تجربۀ ما از اولین جلسۀ کارگاه تولید محتوا

اولین جلسۀ دومین دورۀ کارگاه تولید محتوا در اولین روز آبان هزار و چهارصد برگزار شد.

هر کارگاه تولید محتوا شامل پنج تمرین است. هر تمرین با هدف خاصی طراحی شده است که فهرستی از نام تمرین‌ها و هدف از انجام آن‌ها را در زیر مشاهده می‌کنید:

1

عنوان تمرین:

نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

هدف تمرین:

تولید متن رواییِ خوب و خلاقانه برای آموزش و معرفی محصولات و خدمات

2

عنوان تمرین:

تیترنویسی

هدف تمرین:

افزایش مهارت تبلیغ‌نویسی، جلب توجه مخاطبان

3

عنوان تمرین:

حکایت‌نویسی

هدف تمرین:

نوشتن متن‌های رواییِ کوتاه و تأثیرگذار

4

عنوان تمرین:

یادداشت آموزشی

هدف تمرین:

نوشتن مطالب آموزشی کوتاه-اسلایدسازی برای اینستاگرام

5

عنوان تمرین:

نوشتن طرح داستان

هدف تمرین:

افزایش قدرت داستان‌سرایی

 

تجربه‌نگاری اولین جلسۀ کارگاه محتوا:

این تمرین مختص شرکت‌کنندگان کارگاه است. (برای شرکت در سومین دورۀ محتوا روی این لینک کلیک کنید: کارگاه تولید محتوا)

فرم زیر را کپی کنید و گزارشی از حضور خودتان در اولین جلسۀ کارگاه بنویسید:

 

تجربۀ من از انجام تمرین اول:

نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

 

تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

تیترنویسی

 

تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

حکایت‌نویسی

 

تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

یادداشت آموزشی

 

تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

نوشتن طرح داستان

 

81 پاسخ

  1. تجربۀ من از انجام تمرین اول: (نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای ):
    برای اولین بار جالب بود، زود تمومش کردم اما نمیدونم درست و مناسب انجام دادم یا نه .

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:(تیترنویسی) :
    جذاب بود قبلا یکی دو بار غیر پیوسته مطالبی خونده بودم ولی اجرا یه چیز دیگه است، برای موضوعات حتی اگر و مورد سوم بیشتر از سه تا نتونستم بنویسم.

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:(حکایت‌نویسی):
    بنظرم کوتاه از آب در نیومد، طولانی شد ولی یک موضوع را با دلایل مختلف داخلش ذکر کردم، نمیدونم متاسفانه درست متوجه شده ام یا نه.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:(یادداشت آموزشی)
    برام خیلی سخت اومد اولش فقط 5 تا سوال نوشتم بعد با فشار شد 12 تا سوال، نتونستم به 20 برسونم و این یکم دلسردم کرد و پیوستشم دیگه نکردم!!

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:(نوشتن طرح داستان) :
    برام جذاب بود یک صفحه کامل پشت هم فقط نوشتم اما خوندم دیدم یه جاهای باز مونده و نیاز جمله کامل و بسته بشه.

    ممنون از شما استاد گرامی.

  2. تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

    در این تمرین باید یک نمایشنامه تک پرده ای برای معرفی محصولات و خدمات خودمان می نوشتیم.
    من نمایشنامه ای با دو شخصیت برای تبلیغ کتابم نوشتم. سعی کردم در قالب دیالوگ ها، موضوع کتاب و اینکه برای چه افرادی مفید است را نشان دهم.فکر می کنم به عنوان اولین تجربه از این نوع، خوب عمل کردم و به حس و حال خودم از این تمرین نمره ده می دهم.
     
    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی

    انجام این تمرین برای من جالب و کاربردی بود. قبلاً هم درباره تیترنویسی خوانده بودم، اما آن موقع فقط چیزهایی در ذهنم شکل گرفت و به صورت عملی چیزی ننوشتم. به نظر من یکی از نقاط قوّت کارگاه تولید محتوا، این است که آدم مجبور به نوشتن می شود و وقتی می داند که مجبور است در مدت زمان محدودی بنویسد، خلاقتر می شود.
     
    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی

    در تمرین سوم باید با توجه به چند تا از ماجراهای زندگیمان، حکایت های کوتاهی می نوشتیم.
    این تمرین خیلی برای من لذّت بخش بود. با اینکه تا به حال حکایت ننوشته بودم، توانستم پنج حکایت بنویسم، که حکایت زیر را از همه بیشتر دوست داشتم:
    ” من و خواهرم یک سال و پنج ماه تفاوت سنی داریم. حدود ۴-۵ ساله بودیم. یک روز مادرم برایمان “کیت کت” خریده بود. خواهرم سریع “کیت کت” خودش را خورد و بعد که من می خواستم ” کیت کت” خودم را بخورم، روبرویم نشست و آنقدر به من زل زد تا بالاخره به او گفتم:” تو هم می خواهی کمی از کیت کت من بخوری؟”
    چشمهایش از خوشحالی برق زدند و گفت :” آره”
    از آن روز به بعد این ماجرا سر هر خوراکی خوشمزه ای تکرار می شد. من خود خواسته صبر می کردم تا خوراکیش را بخورد و بعد با هم خوراکی مرا می خوردیم. او همیشه خوشحال می شد و لذّتی که من از خوشحالی او می بردم خیلی بیشتر از لذّت خوردن خوراکی های خوشمزه بود.”
     
    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
     
    در این تمرین قرار شد درباره جمله” دانایی به خودی خود قدرت است” بیست جمله کوتاه بنویسیم. در لحظات اول فکر کردم چه تمرین مشکلی است، ولی خودکار را که روی کاغذ گذاشتم، شروع به نوشتن کردم و ۲۵ جمله نوشتم، در واقع همزمان با نوشتن فکر کردم و نتیجه هم خوب بود‌.

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان

    در این تمرین طرح داستانی درباره ” افراط فلاکت بار” نوشتیم. از کارگاه قبلی این تمرین را هر جلسه انجام می دهیم و هر دفعه درباره یکی از کهن الگوها می نویسیم. اما این بار به نظرم متفاوت بود، چون اتفاقاتی که اخیراً در زندگیم افتاده و عزیزانی که در این مدت از دست داده ام، واقعاً می توانست زندگیم را از حالت تعادل خارج کند. از شرایط خودم الهام گرفتم و طرح داستانی را در این مورد نوشتم و فکر می کنم این بار بهتر از دفعات قبلی نوشتم.
     
    با سپاس از استاد کلانتری گرامی بابت این کارگاه مفید و کاربردی

  3. تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    در این تمرین، من دو شخصیت را در سالن سینما خلق کردم که اولی می‌گفت:«فیلمی که دیدیم فیلم خوبی نبود چون محتوا نداشت.» ولی دومی مخالف بود و می‌گفت:«فیلم باعث شد من بخندم پس فیلم خوبیه.»
    درگیری بین این دو کاراکتر برای خودم خیلی جذاب بود و قطعاً ادامه‌اش را خواهم نوشت.
    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی
    من در این تمرین توانستم یک تیتر جذاب و مناسب برای یکی از پست‌های اینستاگرامم بنویسم و احتمالاً با استفاده از همین تمرین، تیتر چند مطلب وبلاگم را هم تغییر خواهم داد.
    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی
    وقتی می‌خواستم این تمرین را شروع کنم با خودم گفتم:«مگه می شه توی پنج دقیقه حکایت نوشت؟» ولی وقتی شروع کردم به نوشتن و آزادنویسی، شش حکایت نوشته شد که مطمئنم حداقل دوتایشان قابل انتشار است و در مطلب‌های وبلاگم از آن‌ها استفاده خواهم کرد.
    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    همیشه دوست داشتم سلسله استوری های جذابی را تولید کنم چون خودم بارها تأثیرش را در اینستاگرام دیده‌ام ولی راهش را نمی‌دانستم.
    با اجرای این تمرین به راحتی یک سلسله استوری خلق شد که فکر می‌کنم با بازنویسی می‌توانم آن را منتشر کنم.
    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    من داستان‌نویسم و چند داستان در مجله‌های معتبر منتشر کرده‌ام.
    این تمرین را دوست دارم چون در کارگاه اوّل از دل همین تمرین توانستم چند پیرنگ برای داستان کوتاه بیرون بکشم.
    پیشنهادم به اعضاء دوره این است که اگر به پیرنگ‌ها و الگوهای داستانی علاقه دارید، کتاب های زیر را مطالعه کنید:
    بیست کهن‌الگوی پیرنگ اثر رونالد بی. توبیاس
    قهرمان هزار چهره اثر جوزف کمپبل

  4. تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    تجربه جدیدی بود و خودم را در فضای نمایش نویسی دیدم. خوشحال از بابت اینکه شخصیت هایی که خلق کردم را دوس داشتم ک :)))

    چند تا سوال داشتم ؟
    آیا حتما دیالوگ ها به نتیجه خاصی باید ختم بشه ؟
    اگر برداشت خواننده با برداشت ما متفاوت کارکرد متن مختل نمیشه ؟

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی
    خیلی تیترهای جالبی از اب دراومد و راضی بودم.جای کار قطعا دارم و بیشتر تمرین کنم

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی
    وقتی شروع نوشتن تمرین کردم خیلی حس آشنایی بهم دست داد.انگار در ناخودآگاه خودم این تمرین را انجام داده بودم.
    خیلی این مدلی می نویسم :)))

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی
    در این تمرین یکم جملات ام پیوستگی نداشتند. باز 10 جمله رو که کنار هم می گذاشتم متن پیوسته ای از آب در نمی آمد.انگار باز 10 تا جمله جدا از هم نوشتم ! اشکال ام در بسط و ربط این 10 تا جمله است .

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان
    این کار برای کار خیلی لذت بخش بود . این مدل، مدل مورد علاقه ام هست.بیشتر اوقات از کلمات ثقیل استفاده می کردم ولی این بار خیلی راحت و روان نوشتم.

  5. درود بر شما
    تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    این تمرین علاوه بر اینکه باعث شد بعد از مدتها گفتگوهای درونی خودم را بیرون بریزم، به من در تصویرسازی صحنه و حتی پوشاک و زبان بدن دو پرسوناژ نمایش کمک کرد. یاد نمایشنامه در انتظار گودو اثر ساموئل بکت افتادم.
    **********************************************************************************************************
    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی
    به نظرم تیترهای خوبی نوشتم. برای نوشتن اونها از مهارتهایی که میتونم براشون بازاریابی کنم استفاده کردم، حتی اگر در ابتدای راه آموختن اون مهارتها بودم. نکته جالب این بود که وقتی با این نگاه می نوشتم کارهایی که یادم رفته بود یا بدیهی بود برام بلدم هم فکر کردم. این باعث شد توی تون 10 دقیقه جعبه ابزارهامو یکم زیر و رو کنم.
    *********************************************************************************************************
    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی
    اولش فکر نمیکردم که موضوعی به ذهنم برسه. بعد که یکم خودم رو مرور کردم دیدم چقدر موضوع و حکایت میشه از زندگی درآورد یعنی هر روز و هر تعامل با انسانها و هر حس و هیجانی میتونه دستمایه ی چندین حکایت قرار بگیره.
    *********************************************************************************************************
    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    به نظرم باید خیلی بیشتر برای این تجربه تمرین کنم. یه جور بارش افکار در خصوص یک جمله بود. البته بازم فکر نمیکردم بتونم 20 تا جمله از توی اون یه جمله در بیارم… ولی خب انجام دادم. موضوع جالبتر اینکه فهمیدم برای پیوند این جملات به ظاهر نامربوط به هم غیر از صرفا نوشتن نیاز دارم شاید صنایع ادبی یا حتی کتابهای دستور زبان فارسی رو دوباره مرور کنم. به هر حال این چیزی بود که با شعر سپید و دلنوشته و یا مثلا تراوشات یک ذهن بیمار تفاوت داشت.
    ***********************************************************************************************************
    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    این موضوع منو درگیر جزییات زیادی کرد. البته فیلمهای زیادی هم با این مضمون ساخته شدند که شاید در جزیی نگری بیش ازحد من برای این موضوع بی تاثیر نبود. اما تمرین خوبی بود برای اینکه بتونم توجه و نگاهم رو در سطح معینی از جزییات نگه دارم و درعین حال هر چیزی که برای ایجاد تصویری روشن در ذهن مخاطب لازم هست رو از دست ندم.

  6. تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    با نوشتن این تمرین یادم اومد با دنیای نمایشنامه اصلا آشنایی ندارم ولی با وجود این چیزی که نوشتم خوب بود و از تجربه ی خودم الهام گرفتم.
    مشکلی که بود اینه که من فرق این تمرین و دیالوگ نویسی را متوجه نشدم

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی
    گزینه هایی که برای تیتر نویسی بود خیلی خلاقانه طرح شده بود.موضوعی که دغدغه خودم بود همان موقع به ذهنم رسید و نوشتم
    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی
    اتفاقی حین این تمرین برایم افتاد که تمرکزم را بهم ریخت ولی همان را به حکایت تبدیل کردم.از اینکه نوشتن در زندگی روزمره ام استفاده شد لذت بردم.برای نوشتن اصلا فکر و سخت گیری نکردم اما چیزهایی قشنگی ساخته شد.
    همینکه بدون پیش زمینه ی قبلی شروع به نوشتن میکینم برایم خوش آیند است.
    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    فکر میکنم در این تمرین ضعیف هستم.جملاتم را نوشتم اما نیاز به دانش بیشتری داشتم.اغلب سوال نوشتم.تصمیم گرفتم نقل قول بیشتر بخوانم.
    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    این تمرین خیلی عالی ودوست داشتنی است وبرای من که یادم میره بیام سراغ داستان نوشتن وطفره میروم نوشتن یک داستان توی 10دقیقه باورنکردنی وفوق العاده است.

  7. تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    فرصتی بود برای گفتن ناگفته ها در برابر آدم هایی که از دستشان داده ام. همینطور یادآوری گفت و گوهایی که برای من تاثیر گذار بوده اند. در نهایت به خاطر آوردن شخصیت هایی در زندگی واقعی که گفت و گو کردن را از خودمان دریغ کرده ایم.

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی
    تونستم دغدغه های کاری و شخصی خودم را بنویسم و انگار باری را روی زمین گذاشته باشم چون حالا آن دغدغه ها از فضای مغزم آمده جلوی چشمانم.

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی
    آدم هایی هستند در زندگی که از آنها حرف هایی شنیده ام و برای من همیشه حکم حکایت داشته
    نوشتن آنها بی نهایت لذت بخش بود.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    اول که جمله را خواندم به نظر کاملا موافق بودم اما از تحلیل ۱۲ به بعد تازه برایم سوال ایجاد شد که اصلا این جمله چه می گوید و از نظر من چقدر میتونه درست باشه یا انتقاد هایی وارد هست؟

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    میتونم بگم لذت بخش ترین تمرین بود برای من. داستانی را نوشتم که خیلی وقت بود تصمیم به نوشتنش داشتم و از امروز ادامه اش در ذهنم شکل گرفته.

  8. تجربۀ من از انجام تمرین اول: (نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای)

    قبلا بدون اینکه بدونم این قالب چه اسمی داره، ازش استفاده کرده بودم و تجربه این سبک نوشتن رو داشتم. ولی خب الان با شناختی که پیدا کردم برام جاب تر شده و ازتمرین کردنش خیلی لذت می برم.

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم: (تیترنویسی)

    این مورد رو همیشه با حسرت بهش نگاه میکردم و اصلا فکر نمیکردم یه روزی خودم چند تا تیتر بنویسم. این تمرین خیلی لذت بخش بود برام.

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم: (حکایت‌نویسی)

    حکایت نویسی خیلی شیرین بود. من عاشق این بودم راجع به وقایع روزانه ام بنویسم. ولی ضعفی که داشتم و ازش خبر نداشتم این بود که شروع میکردم به پرگویی و این باعث میشد نوشته ام به نظرم جذاب نباشه. ولی تو کارگاه یه حکایت نوشتم که عاشقش شدم. کوتاه و شیرین و جذاب.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم: (یادداشت آموزشی)

    در این مورد خیلی اوقات پیش می اومد که دلم میخواست از فکرم در مورد یه دیالوگی تو یه فیلم، یا رفتاری که از یه کسی دیده بودم بنویسم ولی نمیتونستم. کلی فکر تو ذهنم بود که منسجم نمیشد. تجربه این تمرین خیلی برام دلپذیر بود.

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم: (نوشتن طرح داستان)

    این تمرین سخت تر از بقیه بود برام. شاید چون تا به حال خیلی دنبال وقایع نگاری بودم و کلا اهل داستان خوندنم نیستم. اینه که ارتباط خوبی برقرار نکردم ولی از تجربه اش لذت برم. حتما تمرین میکنم این سبک رو چون جدیده خیلی.
    —————————————————————————-
    در کل خیلی دوست دارم که بتونم با نوشتن قشنگ و شیرین منظورم رو بیان کنم.
    و اینکه خیلی ضعف دارم اما خیلی هم مشتاقم و تمرین میکنم حتما.
    و یه چیز دیگه اینکه من هر تمرین رو نتوستم به حدی که شما گفته بودین انجام بدم و تا 50-60 درصد موفق میشدم. مثلا برای هر کدوم از قالبهای تیتر نویسی 3 تا تونستم بنویسم و دیگه وقت تموم شد. امیدوارم با تمرین حسابی پیشرفت کنم.

  9. با سلام احترام
    نکته‌ای مهم که درخصوص کل تمرین‌ها صدق می‌کند، فرآیند انجام تمرین است. شرح تمرین، ارائه نمونه و انجام فوری آن در محدوده زمانی 10 دقیقه کمک میکند پاسخ سوالاتی را که در دو بخش ابتدایی شکل می‌گیرند در بخش سوم بیابیم اما جزییات تمرینات این جلسه به شرح ذیل است:
    تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    در این تمرین پیشبرد داستان متکی به دیالوگ‌هاست. یافتن موضوع و ادامه مسیر داستانی می‌تواند بسیار ساده و یا چالش برانگیز باشد. من داستان ساده‌ای را انتخاب کردم و با توجه به کوتاهی داستان نقطه اوج را در جمله پایانی دیالوگ قرار دادم. در نهایت متوجه شدم در هنگام خلق شخصیت بیشتر باید همانند تیپ شخصیتی عناصر داستان فکر کنم و کمتر از سلیقه شخصی استفاده کنم.

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی
    این تمرین برای من فوق‌العاده بود. در ابتدا اصلا فکر نمی‌کردم در خصوص موضوع مربوطه بیشتر از دو یا سه جمله بنویسم. اما فرمول‌های ارائه شده بسیار کمک‌کننده بود و من حتی موارد بیشتری از آنچه در تمرین خواسته شده بود نوشتم.

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی
    این تمرین در عین سادگی من را به چالش کشید. به طور کلی این مورد در تمرین‌ها را دوست دارم زیرا من را با حقیقت موجود بیشتر آشنا می‌کند. حکایت‌ها باید از اتفاقات روزمره انتخاب می‌شدند با اینکه به نظرم خیلی حکایت برای بازگو کردن داشتم. در زمان انجام تمرین تنها توانستم 3 حکایت کوتاه بنویسم که صادقانه بگویم فقط یکی از آنها را دوست داشتم.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی
    این تمرین را قبلا بارها انجام دادم و به نظرم همیشه نتایج خوبی دارد. در خصوص جمله تمرین با اینکه موضوعی بود که بسیار قابلیت بحث و گفتگو دارد . من نتوانستم آن را تکمیل کنم. البته از نظر کمی به حد قابل قبول تمرین نرسید ولی در نهایت جملاتی که نوشتم از نظر محتوایی جملات قابل تاملی بودند.

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان
    این تمرین بسیار شگفت‌آور است با اینکه هر جلسه این تمرین را انجام می‌دهیم اما هنوز برای من جذاب است. به نظرم اینکه تنها در 10 دقیقه طرح داستانی را می‌نویسم که اگر یک روز کامل هم به آن فکر می‌کردم، قادر نبودم بنویسم، بسیار هیجان‌انگیز است.

    سپاس

  10. تجربه من از انجام تمرین اول : تمرین اول برای من تجربه ی خوبی بود باعث شد خودمو جای هر دو شخصیتی که دربارشون می نوشتم حس کنم .
    تحربه من از انجام تمرین دوم : این تمرین یکم برای من چالشی بود و باعث شد بیشتر حین نوشتن راجب چیزی که میخوام بنویسم فکر کنم .
    تجربه من از انجام تمرین سوم : من این تمرینو خیلی دوست داشتم چون جملاتی رو نوشتم که بهم حس خوبی میداد حکایت های کوتاهی که نکاتی رو یاد میداد .
    تجربه من از انجام تمرین چهارم : این تمرین برای من مثل تمرین دم یکم سخت بود ولی نتیجه ای که داشت خوب بود .
    تجربه من از انجام تمرین پنجم : تمرین جالبی بود باعث میشد خودتو داخل اون داستان تصور کنی و در کل تمرین جالبی بود .

  11. سلام و وقت بخیر
    تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    برای این تمرین موفق شدم گفتگو مهمی که چند روز قبل با یکی از همکارانم داشتم رو در مورد یک موضوع خاص در قالب دیالوگ بنویسم، اما پایان ِاین نمایشنامه تک‌پرده‌ای رو نسبت به واقعیت، کمی تغییر دادم و پایان رو اونجوری که دوست داشت تمام کردم و الان فکر می‌کنم ای‌کاش اون روز هم این جمله‌ها رو گفته بودم.
    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیتر نویسی
    برای این تمرین موفق شدم سؤال‌هایی که همیشه از خودم در مورد هنر، معماری، نقاشی پرسیده می‌شود رو بنویسم. همچنین تیترهای جالب از نظر خودم رو متناسب با دغدغه‌های کاری‌ام بنویسم
    پنج گروه مختلف از سؤال‌ها رو با سه بیان متفاوت نوشتم نکتهٔ جالب این تمرین از نظرم این بود که از سوال 10 تا 15 تیترهای جالب‌تری به ذهنم رسید و نوشتم و بعد از کارگاه تمام تیترها رو در فایلی مجزا نوشتم و آرشیو کردم
    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی
    در ابتدای این تمرین در بخش توضیحات با یک نویسنده ی مصری آشنا شدم که حکایت‌هایش به فضای ذهنی من نزدیک بود و در ادامه برای این تمرین سعی کردم چند حکایت کوچولو که اخیراً برایم اتفاق افتاده بود رو بنویسم تجربه دلنشینی بود و ذهنیت جدیدی نسبت به حکایت پیدا کردم همیشه فکر می‌کردم حکایت فقط اون داستان‌هایی است که در گلستان سعدی بیان شد.
    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    دانایی به‌خودی‌خود قدرت است
    نوشتن و بسط دادن این جمله قصار، در ده دقیقه برای من تمرین سختی بود
    هر جا چیزی به ذهنم نمی‌رسید می‌نوشتم «دانایی به‌خودی‌خود قدرت است» اما در پایان این تمرین یک خاطره شیرین از تصویرسازی کتابی برایم تداعی شد، با عنوان «مردی که همه چیز و همه چیز و همه چیز می‌دانست» البته که شخصیت این داستان آن‌قدرها هم نمی‌دانست به نظرم نوعی تضاد با این جمله قصار در ذهنم شکل گرفت و نکته ی جالب‌تر که بعد از کارگاه رفتم سراغ کارهای قدیمی‌ام و حسابی با دیدن تصویرسازی‌ها و نقاشی‌های قدیمی، حالم خوب شد. دوباره در ده دقیقه از این جمله نوشتم دانایی به‌خودی‌خود قدرت است نوشتم و چند تا اتود هم زدم.
    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    افراط فلاکت‌بار
    من داستان واقعی از زندگی یک دوست قدیمی رو نوشتم.
    می‌تونم بگم نوشتن از داستان زندگی‌اش برایم تلخ بود اما همیشه گوشه ی ذهنم این داستان بود و دوست داشتم یک‌بار در موردش بنویسم که دیروزبالاخره موفق شدم. اما مطمئن هستم هیچ‌وقت دیگه ای نمی‌خواهم این داستان رو بسط دهم.
    ممنون از استاد کلانتری مهربان
    ثبت گزارش باعث شد مطالب جلسه ی اول کارگاه تولید محتوا 2 رو یک‌بار دیگر مرور کنم و بعضی از تمرین‌ها رو دوباره انجام دهم.

  12. تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    این تمرین بسیار برای من تازه بود. از این نظر که تا قبل از این معمولا از دیالوگ نویسی فرار می‌کردم، تا زمانی که این تمرین را انجام دادم. در گذشته وقتی در داستان یا خاطره‌ای به بخش دیالوگ‌ها می‌رسیدم، تلاش می‌کردم بسیار دیالوگ‌هایم مفید و کوتاه و مختصر شده باشند. در حالی که این تمرین نگاه من را به دیالوگ نویسی تغییر دادم. فهمیدم اگر این عضله‌ت قوی شود می‌توانی در زمان خیلی کمتری دیالوگ‌هایی خیلی بهتر بنویسی.
    به دیالوگ‌هایی که نوشتم 7 می‌دهم اما از آنجا که این تمرین برای من تازه بود و چالشی جدید این امتیاز را بایستی به 8 تغییر دهم.

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی
    این تمرین را قبلا هم برای خودم انجام می‌دادم زیرا خیلی به این نکته اعتقاد داشتم که بسیاری از مطالب خوب با یک تیتر جذاب کلید خوده‌اند. تیتر می‌تواند به ما بینهایت ایده دهد.
    نکته این است: تفاوتی که تمرین در کلاس با تمرین‌های خودم در رابطه با عنوان نویسی داشت؛ وجود قالب‌های جالب بود. آن زمان که خودم تمرین می‌کردم؛ ایده‌ای به جز سوالی نوشتن تیترها نداشتم.

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی
    این تجربه که اصلا لذت نویسندگی رو برام بیشتر کرد. جداً حتی اگر از تولید محتوا هم خوشتان نمی‌آید، این تمرین را از دست ندهید.
    مبحث لذتش را که کنار بگذارم، این تمرین به دو علت برای من فوق‌العاده بود:
    ۱. پیدا کردن جرات بیشتر در داستان سرایی
    ۲. تمرین خلاصه‌گویی و راوی بودن
    به خودم در این تمرین ۹ می‌دهم.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی
    به‌نظرم این تمرین را به درستی انجام ندادم. نه تنها برای کم آوردن زمان بلکه جملاتم هم آن گونه مستقل از هم نشدند. دقیقا نمی‌دانم چه کار کنم جملاتم به هم پیوسته نشوند. می‌خواهم ۲ راه به خودم پیشنهاد دهم:
    ۱. بیشتر تمرین کن
    ۲. زمینه‌ای که برای انجام این تمرین انتخاب می‌کنی مهم است. اگر می‌خواهی بهتر انجام شود، زمینه‌ای را انتخاب کن که در آن مطالعه داشته‌ای و اگر می‌خواهی چالشی باشد اتفاقا زمینه‌ای را انتخاب کن که اطلاعاتت نسبتا ناقص باشند.
    عجب نکته‌ای به خودم گفتم، اصلا فکرش را هم نمی‌کردم گزارشم به این شکل شود. برای خودمم آموزنده شد!
    این تمرین آنجایش برایم جذاب است که طبق گفته استاد کلانتری قدرت تحلیل ما را بالا می‌برد.

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان
    نوشتن طرح برایم کار سختی بود، زیرا من بیشتر مواقع متن‌هایم حالت توصیف آمیز به خود می‌گیرند. این هم تمرینی چالشی‌ست که باید بیشتر آن را تمرین کنم. در واقع در حالت معمول بیشتر طرح‌هایی که به ذهنم می‌رسند به‌درد شروع داستان می‌خورد و پایان آن برایم مبهم است.

    هیجان انگیزترین تمرین که دل مرا برد، سومین تمرین بود. همچنین فراموش نکنم این را هم بگویم که تقریبا در تمام تمرین‌ها زمان کم آوردم! شاید شبیه یک اعتراف به‌نظر برسد اما امیدوارم تا پایان دوره آن‌قدری پیش بروم که خواندن این اعتراف برایم خنده‌دار باشد.
    تشکر می‌کنم از استاد کلانتری که این کارگاه را برای ما آماده کرده‌اند و محلی نیز برای ثبت گزارش‌هایمان فراهم کردند.
    محمد شمس

  13. سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز

    تجربه من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامه تک پرده ای

    نوشتن دیالوگ خیلی برام لذت بخش بود. ۲ صفحه دیالوگ نوشتم و متوجه شدم وقتی که مینویسم( حتی در مورد چرندترین موضوع) اون موضوع خیلی ملموس تر میشه نسبت به زمانی که نمی نویسم. کلمات یک قدرت جادویی دارن.و با استفاده از همین کلمات و موضوعات میشه مخاطب را متقاعد کرد.

    _______________________
    تجربه من از انجام تمرین دوم:
    تیتر نویسی

    در مورد این تمرین به خودم نمره ۵ میدم.فکر میکنم برای انجام این تمرین بیشتر از هر چیزی باید بدونم که جامعه هدفم کدام جنبه از موضوع براش اهمیت بیشتری داره. و اینکه کلمات کلیدی بیشتری احتیاج دارم برای این تمرین
    _______________________
    تجربه من از انجام تمرین سوم:
    حکایت نویسی
    شش حکایت تونستم بنویسم.و تجربه خوبی که از حکایت نویسی دریافت کردم این بود که کوچکترین و به ظاهر بی ارزش ترین اتفاقات زندگیمون ،میتونن بزرگترین پندهارو داشته باشن و نباید از کنار این اتفاقات بی تفاوت رد شد. و اینکه گاهی کوتاهی یک حرف تاثیر خیلی بیشتری رو مخاطب داره.
    ________________________
    تجربه من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    بیست برداشت متفاوت از این جمله نوشتم.و ده تایی که انتخاب کردم  خودم خیلی دوست داشتم.و به نظرم بیان کردن این جمله به صورتی که ذهن مخاطب خیلی به چالش کشیده نشه تاثیرگزاری بیشتری میتونه داشته باشه .
    _________________________
    تجربه من از تمرین پنجم:
    نوشتن طرح‌داستان

    با زمان کمی که داشتم در یک صفحه کامل طرح جذاب و دلنشینی نوشتم.در کل موضوعات داستانی خیلی برام لذت بخش تر.
    و اینکه داستان خیلی راحت میتونه خواننده رو متقاعد کنه که محصول ما به صورتی تهیه شده که میتونه نیاز جامعه هدف رو تامین کنه.

  14. محمدجواد صادقی هستم
    گزارش اولین تجربه‌ی من از اولین جلسه‌‌ی کارگاه تولید محتوای نویسندگی.

    تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

     تجربه‌ی قشنگی بود، از ۱۰ به خودم نمره‌ی ۷ دادم، قبل از تمرین به خودم می‌گفتم وای چه سخته یعنی از پسش بر می‌آم اما پس از تمرین احساس رضایت و شادی داشتم.

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی

     تمرینِ سخت و نفس‌گیری بود مخصوصا قسمتِ «حتی اگر» که در این قسمت دو جمله بیشتر ننوشتم.
    به خودم از این تمرین نمره‌ی ۴ دادم.

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی

     تمرین جذابی بود، از خاطره‌‌های کوچک که تا قبل از این تمرین فکر می‌کردم خیلی بی‌ارزش هستند حکایت‌های پندآموز درست کردم، تجربه‌ی اولم بود و به حکایت‌های خودم نمره‌ی ۶ دادم.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی

     تمرین سختی بود، برای نوشتنش خیلی فکر کردم و دو جمله‌ی اخری را ننوشته باقی گذاشتم. نمره‌ی ۵ به خوذچدم دادم.

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان

     تمرین جذابی بود، در مورد رشوه گرفتنِ کارمند بانک نوشتم اما وقت تمام شد و داستان نیمه تمام ماند با این حال به خودم نمره‌ی ۷ دادم.

  15. تجربه من از انجام تمرین اول:

    نمایشنامه تک پرده ای

    اولش از اسمش ترسیدم، اما با توضیحات استاد کلانتری تمام ترسم ریخت. برای شروع نگران ایده نبودم، با راهنمایی های استاد ایده سریع به ذهنم اومد. اوایل نوشتن، دیالوگ کم می آوردم اما طبق پیشنهاد استاد دست از نوشتن برنداشتم و ادامه دادم. رفته رفته دیالوگ های بهتری به ذهنم می رسید. برای پایان بندی دچار تردید بودم که خب حالا چیکار کنم، ناگهانی از لابه لای دیالوگ ها ایده ای بکر به ذهنم رسید، به شکلی که بعد از اتمام زمان تمرین تصمیم گرفتم بعد از کلاس حتما بازنویسی کنم و داستان رو ادامه بدم.

    ………………………………………………………..

    تجربه من از انجام تمرین دوم:

    تیتر نویسی

    من کلا توی تیتر نویسی حساسیت و تردید های زیادی دارم. تقریبا ایده آل گرا هستم. ولی از اونجایی که اطلاعی از شیوه صحیح انجام دادنش نداشتم همیشه مثه آدم های گم شده می موندم. به کمک شیوه های انجام تمرین که استاد گفتند و دیدن مثال ها خیلی سریع تیتر ها توی ذهنم نقش بستند. نمی دونم چقدر درست انجامش دادم اما در هر صورت کار راحتی بود برام اونقدر که حتی بیشتر از تعداد خواسته شده تونستم تیتر بنویسم. از الان مشتاقم این شیوه رو توی صفحه اینستاگرامم پیاده کنم و خیالم از الان از بابت پیدا کردن تیتر راحت تر از قبل شده.

    ………………………………………………………..

    تجربه من از انجام تمرین سوم:

    حکایت نویسی
    شاید بارها و بارها حکایت نوشته باشم، اما نمی دونستم چیزی که دارم می نویسم حکایت هست.

    ایده ای خلاق که از ماجراهای معمولی زندگی حکایت هایی بیرون می کشی که حتی روی نوع نگاهت به مسائل روزمره هم تاثیر زیادی میذاره. کمی توی نوشتن حکایت نسبت به بقیه تمرین ها ضعیف تر عمل کردم اما با وجود این از حکایت هایی که نوشتم احساس رضایت می کنم. و تصمیم دارم این سبک نوشتن رو به شیوه ی نویسندگیم اضافه کنم. داستان هام رو شاید بازنویسی نکنم اما حتما حکایت های بیشتری می نویسم و توی اینستاگرامم به اشتراک میذارم.

    ………………………………………………………..

    تجربه من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی
    بخشی که از شنیدن اسمش اصلا خوشحال نشدم. اما حرف های استاد کلانتری رو به یاد داشتم، توی هر زمینه ای که بتونی فعالیت کنی تو رو به یه نویسنده حرفه ای تبدیل میکنه. نوشتن درمورد جمله آموزشی که استاد گفتند، کار رو برای من راحت کرد. نوشتن پشت سرهم جمله های ماشینی وار که جنبه آموزشی داشته باشند راحت بود. اما اون وسط ها ایده هایی ناگهانی وارد می شدند که هم من رو شگفت زده می کردند هم با افکاری که توی ذهنم می گشتند آشنام می کرد. دیدن جنبه ای متفاوت از خودم که توانایی هایی داره منو به این تمرین علاقه مند کرد.

    ………………………………………………………..

    تجربه من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان

    فک می کردم آسون ترین بخش تمرین ها باشه برام. اما چالشی که استاد به تمرین دادند؛ “سقوط روانی یک شخصیت” پیچشی توی نوشتن برام به وجود آورد که موضوع رو از سادگی خارج کرد. اما این چالش طی داستانی که می نوشتم تبدیل به یک اتفاق بزرگ شد. همچنان نوشتن برام سخت بود اما به توصیه ی استاد دست از نوشتن برنداشتم. داستان شاید اونجور که باید پیش نرفت و نتونستم زودتر از زمان داده شده به پایان برسونمش اما شخصیت داستانم همونجا که رهاش کردم منتظرم ایستاده تا به قعر تاریکی ها فلاکت بار ببرمش و بعد با نور امیدی به زندگی برگردونمش. و اون اتفاق بزرگ برای من ایده ای بود که توی ذهنم جرقه زد برای نوشتن یک رمان.

    جالب بود توی تمرین دوم یکی از تیتر هام این بود: “ایده های داستان نویسی از کجا می آیند؟” و توی تمرین پنجم به جواب این تیتر رسیدم.

    در انتها از استاد کلانتری خیلی خیلی تشکر می کنم بابت آموزش های فوق العاده و شیوه ی ناب شون در آموزش.

  16. سلام

    متاسفانه امکان حضور آنلاین در اکثر جلسات را نخواهم داشت اما از آنجاییکه بسیار مشتاق شرکت در این کارگاهها بودم بهتر دیدم که تا کارگاه بعد صبر نکنم و این بار حتما ثبت نام کنم.
    در هر صورت به صورت آفلاین تمرینها را مرور کردم.
    تمرین شماره یک: نمایشنامه تک پرده ای
    برای من روانترین و ساده ترین تمرین بود. از انجامش راضی هستم. البته قبلا در کلاسهای قبلی استاد تجربه اش را داشتم.
    تمرین شماره ۲:تیتر نویسی:
    برام جدید بود. تلاش کردم انجامش بدم. چندان کامل نشد اما تجربه خوبی بود. برای پستهای داستانی سخت تر از پستهای آموزشی و کسب و‌کار میشه تیتر نوشت. این نظر من هست البته.

    تمرین شماره ۳: حکایت
    فکر می کنم از پسش بر آمدم. دلم میخواد کتاب اقای هرمز انصاری را مطالعه کنم.

    تمرین شماره ۴: یادداشت آموزشی

    متاسفانه نتیجه خوبی نداشتم. باید بیشتر تمرین کنم. برای داستان نویسی که دغدغه من هست چندان آسان نخواهد بود ولی برای آموزش ایده ای عالی ای بود.

    تمرین شماره ۵: داستان نویسی

    قبلا در کارگاه نویسندگی زیر نظر استاد انجام دادم. خیلی راحت و روان بود برام.

    در انتها سپاس از استاد عزیز

  17. تجربه من از انجام تمرین اول:

    نمایشنامه تک پرده ای

    اولش از اسمش ترسیدم، اما با توضیحات استاد کلانتری تمام ترسم ریخت. برای شروع نگران ایده نبودم، با راهنمایی های استاد ایده سریع به ذهنم اومد. اوایل نوشتن، دیالوگ کم می آوردم اما طبق پیشنهاد استاد دست از نوشتن برنداشتم و ادامه دادم. رفته رفته دیالوگ های بهتری به ذهنم می رسید. برای پایان بندی دچار تردید بودم که خب حالا چیکار کنم، ناگهانی از لابه لای دیالوگ ها ایده ای بکر به ذهنم رسید، به شکلی که بعد از اتمام زمان تمرین تصمیم گرفتم بعد از کلاس حتما بازنویسی کنم و داستان رو ادامه بدم.

    …………………………………………………………

    تحربه من از انجام تمرین دوم:

    تیتر نویسی

    من کلا توی تیتر نویسی حساسیت و تردید های زیادی دارم. تقریبا ایده آل گرا هستم. ولی از اونجایی که اطلاعی از شیوه صحیح انجام دادنش نداشتم همیشه مثه آدم های گم شده می موندم. به کمک شیوه های انجام تمرین که استاد گفتند و دیدن مثال ها خیلی سریع تیتر ها توی ذهنم نقش بستند. نمی دونم چقدر درست انجامش دادم اما در هر صورت کار راحتی بود برام اونقدر که حتی بیشتر از تعداد خواسته شده تونستم تیتر بنویسم. از الان مشتاقم این شیوه رو توی صفحه اینستاگرامم پیاده کنم و خیالم از الان از بابت پیدا کردن تیتر راحت تر از قبل شده.

    …………………………………………………………

    تجربه من از انجام تمرین سوم:

    حکایت نویسی

    شاید بارها و بارها حکایت نوشته باشم، اما نمی دونستم چیزی که دارم می نویسم حکایت هست.

    ایده ای خلاق که از ماجراهای معمولی زندگی حکایت هایی بیرون می کشی که حتی روی نوع نگاهت به مسائل روزمره هم تاثیر زیادی میذاره. کمی توی نوشتن حکایت نسبت به بقیه تمرین ها ضعیف تر عمل کردم اما با وجود این از حکایت هایی که نوشتم احساس رضایت می کنم. و تصمیم دارم این سبک نوشتن رو به شیوه ی نویسندگیم اضافه کنم. داستان هام رو شاید بازنویسی نکنم اما حتما حکایت های بیشتری می نویسم و توی اینستاگرامم به اشتراک میذارم.

    …………………………………………………………

    تجربه من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی

    بخشی که از شنیدن اسمش اصلا خوشحال نشدم. اما حرف های استاد کلانتری رو به یاد داشتم، توی هر زمینه ای که بتونی فعالیت کنی تو رو به یه نویسنده حرفه ای تبدیل میکنه. نوشتن درمورد جمله آموزشی که استاد گفتند، کار رو برای من راحت کرد. نوشتن پشت سرهم جمله های ماشینی وار که جنبه آموزشی داشته باشند راحت بود. اما اون وسط ها ایده هایی ناگهانی وارد می شدند که هم من رو شگفت زده می کردند هم با افکاری که توی ذهنم می گشتند آشنام می کرد. دیدن جنبه ای متفاوت از خودم که توانایی هایی داره منو به این تمرین علاقه مند کرد.

    …………………………………………………………

    تجربه من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان

    فک می کردم آسون ترین بخش تمرین ها باشه برام. اما چالشی که استاد به تمرین دادند؛ “سقوط روانی یک شخصیت” پیچشی توی نوشتن برام به وجود آورد که موضوع رو از سادگی خارج کرد. اما این چالش طی داستانی که می نوشتم تبدیل به یک اتفاق بزرگ شد. همچنان نوشتن برام سخت بود اما به توصیه ی استاد دست از نوشتن برنداشتم. داستان شاید اونجور که باید پیش نرفت و نتونستم زودتر از زمان داده شده به پایان برسونمش اما شخصیت داستانم همونجا که رهاش کردم منتظرم ایستاده تا به قعر تاریکی ها فلاکت بار ببرمش و بعد با نور امیدی به زندگی برگردونمش. و اون اتفاق بزرگ برای من ایده ای بود که توی ذهنم جرقه زد برای نوشتن یک رمان.

    جالب بود توی تمرین دوم یکی از تیتر هام این بود: “ایده های داستان نویسی از کجا می آیند؟” و توی تمرین پنجم به جواب این تیتر رسیدم.

    در انتها از استاد کلانتری خیلی خیلی تشکر می کنم بابت آموزش های فوق العاده و شیوه ی ناب شون در آموزش.

  18. تجربه من از انجام تمرین اول:
    نمایشنامه تک پرده ای
    اولش از اسمش ترسیدم، اما با توضیحات استاد کلانتری تمام ترسم ریخت. برای شروع نگران ایده نبودم، با راهنمایی های استاد ایده سریع به ذهنم اومد. اوایل نوشتن، دیالوگ کم می آوردم اما طبق پیشنهاد استاد دست از نوشتن برنداشتم و ادامه دادم. رفته رفته دیالوگ های بهتری به ذهنم می رسید. برای پایان بندی دچار تردید بودم که خب حالا چیکار کنم، ناگهانی از لابه لای دیالوگ ها ایده ای بکر به ذهنم رسید، به شکلی که بعد از اتمام زمان تمرین تصمیم گرفتم بعد از کلاس حتما بازنویسی کنم و داستان رو ادامه بدم.

    تحربه من از انجام تمرین دوم:
    تیتر نویسی
    من کلا توی تیتر نویسی حساسیت و تردید های زیادی دارم. تقریبا ایده آل گرا هستم. ولی از اونجایی که اطلاعی از شیوه صحیح انجام دادنش نداشتم همیشه مثه آدم های گم شده می موندم. به کمک شیوه های انجام تمرین که استاد گفتند و دیدن مثال ها خیلی سریع تیتر ها توی ذهنم نقش بستند. نمی دونم چقدر درست انجامش دادم اما در هر صورت کار راحتی بود برام اونقدر که حتی بیشتر از تعداد خواسته شده تونستم تیتر بنویسم. از الان مشتاقم این شیوه رو توی صفحه اینستاگرامم پیاده کنم و خیالم از الان از بابت پیدا کردن تیتر راحت تر از قبل شده.

    تجربه من از انجام تمرین سوم:
    حکایت نویسی
    شاید بارها و بارها حکایت نوشته باشم، اما نمی دونستم چیزی که دارم می نویسم حکایت هست.
    ایده ای خلاق که از ماجراهای معمولی زندگی حکایت هایی بیرون می کشی که حتی روی نوع نگاهت به مسائل روزمره هم تاثیر زیادی میذاره. کمی توی نوشتن حکایت نسبت به بقیه تمرین ها ضعیف تر عمل کردم اما با وجود این از حکایت هایی که نوشتم احساس رضایت می کنم. و تصمیم دارم این سبک نوشتن رو به شیوه ی نویسندگیم اضافه کنم. داستان هام رو شاید بازنویسی نکنم اما حتما حکایت های بیشتری می نویسم و توی اینستاگرامم به اشتراک میذارم.

    تجربه من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    بخشی که از شنیدن اسمش اصلا خوشحال نشدم. اما حرف های استاد کلانتری رو به یاد داشتم، توی هر زمینه ای که بتونی فعالیت کنی تو رو به یه نویسنده حرفه ای تبدیل میکنه. نوشتن درمورد جمله آموزشی که استاد گفتند، کار رو برای من راحت کرد. نوشتن پشت سرهم جمله های ماشینی وار که جنبه آموزشی داشته باشند راحت بود. اما اون وسط ها ایده هایی ناگهانی وارد می شدند که هم من رو شگفت زده می کردند هم با افکاری که توی ذهنم می گشتند آشنام می کرد. دیدن جنبه ای متفاوت از خودم که توانایی های جدیدی داره منو به این تمرین علاقه مند کرد.

    تجربه من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    فک می کردم آسون ترین بخش تمرین ها باشه برام. اما چالشی که استاد به تمرین دادند؛ “سقوط روانی یک شخصیت” پیچشی توی نوشتن برام به وجود آورد که موضوع رو از سادگی خارج کرد. اما این چالش طی داستانی که می نوشتم تبدیل به یک اتفاق بزرگ شد. همچنان نوشتن برام سخت بود اما به توصیه ی استاد دست از نوشتن برنداشتم. داستان شاید اونجور که باید پیش نرفت و نتونستم زودتر از زمان داده شده به پایان برسونمش اما شخصیت داستانم همونجا که رهاش کردم منتظرم ایستاده تا به قعر تاریکی ها ی فلاکت بار ببرمش و بعد با نور امیدی به زندگی برگردونمش. و اون اتفاق بزرگ برای من ایده ای بود که توی ذهنم جرقه زد برای نوشتن یک رمان.
    جالب بود توی تمرین دوم یکی از تیتر هام این بود: “ایده های داستان نویسی از کجا می آیند؟” و توی تمرین پنجم به نوعی به جواب این تیتر رسیدم.

    در انتها از استاد کلانتری خیلی خیلی تشکر می کنم بابت آموزش های فوق العاده و شیوه ی
    ناب شون در آموزش.

  19. تجربه من از تمرين يك:
    نوشتن نمايشنامه تك پرده با توجه به
    اينكه اولين تجربه ام بود براي ازمون و خطا خوب بود .

    تجربه من از تمرين دوم:
    با اينكه اين تمرين را خوب انجام ندادم ولي اين تمرين را دوست داشتم از ١٠ نمره به خودم نمره ٥ را ميدهم.

    تجربه من از تمرين سوم:
    تمرين عالي بود فكرش را نميكردن از پس اين تمرين بر بيايم ولي قلم كه به روي كاغذ غلت خورد ؛ چيزهايي يادم آمد كه خودم هم باورم نميشد.از ١٠ نمره به خودم نمره ٨ را ميدهم.

    تجربه من از تمرين چهارم:
    بيست جمله را كامل نوشتم از نوشته هايم تا حدودي راضي بودم ولي دلم ميخواهد كه خطاهايم تصحيح شود ؛ چون ميخواهم در پيجم قرار دهم و چون اولين بارم هست كه ؛به اين سبك مينويسم و ميخواهم منتشر كنم؛ دوست دارم محتواي خوبي ارائه دهم.

    تجربه من از تمرين پنج:
    عالي بود هر چند در عرض ده دقيقه نتوانستم داستان را كامل بنويسم ، ولي طرح كلي و نتيجه داستان در ذهنم به راحتي نقش بست .

  20. تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    اولش که قرار بود بنویسم خیلی گیج بودم، واقعا فکر می کردم از پسش برنیام. اما تصمیم گرفتم بی وقفه بنویسم و داستان را تمام کردم. تجربه اولم بود و جذاب بود.
     

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی
    چند سوال اول خیلی ابتدایی بودند ولی یکی دو سوال آخر در هر عنوان بهتر شدند ، انگار کمی دستم اومد چکار کنم، جای پیشرفت خواهد داشت.

     

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی
    از آنجایی که راه کلاس را گم کرده بودم و پس از تقریبا سه ربع تلاش و با کمک پسرم اسکای روم را پیدا کردم و وارد کارگاه شدم. برای حکایت نویسی ماجرایی را نوشتم که لحظاتی قبل رخ داده بود. خیلی  خوشم اومد از حکایت نوشته شده.

     

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی
    ۲۰ جمله را نوشتم، ۱۰ جمله را خط زدم و دوباره ۱۰جمله ی باقیمانده را نوشتم اما به نظر میاد بعضی جمله ها دو تا یکی شده بودن چون ۸ جمله شدن.

     

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان
    افراط فلاکت بار را نوشتم. فکر کنم خوب شد. در کل از خودم راضی بودم.
    جا دارد از شما تشکر کنم که افق دیدم را در نوشتن تغییر دادید.

     

  21. سلام و درود.
    تجربۀ من از انجام تمرین اول:نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    از دیدن نمایش و تئاتر از همان دوران کودکی برخلاف اکثر اعضای خاندانمان لذت خاصی می بردم و با نگاهی کنجکاو و جستجوگر که انگار قرار است چیزی را کشف کنم به تماشا می نشستم اما تا قفسه ی کتابهای نمایشنامه را می دیدم سریع رد میشدم و احساس میکردم(که البته هنوز هم این احساس را دارم) که من مخاطب چنین کتابهایی نیستم!
    حالا تمرین اول کلاس محتوا شروع شد و استاد شاهین گفتند شروع کنید ده دقیقه وقت دارید نمایشنامه بنویسید! من اول فقط نگاه میکردم تا اینکه بالاخره خودکارم را به صفحه کاغذ چسباندم و گفتم شروع میکنم و مینویسم. بجنب!
    خب نوشته ام عالی نشد اما نوشتنم عالی شد! همین که برای اولین بار شیوه جدیدی از نوشتن را تجربه کردم همین گسترده شدن دایره تجربه نوشتنم اتفاق خوبی است که با این کارگاه و باهمنویسی برایم ممکن تر شد.

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم و تمرین سوم :تیترنویسی و حکایت نویسی
    اگر بخواهم جذابترین تمرینهای این جلسه برای خودم را نام ببردم، همین دو تمرین است که برای من خیلی خوشایند بودند.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:یادداشت آموزشی
    تجربه جالبی بود.

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:نوشتن طرح داستان
    درباره تمرین پنجم شخصا داستان نوشتن برای من نه آسان است نه لذتبخش، اما انجام دادن کارهایی که دوست ندارم برایم چالشی است که هرازگاهی خودم را به سمت آن می کشانم و این طرح داستان ها هم نمونه ای از آن است در حیطه نوشتن!

  22. در ابتدا باید بگم این کارگاه قدرت عجیبی داره برای اینکه مارو از حاشیه امن خودمون بکشه بیرون و وادار کنه که کاری که رویای انجام دادنش رو داشتیم به سرانجام برسونیم.

    تمرین اول:
    به نظرم هرکسی میدونه که قراره چه محتوایی و در چه زمینه ای تولید کنه. با توجه به این موضوع این تمرین میتونه در ارتباط با اون محتوا یک گفتگو رو در ذهن ما شکل بده. چیزی که شاید همیشه بوده و هیچ گاه ثبت نشده. توصیه میکنم که به سرعت این تمرین رو انجام بشه و اصلا به خوب یا بد بودن مکالمه توجه نشه چرا که بعد از رد و بدل شدن چند دیالوگ به جان مطلب میرسیم.

    تمرین دوم:
    تمرین دوم به نظرم روبرو شدن با خودمون هست. همه ما یک ذهنیتی از کاری که قراره انجام بدهیم داریم و این تمرین میتونه ابعاد کاری رو که میخوایم انجام بدهیم به ما نشون بده. سوالات همیشه معجزه میکنند.برای من مثل یک سرمشق عمل کرد. ایجاد عناوینی که کشف دلیلی را وعده میده فکر میکنم مثل کلیدی میمونه که قرار است قفلی رو باز کند و خوب همه دوست دارند که اون کلید رو داشته باشند!

    تمرین سوم:
    حکایت نویسی برای من خیلی جذاب بود. من همیشه حکایت نویسی رو خیلی کلیشه ای میدیدم، هنوز هم. اما به هر روی خیلی خوب بود و ۸ حکایت در ده دقیقه نوشتم. این که ایجاد محتوا از طریق حکایت چقدر میتونه موثر باشه رو نمیدونم اما به هر روی این تمرین رو انجام دادم و شاید اگر در این کارگاه نبودم هیچ گاه به صرافت نوشتن حکایت نمی‌افتادم 🙂

    تمرین چهارم:
    خوب ایجاد مطلب آموزشی قطعا هدف خیلی از ما است. تمرین به این صورت بود که ما در مورد یک جمله نوشتیم (دانایی به خودی خود قدرت است). بیست جمله در ده دقیقه. موافقت یا مخالفت با این جمله. به نظرم میتونیم این درس رو از این تمرین بگیریم که برای ارائه یک مطلب آموزشی باید ابتدا خودمون به خوبی این موضوع را بررسی کنیم. حتی با این دید که مخالف موضوع هستیم. از این طریق شاید به گفته های بیشتر و دقیق تری هم برسیم. از طرف دیگه این تمرین کمک میکنه که پراکندگی های ذهنی ما به نوعی کنار هم بیاید و یک متن خوب و منسجم رو ایجاد کنه.

    تمرین پنجم:
    زندگی به هر روی یک داستان است. انسان ذاتا به داستان علاقه مند است چرا که خود جزئی از یک داستان بزرگتر است. بنابراین محتوایی هم که در قالب یک داستان طرح میشود یا شکل داستان گونه دارد حتما برای مخاطب جذاب خواهد بود. این تمرین به نظر من بسیار هوشمندانه طراحی شده که بتوانیم با مهم ترین کهن الگوها آشنا شویم.

    در آخر باید بگم که به نظرم تجربه بسیار جالبی برای من بود که در این کلاس شرکت کردم و این با هم نویسی بسیار من را سر ذوق آورد به طوری که برای اولین بار و آن هم سر کلاس تمام تمرین های ارائه شده رو انجام دادم.

  23. سلام موقع کلاس یک کم دیر رسیدم چون نمی دانستم کلاس یک ربع زودتر شروع میشه همزمان بااولین تمرین که نمایش تک پرده ای بودمن رسیدم ومن هم اولین بارم بود ترسیدم ولی حین نوشتن عزمم جزم شدوبه نظرم برای بار اول خوب بود تمرین دوم تیتر نویسی خب خیلی اشنایی نداشتم یه چیزهایی نوشتم خوب وبد نمی دانم تمرین سوم خوب بود حکایت نویسی که من دوست داشتم بازم تجربه ی اولم بود تمرین چهارم که یادداشت نویسی بود خیلی رضایت بخش بود ولذت بردم ولی تمرین پنجم عالی بود وخیلی سریع توانستم تمرین راانجام دهم باتشکر از شما استاد عزیز ودوستان گرامی

  24. تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    جالب بود، برای دیالوگ‌نویسی در رمان هم تمرین موثر است.
     

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی
    برام همیشه کار خیلی سختی هست،. انتخاب عنوان و تیتر، و باید بیشتر تمرین کنم

     

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی
    خیلی جالب بود، مطالب خیلی زیادی از زندگی روزانه دارم که همیشه به بعد موکول می‌کنم چون می‌گم باید مفصل بنویسم و معمولا هم نمی‌نویسم اما با حکایت نویسی حتی در قالب چند جمله می‌تونم جمع‌اوریشون کنم. در گفتگوهای روزانه هم میشه از این تجربه‌های حکایت‌گونه استفاده کرد
     

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی
    جالب بود، تاحالا این جور نوشتن رو تجربه نکرده بودم. باید بازم تمرین کنم

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان
    عالی عالی عالی. مخصوصا برای من که دنبال طرح رمان هستم و یک عالم طرح نیمه میاد تو ذهنم و رها میشه. کتاب بیست کهن الگو رو هم تهیه کردم
    می‌خوام از این شیوه برای نظم دادن به ایده‌هام استفاده کنم.
     

  25. تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    قبلا هم این تمرین را انجام داده بودم. این‌بار به صحنه یک آشپزخانه و گفتگوی یک زن و شوهر فکر کردم. درباره اینکه زن از همسرش می‌پرسد که آیا آدم خودخواهی است؟
    این چیزی بود که ذهنم رسید و راستش اصلا به سمت کاربرد آن در معرفی محصول یا خدمات نرفت. این تمرین همچنین من را یاد فیلم ترومن‌شو می‌اندازد که لابلای صحنه‌ها تبلیغ می‌کردند.

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی
    خدایی خیلی ضعف دارم. با سوال بد نیستم اما تیتر حرفه‌‌ای نوشتن بلد نیستم.

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی
    در این مورد باید نمونه‌خوانی‌ام را زیاد کنم.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی

    تمرین بسیار خوبی است. انجