه قبلا هم اين تمرين را انجام داده بودم ، برايم خيلى راحت بود . اين تمرين را خيلى دوست داشتم و هر وقت بخواهم خودم را نقد كنم يا محك بزنم ، چنين نمايشنامه اى را روى كاغذ مى آورم و نتيجه ى گفتگو را جايى براى خودم يادداشت مى كنم.
     
    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی
    با اين تمرين ١٥ عنوان فوق العاده براى پيجم شكل گرفت . تمرين بسيار مفيد بود و حتما از تيتر هايى كه نوشته ام استفاده خواهم كرد.
     
    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی
    بايد اعتراف كنم كه براى من تمرين پر استرسى بود. دوست داشتم بهتر انجامش بدهم . همان موقع كه مى نوشتم از عملكرد خودم راضى نبودم و فكر كردم چه چرندياتى سرهم كرده ام. امروز وقتى حكايت هايى كه نوشته بودم خواندم به خودم افتخار كردم كه فى البداهه اينقدر خوب نو شته بودم.
     
    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    هم سهل بود ، هم سخت. گاهى قلم به سرعت روى كاغذ حركت مى كرد و جملات خوب و پر مغزى شكل مى گرفت.اما گاهى قلمم بى حركت مى ماند. نوشتن ٢٠ جمله ى حكيمانه در ده دقيقه سخت بود ولى انجام شد و مى توانم ١٠جمله ى خوب از آنها استخراج كنم.
     
    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    خوشبختانه در يك سال گذشته به دفعات اين كار را انجام داده بودم و نوشتن طرح يك داستان در زمان كم برايم راحت بود .

    خيلى خوشحالم كه در كلاس توليد محتوا شركت كرده ام .جلسه اول به تنهايى برايم پراز درس بود.از استاد گرانقدرم تشكر مى كنم كه اين فرصت را در اختيارم گذاشت كه به شكل اصولى توليد محتوا را بياموزم.
    سپاسگزارم

  4. درود و احترام خدمت استاد گرامی؛
    تجربه من از تمرین اول (نمایشنامه تک پرده ای) : تونستم چالش و اختلافی که قرار بود بین دو نفر باشه رو، توی دیالوگها پیاده کنم. البته اولش سرعت انتقال پیام کم بود و دیالوگ اضافی داشتم، ولی برای اینکه زمان تمرین به اتمام نرسه، از دیالوگهایی که دور از هدف تمرین بودن، صرفنظر کردم. به خودم نمره 9 دادم، چون کلمات پشت سر هم می اومدن و مکث و گیرکردن خیلی در کار نبود.
    تجربه من از تمرین دوم (تیتر نویسی) : برای این تمرین هم راحت تونستم 19 تیتر بنویسم، چون توی پیج اینستاگرام خودم هم تجربه نوشتن تیتر رو داشتم. البته بعضی از تیترهایی که نوشتم به نظرم خیلی آبکی بودن، اما همین که تونستم بدون فکر کردن زیاد و پشت سر هم بنویسم، به خودم نمره 10 دادم. بیشتر هدفم این بود که از کلمه ای مثل تیتر نترسم و هر چی به ذهنم میرسه روی کاغذ بیارم.
    تجربه من از تمرین سوم (حکایت نویسی) : 4 تا حکایت نوشتم(4 موضوع مختلف). خیلی با هم متفاوت بودن و با اینکه تا حالا به هر 4 موضوع همزمان فکر نکرده بودم، از اینکه تونستم بدون مکث و بداهه جملات رو سرهم کنم، خوشحالم. این تمرین ترس من رو از اینکه، همزمان بتونم روی چند تا پروژه مختلف کار کنم و ذهنم بهم نریزه، از بین برد.تا حالا چنین چالشی رو تجربه نکرده بودم و همیشه فقط روی یک موضوع تمرکز داشتم. تمرین قوی و لذت بخشی بود. به خودم باز هم نمره 10 دادم.
    تجربه من از تمرین چهارم (یادداشت آموزشی) : خیلی خوب بود. من داخل پیجم از سخنان مشاهیر استفاده میکنم و بین مشاهیر مختلف درباره یک موضوع جملات مرتبط پیدا میکنم و به صورت پست اسلایدی قرار میدم. فکر نمیکردم بیشتر از 10 تا بتونم جمله متفاوت درباره دانایی بنویسم، اما تونستم به راحتی 20 جمله رو بنویسم. حیفم می اومد 10 تا رو حذف کنم، اما 10 تا رو انتخاب کردم برای پست اسلایدی و بازنویسی رو با کمی ویرایش انجام دادم. ( نمره 8 )
    تجربه من از تمرین پنجم (نوشتن طرح داستان) : خوب بود چون طرح رمان خودم کاملا توی ذهنم بود. جالب اینجا بود که ناخودآگاه تغییرات دلچسبی رو در طرح قبلی خودم ایجاد کردم و زاویه جدیدی برای پرداختن به موضوع برام ایجاد شد. برای این تمرین به خودم نمره 9 دادم.
    در انجام این تمرینها که سر کلاس و آنلاین اتفاق افتاد، متوجه شدم که میتونم همزمان روی چند موضوع مختلف کار کنم و اصلا متوجه گذر زمان نمیشدم. امیدوار شدم که بتونم فعال بشم در زمینه نوشتن حتی اگه در شروع، نوشته هام از کیفیت بالایی برخوردار نباشن. بسیار عالی مثل همیشه. سپاس استاد.

  5. تجربه من از تمرین دوم :
    تیتر نویسی :
    وقتی خودم را جای مخاطب گذاشتم وبا نگاه او به تیتر هایی را که نوشتم نگاه میکردم, در این فرم سئوالات جذاب خاصی را دیدم که نه تنها توجه من را جلب میکرد بلکه توجه هر مخاطب دیگری را هم فکر میکنم که جلب میکرد . واین دقیقا همان چیزی بود که من دنبالش میگشتم چرا که من همیشه در این رابطه خیلی سرگردان بودم به این که به عنوان تیتر من چه باید بنویسم که مخاطب را جذب کند وخودش بیاید از خدمات من استفاده کند.

  6. تجربه من از انجام تمرین دوم:
    فرمول کمک کننده بود در حالی که موضوع من غیر داستانی بود به صورت واضح توانستم تیتر نویسی انجام دهم
    تجربه من از تمرین سوم:
    بیشتر رشته کلام از دستم در می رفت وکمی از داستان‌ها با داستان دیگر تر‌یب می کردم و بعد متوجه میشدم که این داستان مربوط به چند سال قبل‌تر از آن موضو ع می باشد
    تجربه من از تمرین چهارم:
    بیشتر با آزاد نویسی شروع می کردم تا می خواستم به موضوع اصلی بپردازم زمان ۱۰ دقیقه کم می سد بعد از کلاس آن را آدمه دادم
    تجربه من از تمرین پنجم:
    با وجود طرح و موضوع داستان ،داستان کمی ادامه داده و غیر عادی بودن داستان را کمی از حالت روال در آورده و زیاد به شخصیت داستان لطمه وارد نمی شد

  7. تجربه من از انجام تمرین اول:
    بنا بر اینکه تابه حال نمایشنامه نخواندم روی موضوع واحدی نمی توانم تمرکز کنم در حالی که صحنه و شخصیت پیدا می نمایم چون موضوع دقیق مشخص نیست اختلاف بین آنها به طور واضح در داستان بیان نمی‌شود

  8. تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    گفت‌وگوی پدر و دختر دقیقا همون چیزی بود که بهش نیاز داشتم.
    شاید در دنیای واقعی نتونم مسائل دو و یا چند طرفه رو حل کنم اما نوشتن بهم این امکان رو داد که حداقل براش تمرین کنم.

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی
    تیترنویسی برای من (که قبلا یک پیج سرگرمی داشتم) همیشه مصیبت بوده چرا؟ چون معتقدم تیتر هم مثل آدم‌هاست. همونجوری که یه آدم زبون‌باز شانش بیشتری در بردن دل‌ها داره یک تیتر آغشته با اغراق هم شانس بیشتری برای دیده‌شدن داره و خب متأسفانه من توی پرزنت کردن خودم و یا محصولم اصلا خوب نیستم و این یکی از ضعف‌هاییه که بهش آگاهم

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی
    به‌نظرم جذاب بود چون من همیشه فکر می‌کردم فقط حکایت‌های سعدی و ملانصرالدین و… جزو حکایت محسوب میشن و بقیه دسته تبر هم نیستن. اما خب فهمیدم که اینجور نیست و گویا ما هم فرصت عرض اندام داریم.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی
    وقتی حرف از آموزش میشه تازه می‌فهمی کجای کاری و اصلا چیزی برای ارائه داری یا نه
    البته که من در تلاش و در مسیر یادگیری هستم اما چون در رشته‌‌ای که براش تلاش می‌کنم، دانش عمیق ندارم جرأت ارائه هم ندارم.

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان
    این موضوع برام جذابه
    قبلا که بحث داستان میشد با خودم میگفتم چی بنویسم که کلیشه نباشه اما خب الان از هر چیز کوچیکی یک طرح داستان درمیارم. فقط مشکلم اینه‌که وقت نمی‌کنم اون‌ها رو به داستان تبدیل کنم و فقط در یک جای امن از ایده‌ها نگهداری می‌کنم.

  9. تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    در مورد کتابی که می خواهم بنویسم نوشتم. صحبت دو نفر درباره ارزش های زندگی و معنای آن. بد نبود ولی بیشتر مثل مدرسه ها ، یک نفر بیشتر صحبت می کرد و نفر دوم خیلی خوب پاسخ نمی گفت.

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی

    از اینکه با سه الگوی مختلف درمورد تیتر نویسی آشنا شدم خوشحالم . فی البداهه در حد 10 تیتر نوشتم

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی
    از زندگی خودم چیزی به ذهنم نرسید. ولی از همسایه قدیمی که سالهاست از دنیا رفته است مطلبی نوشتم. او مظهر کسی بود که توکل واقعی داشت و یادآوری آن خاطره و حال خوب دلش برای من لذت بخش بود

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی
    برای من سخت بود ولی باعث شد فکر کنم . به رابطه بین دانایی و توانایی. اینکه واقعا دانستن چه چیزهایی ارزشمند است. چرا اصلا می خواهیم توانا باشیم . آیا این جمله در عصر اینترنت هنوز درست است یا خیر و چیزهای دیگر

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان

  10. تجربۀ من از انجام تمرین اول: خیلی خوب بود اما به تخیل بسیاری نیاز داشت.

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای:گفتگو ساحل با دریا:
    ساحل : دریا چرا همه به دیدن تو می آیند اما مرا زیر پا میگزارند؟
    دریا: برای دیدن من باید از تو بگزرند تو آن ها را به من وصل می کنی
    ساحل: درسته اما کسی هیچ وقت برای دیدن من نمی آید.
    دریا: اشتباه فکر می کنی تو محل امنی برای دریازدگان
    ساحل: محل امن! اگر من محل امنی هستم چرا به دل تو میزنند؟
    دریا: چونکه در جستجوی خویشتنند پس از یافتن، دیگر کاری با من ندارند.
    ساحل: آری اما باز هم چرا هر که بر روی من است به تو نگاه میکند؟
    دریا : اما هر که درون من است نیز روبه سوی ساحل دارد
    تجربۀ من از انجام تمرین دوم: عالی چون یک قالب کلی داشت خیلی به درد می خورد و هر موضوعی را میتوان در غالب آن گنجاند.

    تیترنویسی: 1. چرا مادران با آوردن فرزند خود را فراموش می کنند؟
    2. چرا جمله وقت نمیکنم در بین مادران این قدر شیوع دارد
    1. شما می توانید یک ساعت در روز را به مسافرت بروید حتی اگر فزرند خردسال دارید!
    2. شما می توانید روزی نیم ساعت دوچرخه سواری کنید حتی اگر باید ساعت 7 سرکار باشید.

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم: خیلی دوست داشتم، خودمانی بود و از دلش چیزهای زیادی در می آمد.

    حکایت‌نویسی
    – امروز اولین جلسه ی کلاس تولید محتوا بود ، اولش با برخورد شاهین تو ذوقم خورد سخت و خشن، بعد که کمی از کلاس گذشت و جو کلاس را دیدم یادم آمد جدی بودن لازمه انضباط در کار است.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم: خیلی باحال بود اینکه عادت کنیم عقاید و نظرات خود را در مورد یک موضوع بیان کنیم به اعتماد به نفس ما کمک کند و اگر باعث شود دنبال چیزهای جدید هم برویم مارا تبدیل به آدمی می کند که قادر است درباره موضوعاتی صاحب نظر باشد و از بیان نظرش نهراسد

    یادداشت آموزشیدانایی به خودی خود قدرت است:
    حضرت علی می فرمایند: ارزشمند ترین بی نیازی عقل است و بزرگترین فقر بی خردی است.
    قدرت تنها در دستان نیست.
    قدرت تنها به داشتن پول زیاد نیست
    کما اینکه ثروتمندان بسیاری را می بینید که ناآگاهانه با دارایی خود رفتار می کنند و آن را از دست می دهند

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم: من علاقه زیادی به این قسمت دارم، خصوصا که خیلی دوست دارم فیلمنامه بنویسم، اما متاسفنه کلا هنگام نوشتن موضوع یادم رفت

    نوشتن طرح داستانبهار فروزان
    او یک مغازه کوچک در جلو در یه پاساژ کوچک دارد که در آن گیره های سر کوچک و دست ساز خود را می فروشد . صبح ها باید خیلی زود از خواب بلند شود زیرا محل زندگی اش تا محل کار بسیار دور است بهار همیشه به این فکر می کند ای کاش اوضاع جور دیگری بود او برای رسیدن به محل کار باید2 بار سوار اتوبوس و یک بار سوار مترو شودو بگذریم دراه او دائما به فکر یک در جدید است که به روی زندگی اش باز شود. اما او واقعا به گیره های سری که درست می کند علاقه دارد و و سواس خاصی در انتخاب مهره ها و رنگ گل ها و روبان ها به خرج می دهد و عاشقانه کارش را دوست دارد یک روز که مثل همیشه وارد دکه ی کوچک خودش می شود آقا معین پسر خوشتیپ و پر انرژی پاساژ ..

  11. نوشتن نمایشنامه تک پرده ای

    موضوعی را که من انتخاب کرده بودم در باره گفتگوی یک کوچ و یک مراجعه کننده در یک کار کوچینگی بود .در این گفتگویی را که داشتم مینوشتم اتفاق جالبی را که افتاد این بود که ما در کوچینگ انچه را که روش خیلی تاکید میشود داشتن دقت بر انچه را که مراجعه کنند می گوید هست .ولی در اینجاهمزمان انچه را که مراجعه کننده میگفت ,من هم گوش میکردم وهم مینوشتم که این مسئله دقت مرا دو چندان میکرد وهمچنین باعث شد که من از مراجعه کننده سئوالاتی بکنم که بسیار اثر بخش باشه وزود تر از زمان لازم مراجعه کنند پی به اشتباه کارش ببر . نتیجه ای را که میخواهم بگیرم اثر بخشی نویسندگی در عملیات کوچینگ بو د که بسیار عالی وجذاب بود برای من.

  12. تجربه من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامه تک پرده ای

    اولین بار بود، که این حصار رو شکوندم، مدتی بود برام سخت بود واقعا مقابله میکردم برای شروع، من در حرفه گل آرایی هستم و مدتیست به این خاطر که دیجیتال مارکتینگ و کوچینگ رو آموختم، مردد هستم بین این دو..
    بعضی از دوستان می‌فرمایند، گل آرایی رو ادامه بده و عده ای نظرشان مخالف گل آرایی هستو کوچینگ و دیجیتال مارکتینگ پیشنهاد میدن.
    خلاصه امروز گفتگوی بین مراجع و کوچ رو نوشتم… تجربه بسیار عالی بود..
    نمره ی 7 رو میدم،

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    تجربه من از انجام تمرین دوم:
    تیتر نویسی

    راهکارهای ارائه شده برای نوشتن تیترها خیلی خوب بودن، ولی حیف که من توانایی یادی در اون نداشتم، ولی باز هم موثر بود و باعث شد خودم را بچلانم و فکر کنم..
    نمره 7
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ‌تجربه من از انجام تمرین سوم:
    حکایت نویسی

    هیچ وقت فکر نمیکردم، از نوشتن حکایت لذت ببرم.. راهنمایی هاتون عالی بود در این زمینه و 4 حکایت نوشتم که دو تای آن را اینجا می آورم
    آنقدر برایم شیرین بود که برایتان تعریف میکنم،
    *****
    حکایت اول:
    بستن زیپ فکر کن! بچه ای 6 ساله بتواند زیپ شلوارش راببندد، خنده دار است، زیپ شلوارش را بکشد بالا!
    شروع کردم به ق بام صدقه رفتن او، بقیه صدا را شنیدن و علتش رو پرسیدن، وقتی گفتم مبهوت ماندن..
    یعنی آنها نمیدانستن چرا؟
    ********
    حکایت 2:
    نزدیک صبح، هوا خنک می شد، پتو را کامل روی من می انداخت، هنوز طعم آن گرما را در بدنم، حس میکنم. چند وقت پیش برای تولد پدرم در گروه خانوادگی واتساپ به او گفتم و تشکر کردم..
    برادرم میگفت بابا پتوی مرا روی تو می انداخته!
    نمره 8
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    تجربه من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی

    باز هم راهکاری بود جالب، نوشتن 20 جمله، و اینکه جهت آموزش علت هر کدوم از جمله ها رو میفهمیم و میدونیم.. در این تمرین هم من کمی گیج بودم ولی عضله هام رو باز نرمش دادم
    و جالبه از چه منظرهای متفاوتی می شود به یک موضوع پرداخت.
    6
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    تجربه من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان

    داستان سرایی هم بدکی نبود، داستانش رو از روی یکی از نزدیکان برداشتم… و تصور سیر زندگی او که به صورت نامحسوس به چنین سرانجامی رسیده بود، در یک صفحه آوردنش، مرا به فکر فرو میبرد… که ای کاش توانسته بود، رفت و آمد زیاد با دوستان و دور شدن از درس و خانواده او را به چاه کشاند…
    نمره 6
    *************************
    خیلی خوشحالم که در این مسیر با شما آشنا شدم.
    ارادتمند شما سمیه توکلی

  13. تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

    این تمرین مورد علاقه ی منه . من گفتگوی بین استاد و شاگرد رو نوشتم. خیلی سریع ذهن آدم و ایده هارو فعال می کنه .
     

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی

     این تمرین فوق العاده بود. من همیشه برای تیتر نویسی مشکل دارم.و هیچ وقت ب صورت جداگونه این کار رو نمیکردم.ایده ی تیتر نویسی عالی بود.حالا هرکار که دارم انجام می دم در روز هی سهی می کنم واسش تیتر بذارم تا تمرین بشه .

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی

     این تمرین سختی بود برای من . ولی خیلی زیاد به داستان نویسی که دغدغه ی اصلیم بود کمک می کنه . کلا این قدر مجزا و دقیق این ایده ها به ذهنم نرسیده بود.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی

     این از تمرین هاییه که دارم برای تولید محتوا و دوره ی کلاس تولید محتوا برای پیجم تمرین می کنم. با هم‌نویسی با استاد تو این زمینه یکی از تمرین هاییه که به اون یکی دوره که عضو هستم همزمان کمک میکنه. اولش چند دقیقه می نویسی شایدم چرت و پرت باشن.بعد دیگه ادامه می دی .

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان

     این قسمت بخش پایانی کلاس بود. من اینو گوش کردم ولی نتونستم خوب انجام بدم .معمولا پایان کلاس خسته ام و انرژیم تموم‌میشه.ولی همه ی ایده هارو دوباره روشون کار می کنم.
    خصوصا کتاب هایی ک معرفی میشه. سایت ها و همه افرادی که شاید چند سال طول بکشه تا بهشون بربخورم.با کلاس های استاد تو یک ماه با کلی حجم بالای اطلاعات دسترسی پیدا می کنم که تا آخر سال و سال های دیگه ازشون استفاده می کنم.
    کلاس های استاد همیشه برای من این مدلیه که یک ماه شرکت می کنم تا چند ماه ازشون استفاده می کنم.

  14. تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

    من خودم را در خلق شخصیت‌ها ضعیف می‌دانستم. اما با انجام این تمرین توانستم یکی از دغدغه‌هایم را به گفتگو و دیالوگ بگذارم. با شخصیتی فرضی که می‌دانستم چه جوابی به من می‌دهد و انگار راه‌حل موضوع را هم می‌دانستم. فقط سعی کردم با این تمرین آن را برای خودم شفاف کنم و بفهمم که دارم مغلطه می‌کنم… خلاصه رودررویی خوبی داشت. هم در آن موضوع و هم در خلق شخصیت و توان واقعی‌ام.

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی

    در این تمرین هم به توانایی خودم در تیترنویسی و لذتی که از آن می‌برم دست یافتم. فهمیدم می‌شود از یک عنوان خوب، یک مقاله را شروع به نوشتن کرد. یک سؤال خوب بهانهٔ بی‌نظیری برای نوشتن است. هرچند که کمتر از تعداد معین‌شده نوشتم و دلیلش هم یک اشتباه محاسباتی ساده در لحظه بود؛ اما بسیار برایم لذت‌بخش بود و آن را در ادامهٔ موضوع کتاب شما در کارگاه قبلی در نظر گرفتم.

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی

    راستش این قالب برای من خیلی جدید بود. یعنی فکر نمی‌کردم بشود مانند سعدی، ماجراهای روزمره را به حکایت‌هایی نغز تبدیل کرد. نمونه‌های خوانده‌شده، مخصوصاً از آقای انصاری خیلی به وجدم آورد. چیزهای خوبی هم نوشتم که فکر نمی‌کردم بتوانم این‌قدر خوب بیانشان کنم. باید یک فایل جدا برای حکایت‌های زندگی‌ام در نظر بگیرم و از آن‌ها برای غنی‌تر کردن نوشته‌هایم بهره بگیرم.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی

    روش مطرح‌شده برای نوشتن یک یادداشت آموزشی، خیلی تازه بود برایم. راستش هنوز یادداشت تمرین را سروشکل نداده‌ام و بازنویسی نکرده‌ام؛ اما توجه به جملات باعث می‌شود تو حرفت را موجزتر بزنی و حاشیه نروی. سعی کنی هر جمله را درست و حسابی بنویسی و به یادداشت آب نبندی. بفهمی دقیقاً می‌خواهی چه بگویی و حرف‌هایت را برای خود روشن کنی.

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان

    این تمرین هنوز برای من ان‌قدر جذاب نیست که به بازنویسی و انتشارش فکر کنم. قالب داستان را خیلی دوست ندارم و فعلاً نمی‌خواهم رویش سرمایه‌گذاری کنم. اما این به معنای انجام‌ندادن تمرین نیست. هر جلسهٔ آن را انجام می دهم و تجربه‌های جالبی از خلق یک داستان کسب می‌کنم. شخصیت داستان‌هایم را اغلب از واقعیت می‌سازم و انگار نمی‌توانم قالب داستان را جز خیال ببینم!

  15. تجربه ی من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایش تک پرده ای

    این تمرین برای من خیلی جالب و جدید بود. باعث شد که خودم را به چالش بکشم و فهمیدم که چقدر ضعف دارم در این قسمت.
    _اما مشکلی که داشتم این بود که گفتگوی دو شخصیت من خیلی مصالحت آمیز پیش میرفت و من نمیتوانستم بین آنها اختلاف زیادی درست کنم انگار که یکی از آنها حرف و عقیده ای برای گفتن داشت و آن یکی بیشتر شنونده بود و منفعل. شاید به این خاطر باشد که من گاهی در آزاد نویسی هایم هم از این نوع گفتگوها استفاده میکنم اما بیشتر حالت درد و دل با شخص دیگری را دارد که او در واقع جنبه ی دیگری از خودم هست یا نهایتا به نصیحت کردن از سوی او ختم میشود. شاید این نوع گفتگو یعنی از دو دید متفاوت و مخالف را هم در آزادنویسی هایم امتتحان کنم.
    مشکل دیگری که داشتم این بود که شاید اگر در مثال یک گفتگوی دو نفره و نه سه نفره گفته میشد انجام آن برایم راحت تر میشد.
    و اینکه در آخر هم وقتم تمام شد و نتوانستم که جمع بندی کنم و به نتیجه ی واضحی برسم.
    در کل من در این قضیه مشکل دارم که نمیتوانم راحت و آزدا بنویسم، میترسم اگر زیاد ذهنم را آزاد بگذرم خیلی از بی ربط بنویسم و آخرکار اصلا از جای دیگری سر در بیاورم و در بازنویسی خیلی به مشکل بخورم.
    نمره ی من به خودم 6 بود چون ضعیف عمل کردم اما خیلی لذت بردم، تجربه ی خیلی خوبی برایم بود و اگر قرارباشد به اندازه ی لذتی که بردم نمره بدهم قطعا 10 میدهم.
    ————————————————————————————————————–

    تجربه ی من از انجام تمرین دوم:

    تیتر نویسی

    این تمرین هم مثل تمرین قبل خیلی جالب و چالش برانگیز بود، اما فهمیدم که در این قسمت خیلی بیشتر از چیزی که فکر میکردم ضعف دارم. پس باید تیتر نویسی را جدی بگیرم چون قبل از این تمرین فکر میکردم کار خیلی ساده و پیش پا افتاده ای است.
    مشکلم در این تمرین این بودکه هیچ چیزی به ذهنم نمی آمد و در این ده دقیقه فقط توانستم 5 تا تیتر بنویسم آن هم تیترهای واقعا افتضاح و تکراری که در هر کدام از آنها فقط دو سه کلمه تغییر کرده بود و بقیه ی جمله مثل جمله های قبل و جمله ی مثال بود.
    در این تمرین هم نتوانستم آزاد و راحت بنویسم و به معنای واقعی گیر کرده بودم.
    فهمیدم که باید خیلی تمرین کنم در این قسمت اما نمیدانم چطور تمرین کنم.
    اول فکر میکردم که چگونه وقتی هنوز مطلبی ننوشتم برایش تیتر انتخاب کنم اما بعد با مرور دوباره صحبت های استاد متوجه شدم که در این قسمت فقط باید به دغدغه های مخاطب فکر کنیم و با توجه به آن تیتر بنویسیم حتی شاید نتوانیم برای تیتری که نوشتیم مطلب بنویسیم.
    سوالی که دارم در مورد همه ی این تمرینها اینست که آیا همان تمرینی که در کارگاه انجام میدهیم کافی ست یا باید بعد از جلسه هم دوباره و دوباره تمرین کنیم؟
    نمره ی من به خودم در این بخش 2 است چون خیلی مشکل داشتم اما به خاطر تجربه ی جدیدی که داشتم و اینکه ضعفم را فهمیدم و به اهمیت تیتر نویسی پی بردم 10 میدهم.
    —————————————————————————————————————

    تجربه ی من از انجام تمرین سوم:

    حکایت نویسی

    حکایت نویسی به نظرم خیلی جالب بود چون میتوانیم به راحتی در بین اتفاقات روزمره ای که برایمان می افتد صدها ایده پیدا کنیم.
    من خیلی سریع شروع کردم به نوشتن و تقریبا راحت خیلی چیزها به ذهنم می آمد که میتوانستم آنهارا به حکایت تبدیل کنم، اما خب در آن لحظه نمیتوانستم خلاقیت خاصی داشته باشم بلکه فقط یک ماجرای خیلی ساده را نوشتم و امیدوار بودم که بعدا بتوانم در بازنویسی با خلاقیت خودم آن را کمی جالب تر کنم.
    تا جایی که متوجه شدم حکایت ها فقط نباید یک گفتگو باشند بلکه هر اتفاقی میتوانند باشند فقط مهم اینست که باتعریف کردن آن بتوانیم پیامی را به مخاطب انتقال بدهیم.
    دوم اینکه اول خودمان بدانیم دقیقا میخواهیم چه پیام و مسئله ای را به مخاطب برسانیم بعد شروع کنیم آن را در قالب یک حکایت تعریف کنیم.
    سوم اینکه باید بااستفاده از خلاقیت مان آن پیام را خیلی غیر مستقیم به مخاطب بفهمانیم و تا جایی که میشود از توضیح دادن آن به صورت مستقیم خودداری کنیم.
    و زیاده گویی نکنیم.
    اما سوالی که دارم اینست که حکایت ها میتوانند ساخته ی ذهن خودمان یا تخیلی هم باشند یا باید کاملا واقعی باشند؟
    نمره ی من به خودم 8 بود اما به اندازه نمره ی 10 لذت بردم از این تجربه.
    —————————————————————————————————————

    تجربه ی من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی

    این تمرین را نسبت به تمرینهای دیگر راحت تر انجام دادم البته فقط مرحله ی اولش را و هنوز متاسفانه آن را بازنویسی نکرده ام.
    فکر میکنم از این تمرین در نوشتن مقاله هم میتوان استفاده کرد.
    سوالی که دارم اینکه اول اینکه آیا باید تمام آن ده جمله در متن نهایی آورده شود؟ یامیشود مثلا چند جمله را در یک جمله خلاصه کرد؟
    اگر در حین بازنویسی نکته یا جمله ی دیگری به ذهنم آمد میتوانم اضافه کنم؟ آیا میشود که متن نهایی فقط یک چکیده از این ده جمله باشد؟
    و اینکه چطور میشود این متن نهایی را به یک پست اسلاید اینستاگرامی تبدیل کرد ؟
    خیلی تمرین خوبی بود به نظرم و به خودم 9 میدهم و به لذتی که بردم از انجام آن 10 میدهم.
    —————————————————————————————————————-

    تجربه ی من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان

    این تمرین برایم خیلی چالش برانگیز بود و با انجام آن فهمیدم که نوشتن داستان آنقدر ها هم سخت و وحشتناک نیست.
    اما خیلی در آن ضعف داشتم چون این اولین داستان عمرم بود که میخواستم بنویسم که درنهایت هم وقتم تمام شد و نتوانستم آن را کامل کنم.
    و مشکلی که داشتم این بود که وقتی شروع کردم به نوشتن و اواسط نوشتن به مشکل برخوردم فهمیدم اصلا داستان من مربوط میشود به کسی که قربانی زورگویی دیگران شده است نه افراط خودش، اما در این طرح قرار بود شخصیت داستان به خاطر افراط خودش به نابودی کشیده شود.
    نمیدانم تا چه حد میشود دیگران یا شرایط را هم مقصر نشان داد در این طرح.
    مشکل دیگری که داشتم این بود که مدام وارد جزییات میشدم و نمی توانستم خلاصه بنویسم.
    و سوالی که برایم پیش آمد این بود که نابود شدن شخصیت داستان حتما باید مرگ او باشد یا میتواند مثلا سقوط او از جایگاهش باشد یا اینکه روانی شدنش و …. باشد؟
    در کل تجربه ی جدیدی بود برای من که اصلا به داستان نویسی علاقه ندارم.
    نمره ی من به خودم 5 است.
    ————————————————————————————————————–
    نکته ی مثبتی که تمام این تمرینها برای من داشت مهمترینش این بود که مرا وادار به نوشتن کرد آن هم در حوزه هایی که واقعا از آنها فراری بودم و در آنها خیلی ضعف داشتم و تا به حال نتوانسته بودم خودم را مجبور به نوشتن در آنها کنم مثل داستان نویسی. که این برایم خیلی خیلی ارزشمندبود.
    به نظرم این کارگاه و این تمرینها خیلی میتواند در ریختن ترس ما ازنوشتن موثر باشد و همچنین برای کنار گذاشتن کمال گرایی خیلی تاثیر دارد.
    و در نهایت نوشتن گزارش آن خیلی خیلی میتواند به نهادینه کردن این آموزشها و تمرینها کمک کننده باشد.
    با تشکر فراوان از استاد عزیزم جناب آقای کلانتری، همیشه برقرار و پیروز باشید

  16. تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

    در گذشته به نمایشنامه نوشتن علاقه ای نداشتم و به نظرم بسیار سخت می آمد. این بار فرق داشت. از نوشتن این تمرین بسیار لذت بردم و بدون لحظه ای توقف همه را نوشتم. نمایش تک پرده ای جالبی شد. دوستش داشتم و حتی روی ویرایشش کار کردم. نمایش در خصوص اختلاف نظر خانمی که قصد خرید پیراهنی را داشت با مغازه دار بود. اتفاقی که ممکن است برای خیلی از خانم ها بیفتد که مغازه دار راجع به اینکه آنها چطور در آینه جلوه میکنند نظر منفی بدهد.

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی

    خیلی تمرین سختی بود. تیتر هایم پر از کلیشه بود. من در این قسمت نقطه ضعف احساس میکنم و باید بیشتر روی آن کار کنم.

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی

    خیلی دوستش داشتم. اول کمی برایم سخت آمد اما در ادامه خیلی خوب پیش رفت و توانستم روند خوبیرا به آن بدهم. نوشتن حکایت برایم جدید بود و جای کار دارد. حتما برایش وقت خواهم گذاشت. چرا من نتوانم حکایت نویسی کنم؟

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی

    من همیشه راجع به موضوعات آموزشی کتاب میخوانم و صحبت میکنم. نوشتن را امتحان نکرده بودم. این تمرین برایم تازگی داشت و هنگام نوشتن کمی برایم سخت بود. ذهنم پر از مطالب بود اما کنار هم گذاشتن آنها برایم سخت بود.

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان

    طرح داستان را بدون لحظه ای توقف و اتلاف وقت نوشتم. در 10 دقیقه به پایان نرسید. اما خیلی در طرح داستان گزافه گویی داشتم و بعضی قسمت ها خوب قصه را در نیاورده بود. فکر میکردم پس از آنهمه طرح داستان نوشتن قوی تر از این باشم. اما خیلی برایم سخت و عجیب بود. صادقانه بگویم، وقتی به تمرین ها نگاهی انداختم – مخصوصا طرح داستان – اصلا انتظارش دا نداشتم. خیلی جای کار دارد و بیشتر باید تمرین کنم.

    ممنون از تمام زحماتتان.
    مهتاب محمدی

  17. سلام.
    تجربهٔ من از انجام تمرین اول:
    نمایشنامه تک پرده‌ای
    تابحال به این صورت دیالوگ‌نویسی نکرده بودم و این تمرین برای من خیلی جذاب بود. یاد گرفتم که میشه موضوع مهمی رو با یه گفت‌وگوی ساده بین دونفر نوشت.

    تجربه من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی
    تجربهٔ این تمرین رو داشتم اما واقعا برای هرکدوم از موارد خیلی فکر می‌کردم و انگار که نمی‌گذاشتم ذهنم آزاد باشه. می‌خواستم همون اول بهترین‌هارو بنویسم.

    تجربهٔ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌‌نویسی
    خیلی عالی بود. این تمرین به ما کمک می‌کنه که از تمام لحظات زندگی‌مون برای نوشتن کمک بگیریم و البته متن‌های زیباتری با استفاده از این حکایت‌های کوتاه بنویسیم. این تمرین‌هم برای من لذت‌بخش بود.

    تجربهٔ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    تجربه این تمرین رو هم نداشتم و بازهم همون مورد فکر کردن زیاد که تو تمرین دو هم گفتم برام پیش اومد ولی بیست جمله رو کامل نوشتم. با نوشتن جملات این مدلی درواقع ما از چند جهت یک متن یا جمله‌ای رو بررسی می‌کنیم و خب راحت‌تر میتونیم جمله رو نقد کنیم یا توضیح بدیم.

    تجربهٔ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    تمرین جالبی بود و می‌تونست برامون یه تلنگر باشه که ممکنه برای هرکدوم از ما اتفاقی بیفته که باعث بشه رشته کار از دستمون در بره. من واقعا این تمرین رو دوست داشتم.

    مبینا ملک محمدی.

  18. تجربۀ من از انجام تمرین اول:من نمونه ی کوچکی رو در تمرین کارگاه محتوای یک داشتم ولی اولین باری بود که این تجربه ی زیبا رو به شکل متن نمایشی بر روی کاغذ آوردم.گفتگویی بود بین من ودوستم برایم تجربه ی جالبی بود.

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:این تمرین برایم کمی چالش برانگیز بود،چون طرح پانزده سوال از سه موضوع برایم سخت بود،دوست دارم دراین مورد بیشتر بدانم وتمرین کنم تا بهتر به موضوع اشراف پیدا کنم.

    تیترنویسی

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:حکایت نویسی تجربه ی شیرینی برایم بود بسیار دوست داشتم ودارم ودوست دارم کتابی دراین مورد بنویسم.

    حکایت‌نویسی

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:این تجربه را بسیار دوست دارم،این جملات کلیدی باعث شدند که کلی دنبال چیزهای جدید ومتنهای جدید بروم البته این تجربه به لطف آقای شاهین کلانتری مهربان نصیبم شد،که همیشه جملات انسانهای موفق را برایمان یاد آوری می کنند.

    نوشتن طرح داستان: این تجربه برای من بسیار شیرین وتازه است والبته دری به دنیایی جدید
    باید موضوع مورد علاقه ی خودم را پیدا کنم.واقعا بسیار رهاتر وسریع تر می نویسم،
    از این معجزه درشگفتم.

    سلسله مطالب کارگاه تولید محتوا:
    تجربۀ ما از اولین جلسۀ کارگاه تولید محتوا
    به اشتراک بگذارید :
    دیدگاه شما

  19. 1.تجربه ی من از انجام تمرین اول:
    نمایش تک پرده ای
    بر خلاف چیزی که فکر می کردم ،تجربه ی لدت بخشی بود برام. “نمایشنامه نویسی” چندان مورد علاقه ی من نیست ،ولی تجربه ی نوشتن چنین متنی ،بر خلاف تصورم ،خیلی خوشایند بود.
    ____________________________________________________________
    2. تجربه ی من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی
    با این که به تیترنویسی خیلی علاقه دارم ، انجام این تمرین ،از چیزی که فکر می کردم ،برام سخت تر بود. کمی زمان کم آوردم ،دقیقا به همون دلیلی که عنوان شد: موقع نوشتن جمله ها زیاد فکر می کردم !
    استفاده از جمله هایی به فرمت : ” … حتی اگر …” به نظرم ایده ی خوبی بود.
    ______________________________________________________________
    3. تجربه ی من از انجام تمرین سوم :
    حکایت نویسی
    با شنیدن اسم حکایت نویسی ، توی ذهنم حکایت های قدیمی تداعی شد : ” دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند…”
    خیلی به این سبک نوشتن فکر نکرده بودم ،مگر در موارد طنز. با این حال تجربه ی این سبک نوشتن هم برام خیلی لذت بخش بود.
    تلاش برای ” غلبه بر وسوسه ی زیاده گویی” به نظرم تمرین خیلی مفیدی هست.
    _______________________________________________________________
    4.تجربه ی من از انجام تمرین چهارم :
    یادداشت آموزشی
    با این که این تمرین رو قبلا بارها انجام داده بودم، نوشتن 20 جمله درباره ی یک جمله ، در 10 دقیقه برام خالی از چالش نبود. باز هم به خاطر فکر کردن زیاد ، کمی وقت کم آوردم. در هر صورت این تمرین، یکی از تمرین های مورد علاقه ی من هست .
    _________________________________________________________________
    5. تجربه ی من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    این ، برای من سخت ترین تمرین جلسه ی اول بود. با این حال ،بعد از انجام دادنش ، صرفنظر از نتیجه ی ظاهری ، احساس رضایت درونی داشتم.

  20. سلام
    اولین گزارش از کارگاه محتوا
    تمرین اول = نمایشنامه تک پرده نویسی
    این موضوع برای من جالب و در عین حال آشنا بود . اینکه دو شخصیت بر سر یک موضوع از دیدگاه خودشون نظر بِدن ، شبیه مکالمات درونی من بود که بر سر هر موضوع و تصمیم گیری ،انگار دو شخصیت با هم جدال میکنند ، به متن خودم که شرح یک اتفاق واقعی بود و من تبدیل به تک پرده نویسی کردم امتیاز ۸ میدم .
    تمرین دوم = تیتر نویسی
    در این تمرین به دلیل اینکه در دقایق اول برای هر تیتر خیلی فکر کردم ، وقت کم اوردم و متاسفانه کامل ننوشتم ، برای من این تمرین خیلی کاربردی و چالش برانگیز بود ، حتما باید در این زمینه بیشتر تلاش کنم تا مهارتم بیشتر بشه .
    تمرین سوم = حکایت نویسی
    از قبل با این نوع تمرین آشنایی داشتم و چند حکایت کوتاه نوشتم، در مدت زمان ده دقیقه ای هم حکایتی نوشتم که ازش راضی بودم به نظرم در این دوره زمانی که تمایل بیشتری برای خوندن متون کوتاه وجود داره یادگیری نوشتن حکایت جالبه و در ذهن مخاطب تاثیر میگذاره .
    تمرین چهارم = یادداشت آموزشی
    این تمرین برای من کاملا جدید بود و برای اولین بار اینطور می نوشتم. درباره جمله ای که داده شد تا اتمام زمان نوشتم اما به ۲۰ جمله نرسید . روش تازه این تمرین باعث شد ایده های خوبی درباره موضوعات دیگه به ذهنم برسه .
    تمرین پنجم = طرح داستان
    به این تمرین خیلی علاقه داشتم ، نوشتن داستان و خلق شخصیت همیشه برای من لذت داره . با توجه به زمان کوتاه تمرین از عملکرد خودم راضی بودم و تونستم طرح کلی یک داستان رو بنویسم که شخصیت داستان چطور از یک وضعیت تقریبا خوب و معتدل تبدیل به فردی بدبخت و نا امیدی میشه .
    در آخر ممنون از شما بابت کلاس، امیدوارم که تا پایان این دوره هربار پیشرفت کنم و بتونم به بهترین نحو تمرینات رو انجام بدم .

  21. تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    تجربه من از نوشتن نمایش تک پرده ای در واقع نصفی از داستانی بود که تازه دست به قلمش شدم و احساس میکنم که وقتی از این دید بهش نگاه کردم خیلی جالب بود برام این تمرین و خب یکم طولانی شد و نمره ی ۸ رو به خودم میدم.

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی
    درمورد تیتر نویسی هم فکر میکنم بیشتر باید تمرین کنم و چیزهایی که در تمرین نوشتم زیاد جالب توجه نبود و نمره ی ۵ رو به خودم میدم.

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی
    حکایت نویسی هم فقط یک حکایت خوب تونستم بنویسم و بنظرم سخت ترین تمرین این جلسه بود برای من و زیاد نمره ی جالبی نمیتونم به خودم بدم. 🙏

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    این تمرین عالی بود و به خوبی تونستم کلامم رو بیان بکنم و از نمره ی ۱۰ ،۱۰ رو به خودم میدم عالی بود.

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    این تمرین هم فوق العاده بود و به خوبی تونستم احساساتم رو در قالب داستانی کوتاه بیان بکنم و از نمره ی ۱۰ ، ۱۰ رو به خودم میدم.
    و در نهایت سپاس گذارم از استاد گرامی شاهین کلانتری عزیز.🙏

  22. تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

    👇👇👇👇

    استاد در حال توضیح دادنِ تمرینِ نمایشنامه تک پرده ای بود که با خودم فکر کردم، چطور میتوانم در عرض ۱۰ دقیقه و بصورت بداهه یک دیالوگ تک پرده ای را با دو شخصیت بنویسم.
    کمی ترسیده بودم، ولی با راهنمایی های استاد به خودم امید دادم و با توجه به اعتنادی که به حرفهای استاد داشتم، به خودم گفتم:
    بهتره مثل همیشه به شاهین جان اعتماد کنی و فقط شروع به نوشتن کنی.
    و شروع کردم. اولین جمله دومی را با خودش آورد سومی چهارمین و …
    چهار صفحه را در ۱۰ دقیقه با یک پیرنگ مشخص نوشتم. حیرت زده جملات خودم را نگاه میکردم. باور نداشتم که این دیالوگ چهار صفحه ای را در عرض ۱۰ دقیقه من نوشته باشم.
    احساس قدرت می‌کردم. قدرتی که تا قبل از انجام این تمرین از آن بی خبر بودم، و شاید انجام این تمرین مانندِ ساعت شماطه داری بود که زنگش به صدا در آمد و این قدرت به خواب رفته ی من را بیدار کرد.
    ________________________
     
    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی

    👇👇👇👇👇

    وقتی تیترهای تبلیغاتی را در صفحات مختلفِ فضای مجازی می‌خواندم، به قدرت نفوذ کلام آنها غبطه می خوردم و با خودم فکر می‌کردم، چطور فکرشون به این جملات تاثیر گذار رسیده. چقدر توانمند هستند. یعنی میشه منم بتونم مثل این جملات را بنویسم؟
    انجام این تمرین، مانند نقشه راهی بود برای رسیدن به این هدف.
    نقشه ای که سه راه اصلی درقالب سه فرمول داشت.
    فرمول هایی که استاد کلانتری عزیز به صورت کامل برای ما شرح دادند .
    کافی بود به این فرمول ها توجه داشته باشم و یکی یکی جملات در قالبِ تیتر هایی تاثیر گذار در ذهنم متولد شوند.
    ____________________
     
    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی

    👇👇👇👇👇👇

    بعد از انجام دو تمرین کمی خسته شده بودم. عادت نداشتم به صورت پشت سر هم، چند تمرین را انجام دهم. خوب باید در نظر داشت، پیری و هزار درد😊
    ولی با مطرح شدن تمرین حکایت نویسی ، خاطرات ساده و فراموش شده زیادی در ذهنم شکل گرفتند.
    خاطراتی که به راحتی می شد برای یک دوست تعریف کرد، به همان راحتی و سادگی که استاد میگفتند.
    فر می‌کردم شاید یک یا دو حکایت را در زمان تعیین شده بنویسم، ولی افکارم چنان با سرعت بر قلمم منتقل می شدند که چشمهایم جا می ماندن.
    به شکل باورنکردنی در عرض ۱۰ دقیقه چهار حکایت کوتاه از خاطرات گذشته ام را با همان روش که استاد گفتن و بسیار ساده برای یک دوست خیالی روایت کردم.
    بسیار شیرین و لذت بخش بود، اگرچه که خاطراتم شیرین نبودند ولی تجربه نوشتنش حس خوبی داشت.
     
    _________________

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی

    👇👇👇👇👇

    انجام این تمرین کمی برایم چالش برانگیز بود، چرا که به استناد جمله خاصی باید ۲۰ جمله ی دیگر را می نوشتم .
    ۲۰ جمله ای که احیاناً قرار بود بابهم وصل شدن متنی منسجم را تشکیل دهند، که حاوی پیامی برای مخاطبین داشته باشید.
    هدفمند بودن این جملات کمی از آزاد نویسی و راحت نویسی و چرخش در خاطرات مرا دور کرده بود، به همین دلیل نوشتن این جملات سخت‌تر از انجام تمرینات قبلی بود، ولی نوشتنِ ۲۰ جمله در ثانیه های پایانیِ وقت تعیین شده، باتوجه به اینکه برخی از آنها چنگی به دل نمی زد، برایم موفقیت شیرینی محسوب می شد.

    __________________
     
    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان

    👇👇👇👇👇

    باز هم داستان سرایی.
    تمرینی که لحظات شیرین را برایم رقم میزند.
    بخصوص اینکه برای انجام این تمرین می توانستم به گنجینه ی خاطرات گذشته سری زده، از دوران کودکی ام داستانی را روایت کنم.
    داستان شخصی که در اوج موفقیت به دلیل افراط در خوشگذرانی در دره نابودی سقوط کرد. خاطره ی دردناکی بود ولی توانایی انجام این تمرین مرا با حسِ توانمندی وقدرت برای چندمین بار آشنا کرد. تواناییِ خلق دنیاهای خیالی یا زنده کردنِ خاطرات فراموش شده بصورت یک داستان را نباید دست کم گرفت.

  23. تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    این تمرین رو میشه در مورد شخصیتها ، اشیا، باورها و موضوعات مختلف به کار برد و روش خلاقانه ای برای بیان دیدگاه ها و یا ارائه ایده خودمون میتونه باشه
    این مواجهه و گفتگو باعث تنویر افکارخودمون در مورد موضوع مربوطه میشه

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی
    خیلی خوبه و زوایای مختلف یه موضوع رو بهمون نشون میده
    باعث افزایش خلاقیت میشه

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی
    منو برد به ایام کودکی و مرور خاطرات شد … جالب و زیبا بود و میشه خیلی روش مانور داد

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی

    اینو باید توی پیجم تجربه بکنم . احتمالا موضوع انگیزشی باشه موضوع آموزشی

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان
    این خیللی داستان خلاقانه و تخیلی میتونه باشه و واقعا داستان چالش برانگیزی هست که میتونه در ابعاد مختلف داستان سرایی کنیم و طرف رو به انحاء مختلف به فلاکت برسونیم

    سپاس از شما استاد گرانقدر

  24. تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    در این تمرین من سعی کردم مکالمه‌ای بین خودم و یک مخاطب فرضی یا یک پرسونای مخاطب خودم ایجاد کنم و مسئله‌ای که فکر می‌کنم ذهن اون رو درگیر می‌کنه در قالب یک گفتگو مطرح کنم و سعی کنم پاسخی براش پیدا کنم. این روش به من کمک کرد تا بتونم همدلی بیشتری با مخاطب داشته باشم، با زبان راحتتری مشکلش رو برای خودم مطرح کنم و خودم با زبان ساده‌تری راه‌حلم رو ارائه بدم و به این ترتیب، خیلی قابل‌فهم‌تر موضوعم رو ارائه بدم.
    ——————————————————
    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی
    برای من بهترین تمرین امروز بود. یه عالمه ایده بهم داد. کلی موضوع کاربردی به ذهنم رسید که می‌تونم براشون محتواهای جذاب تولید کنم. واقعا عاشق این تمرینم و بی‌نهایت خوشحالم که قراره این بخش‌ها در کل این 8 جلسه به‌صورت ثابت ادامه پیدا کنن و من می‌تونم در کنار دوستان خوبم یک تمرین مستمر داشته باشم و از ایده‌های خوب آقای کلانتری در زمینه کپی‌رایتینگ بهره ببرم.
    ——————————————————
    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی
    به‌نظرم داستان‌سرایی یکی از مهمترین مهارت‌های حال حاضره. خصوصا برای منی که دوست دارم تولید محتوای موثر داشته باشم. تکرار این تمرین قطعا مهارت ما رو در روایت‌گری و استفاده از حکایت‌ها برای بیان یک موضوع تقویت خواهد کرد.
    ——————————————————
    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    بخش چهارم تمرین، هم در این کارگاه و هم در کارگاه قبلی، برای من خیلی مفید بودن. با اینکه تفاوت‌هایی داشتن ولی هر دو به سبکی طراحی شدن که تقریبا می‌تونستم با یک ویرایش مختصر اون رو برای انتشار مناسب‌سازی کنم. میشه از این تمرین به راحتی یک مقاله برای وبلاگ یا یک آلبوم اینستاگرامی درآورد.
    ————————————————————–
    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    راستش این تمرین برای من سخت‌ترینه و زیاد تمایلی به انجام دادنش ندارم متاسفانه. ولی با این وجود هرجلسه تمام سعیم رو می‌کنم که همراه باشم و ذهنم رو به کار بندازم. ایمان دارم که این تمرین به افزایش خلاقیت و مهارتم در داستان‌سرایی کمک خواهد کرد.
    ————————————————————

    یک سوال ذهن من رو درگیر کرده!
    اینکه چرا در صفحه تجربه‌نگاری کارگاه تولید محتوا که فضای مناسبی برای شناخت محتواگرانِ همراهمون در کلاس هست، فیلدی برای معرفی وبلاگ یا وبسایتمون نیست؟! ؛) آیا دلیلی داره؟

  25. تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    این تمرین برای من جالب و جذاب بود. گرچه راحت نوشتمش ولی فکر میکنم برای رسیدن به دیالوگهای پخته تر نیاز به راهنمایی بیشتری دارم. مثلا ویژگیهای یه دیالوگ خوب چی هست و چطور باید دیالوگ ها رو قویتر نوشت؟

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی
    برای من سخت بود بخصوص قسمت …حتی اگر… . من برای هرکدام تلاش کردم 5 تا جمله بنویسم ولی برای حتی اگر فقط چهارتا نوشتم. به شدت هم همه جملات سه دسته شبیه هم شدند. فقط قالبشون فرق می کرد.

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی
    حکایت نویسی برای من نوشتنش بسیار راحت و جذاب بود. 6 تا حکایت کوتاه نوشتم. اصلا نمیدونستم به این سبک هم میشه متن های زیبا نوشت.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    برای من کمی سخت بود. ابتدا سوال درباره مفهوم کل جمله و تک تک کلمات به ذهنم رسید بعد جملتتی برای نقد و تأیید و… . در کل متن خوبی شد.
    سوالی که داشتم در این بخش >> در متن نهایی از جملات سوالی هم میشه استفاده کرد؟

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    نوشتن طرح داستانب خیلی جذاب بود و من راحت و سریع نوشتم. حتی چند تا طرح دیگه هم به ذهنم رسید.

  26. سلام به استاد بزرگوارم
    سپاس فراوان برای آموزش عالی و بی‌نظیرتون
    تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای یک روش نوینی برام بود که اول فکر کردم نمیتونم انجامش بدم و وقتی انجامش دادم متوجه شدم چقدر خوبه که نوشتن رو محدود نکنیم به سبک خاصی و خوبه که خودمون و به چالش بکشیم تا استعداد های دیگرمون هم تقویت بشه. در کل برام خیلی مفید و هیجان انگیز بود، بابتش سپاسگزارم از شما 🙏🏻

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    این تمرین فوقالعاده کاربردی و مفید بود چون باعث شد افکارمو در دو جهت بررسی کنم و جای چند نفر با شخصیت های مختلف فکر کنم و با سوال و جواب ذهنم را به کار بگیرم تا بهتر متوجه شوم در کسب و کاری که دارم ممکنه مشتری هایم چه دغدغه هایی داشته باشند و من چطور میتونم راهنماییشون کنم. خیلی خیلی مفید بود برام، سپاسگزارم🙏🏻
    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت نویسی تمرینی بود که من و به گذشته ام برد و دنیایی که برایم پر از حکایت بود و من نمی‌دانستم میتوانم از آن حکایت ها بنویسم، خیلی برام شیرین بود و باعث کلی جرقه و ایده به ذهنم بیاد که بابتش ازتون سپاسگزارم 🙏🏻
    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزی از اون تمرین هاست که هر وقت اراده کنی میتوانی بنویسی و بهم کمک میکنه تا درکم را بالا ببرم و بینشم را تقویت کنم و به هر جمله ای رسیدم برای چند لحظه ام شده با خود تأمل و تفکر کنم و برام خیلی جذاب بود، بابتش ازتون سپاسگزارم 🙏🏻
    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    این تمرین فوقالعاده بود از آن تمرین هایی که دوست داشتی ساعت ها بنویسی و باعث شد کلی ایده به ذهنم بیاد که ندونم از کدوم شروع کنم، برای کلاس فوقالعاده تون سپاسگزارم🙏🏻

    📌تنها موردی که دوست داشتم میشد در این کلاس جایی داشته باشه این بود که دوست داشتم نوشته هایم را می‌خواندید و نظر میدادید که آیا توانستم حق مطلب را ادا کنم یا خیر (البته خواندن تمرین ها با تعداد اعضایی که داریم مسلماً برایتان سخت خواهد بود درک میکنم) امیدوارم بتونم در آینده شاگردی باشم که بهش افتخار میکنید🤓🙏🏻🍀📗

  27. 1- نمایش تک پرده ای
    دیالوگ نویسی برام يك چلنج ) challenge خوييه و تمرین چندانی ندارم و برام تازگی داردولی با شروع نوشتن بحث خوبی بین دو نفر ایجاد می شود که از چالش آن خوشم می اید
    ۲- تیتر نویسی
    بيست جمله ، تمرين خوبی برای پيدا كردن لغات و مثالهاي مشابه برام بود و در انتها یک پرکراف با معنایی نوشتم
    ۳- یادداشت آموزشی
    همیشه از نوشتن درس‌های زندگی و نصایح خوشم می آمد و این تمرین کمک به درست و‌واضح نوشتن و توصیف یک نصیحت یا درس عبرت می کند
    ۴- حکایت
    فکر می کنم برای درست نوشتن بهترین راه کوتاه نویسی و حکایت‌ها و قطعه های کوتاه است . اگر کوتاه نویسی را درست یاد بگیرم ، در داستان نویسی بلند روان می شوم.
    ۵- داستان
    واقعا داستان شیوایی از جوانی را دارم که همیشه متزلزل و گمشده بود و در انتها بزرگ‌ترین اشتباه زندگی را در کار و رابطه انجام داد تا بالاخره بعد از شميت بزرگ ، حد و حدود خود را شناخت ولی بجای خودکشی تصمیم به زندگی گرفت و با توان خودش راه بدانيال راه حل رفت . نوشتن و توصیف آن بیشتر از یک داستان کوتاه است . فعلا بقول معروف سر و ته آن را نوشتم .
    اي كاش در انتخاب هر دوره مي فهيدمچقدر از نردبان بالا رفتيم و ضعفها و قوتها كجاست ؟؟ اينطوري رشد را حس مي كردم .

  28. ‎1• تجربۀ من از انجام تمرین او
    ‎نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    این تمرین اولین تمرین من از اولین حضورم در کارگاه تولید محتوا بود.بعد از طرح تمرین به هیچ عنوان از خودم توقع متن نداشتم .در پایان ۱۰ دقیقه با متنی روبه‌رو شدم که روند شکل گیری‌اش برایم باورنکردنی بود اما در نهایت شد سوختی که با اعتماد روند نوشتن وارد تمرینات بعدی شوم.

     
    2• ‎تجربۀ من از انجام تمرین دوم
    ‎تیترنویسی
    این تمرین چارچوب و نظم ذهنی خوبی رو برای نوشتنم ایجاد کرد که در نهایت موقع نوشتن میدونستم باید به دنبال چه چیزی باشم.البته که نقطه ضعفم در این تمرین جملات تکراری‌ای بود که باید برای رفعش تمرینات بیشتری صورت بگیره.

    3• ‎تجربۀ من از انجام تمرین سوم
    ‎حکایت‌نویسی
    من در کلام و معاشرتهایم آدمی هستم خاطره‌گو و وابسته به آنچه در روز میگذرد.حکایت نویسی برایم فرمی لذت بخش بود که درش احساس راحتی و قدرت در نویسندگی میکردم.حکایت نویسی برای من همان چیزیست که تجربیاتم را هدر نمیدهد.در این فرم عمیقا احساس قدرت میکردم.

     
    ‎4•تجربۀ من از انجام تمرین چهارم
    ‎یادداشت آموزشی
    در این تمرین ذهنم با خستگی همراه شد.علی‌رغم فهم تمرین آنطور که توقع داشتم،موفق عمل نکردم.برای من نقطه ضعفیست که برای رفع شدن احتیاج به تمرین بیشتر دارد.
     
    5•‎تجربۀ من از انجام تمرین پنجم
    ‎نوشتن طرح داستان
    تمرینی سخت و پر چالش که با یک نقطه شروع شد و در پایان بار هم غافلگیر شدم.البته که نتیجه‌ی دیوانه‌ای بود اما وجود چنین ظرفیتی در ذهن که با تمرین و فشار بیرونی از ذهن خارج میشود و به متن تبدیل میشود شیرین بود و مایه‌ی امیدواری برای ادامه مسیر.

  29. تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    من یک دیالوگ بین دو شخصیت را نوشتم که یکی از آن‌ها هم نام خودم بود و داشت با هم‌خانه‌اش بر سر موضوعی که بینشان پیش آمده بود، نزاع می‌کرد. همینطور که به پایان صحنه نزدیک می‌شدم، دیالوگ‌ها از قالب جدل بیرون آمدند و در پوشش طنز قرار گرفتند. جوری که «پگاه» فی‌البداهه جواب‌های طنز می‌داد را دوست داشتم، چرا که در نهایت باعث شد که شعله‌ی جدل بین او و هم‌خانه‌اش خاتمه بیاید.

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی
    این یکی تمرین را بسیار دوست دارم و می‌خواهم این را یاد‌آور شوم که در حال حاضر در اول این مسیر هستم و به همین خاطر تیترهایم همه درب‌وداغان تشریف دارند.
    نکته‌ای که درباره‌ی تیترنویسی دوست دارم این است که نوشتن آن‌ها در قالبی سؤالی باعث می‌شود به مشکلاتی که در کارم وجود دارد پی ببرم.

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی
    در خلال نوشتن این تمرین چنان غرق لذت شدم که نمی‌توانم توصیفش کنم. قبل از این، فکر می‌کردم که در نوشتن حکایت هیچ استعدادی ندارم، اما زمانی که چند نمونه در کلاس خوانده شد، توانستم چندین قطعه‌ی کوتاه و دوست‌داشتنی بنویسم. می‌خواهم کتاب کمال تعجب از عمران صلاحی را نیز تهیه کنم و بخوانم تا به من در مسیر پیشرفت کمک بیشتری کند.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    این تمرین کمی برایم سخت بود و جملاتی که می‌نوشتم را دوست نداشتم. با این حال بیست‌ودو جمله نوشتم. چیزی که از این تمرین دوست دارم نفس انجامش است که باعث می‌شود از وجه‌های مختلفی به یک جمله و معانی پشت آن نزدیک بشوم و آن را از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار دهم. متوجه شده‌ام که این تمرین، به تقویت تفکر نقادانه و نیز به مهارت شاخ‌وبرگ دادن ایده‌هایم کمک شایانی می‌کند.

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    فکر می‌کنم حسی که به تمرین پنجم دارم عشق باشد، چرا که مرا غرق در هیجان می‌کند و اجازه می‌دهد از دنیایی که این روزها مرا اذیت می‌کند فاصله بگیرم و کمی حس رهایی را تجربه کنم. با اینکه در پایان این تمرین یک طرح داستانی تراژدی شکل گرفت، اما برایم پر از معنا بود، چرا که شخصیتی که ساختم چیزهایی را تجربه می‌کرد که این اواخر با آن‌ها دست‌وپنجه نرم کرده‌ام. با این حال امیدوارم که عاقبت من، شبیه به شخصیت اصلی‌ام در این طرح داستانی نشود.

    پی‌نوشتی که می‌خواهم به گزارشم اضافه کنم تشکر بسیار زیاد از بهترین استاد دنیایم است که این دوره را بدون هیچ وقفه‌ای از دوره‌ی قبلی آن، و با کیفیتی مثل همیشه بی‌نظیر، برگذار کرد. علاوه بر این می‌خواهم به اطلاع استاد برسانم که متأسفانه شنبه‌ها نمی‌توانم به صورت حضوری سر کلاس حاضر شوم چرا که با یکی از دروس دانشگاه تداخل دارد، و متأسفانه آن استاد با من همکاری نمی‌کند. در نتیجه مجبورم کلاس را با اشک و آه، با دو ساعت تأخیر گوش می‌دهم؛ بعد از توضیح هر قسمت دکمه‌ی توقف را می‌فشارم و ده دقیقه می‌نویسم.
    امیدوارم این دوره با نهایت حس خوب و با کلی ایده و محتوای عالی برای همه‌ی دوستان به اتمام برسد.

  30. تمرین اول رو در ده دقیقه خوشبختانه به نتیجه رسوندم اما خیلی از نوشته راضی نبودم . خیلی خوب میشد کارگاه بصورتی بود که استاد درمورد نوشته هام نظر میدادن و نقد میکردن نمره ای هم استاد به متن میدادند. تا بدونم آیا هدفی که از تمرین داریم محقق شده یا خیر.

    تمرین دوم

    تمرین جالب و خوبی بوده طبق فرصتی که داشتیم  سوالات کنجکاوی برانگیز و تیتیرهایی که با “حتی اگر ” باید نوشته میشد رو کامل نوشتم اما عنوانی که کشف دلیل رو وعده میدهد رو متاسفانه نتونستم بنویسم . هم نیاز به فکر کردن داشتم هم زمانم تموم شده بود.

    چند نمونه تیتر رو مینویسم و امیدوارم نظر استاد رو بدونم.
    موضوع : کتابی به روایت دخترشهید

    ۱. من یتیمم حتی اگر پدر برگردد.
    ۲. کوچه را آذین میبندم حتی اگر یتیم شده باشم

    تیتیر های دیگه ضعیف تر از این دو تیتر بوده.

    تمرین سوم
    حکایت نویسی

    برای این تمرین فقط دوتاحکایت نوشتم. تاحدودی از کیفیت متن راضی بودم به کیفیت متن خودم نمره ۶ رو میدم.
    و یک نمونه رو اینجا مینویسم که مورد ارزیابی قرار بگیره.

    بابابزرگم یک روز که تنها بودیم باهمان دستهای پیر و چروکیده روی سینه اش کوبید و  نگاهش را به مم دوخت و گفت : تو جان منی تو تموم عمر منی خیلی دوستت دارم این دم و بازدمم بخاطر توست. و مکثی کرد و دوباره نگاه نافذی بهم کرد و گفت : به خدا راستی میگم.
    جانم جانش بود و آن روز روی تخت بیمارستان برای همیشه متوقف شد و دمی رفت و بازدمی بر جانم دیگر بازنگشت.

    تمرین چهارم
    نوشتن یک یادداشت آموزشی
    《 دانایی به خودی خود قدرت است》
    نسبت به این متن نگاه نقادانه ای داشتم و نسبت به تمرین های قبلی فکرمیکنم این تمرین رو بهتر انجام دادم اما این تمرین هم مثل تمرین های قبل از جهت کمیت مورد تایید نبود. و فقط ۱۰ جمله تونستم بنویسم.

    ۱. دانستنی که از دلش ندانستن بروید قدرت آفرین است ورنه چه بسا جهل بهتر از دانایی.

    ۲. دانایی فراتر از قدرت است نباید محصورش کنیم در زندان قدرت

    ۳. در ذات دانایی قدرت نمی پرورد (دانایی ذاتا قدرت آفرین نیست) میزان بهره از قدرت بسته به چگونه دانستن و چه چیز دانستن است.

    تمرین چهارم نیاز به فکر داشت درصورتیکه استاد فرمودن خیلی فکرنکنید و بداهه تمارین رو انجام بدید بمابراین متن ها خیلی فکرشده نبوده و حتی ممکنه محتوای متن مورد قبول و تایید خودم نباشه.

    تمرین پنجم

    قصه دختری بنام ملیکاست که ارشد دانشگاه تهران بوده و  برای تهیه کتاب که میدان انقلاب میره و به اصرار دوستش میرن فلافل فروشی و ملیکا عاشق فلافل فروش میشه که اسمش هم فرزاد هست.

    چند جمله از این داستان👇
    شروع متن ( باورم نمی شد. سخت بود و قابل تصور نبود برایم که اینگونه کوتاه بیاید . در این سی سال حتی یکبارهم اتفاق نیفتاد.
    همیشه سرم گرم کتاب و درس و مدرسه بود تا دانش اموز بودم برای نمره الف شدن میجنگیدم وحالا که مشغول پایان نامه ارشد هستم ……… . کاش دلم کوتاه نمی آمد و هم قدم با درس و کتاب هایم پیش می رفتم…… کاش آن روز میدان انقلاب نمی دیدمش……….. کاش میتوانستم حرف دلم را بزنم قبل از آن روزیکه فلافل هایش را بی بها به حساب شیرینی دامادی اش به مشتری ها عرضه کند و فریاد بزند عشقش را …. کاش میتوانستم حرفم را بزنم قبل از آنکه فرزاد نخ سیکار را از دهانم بردارد و برای بار هزارم از فلافل فروشی بیرونم کند. (پرتم کند بیرون)

    در کل تجربه خوبی بوده و با اینکه عملکرد خودم رو خیلی ضعیف دیدم فکرمیکنم‌برای شروع خوب بوده و باتوجه به علاقه ام و کمک استاد گرامی بتونم پایان این کارگاه متن های باکیفیت و بهتری رو ارائه بدم.

    باتشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *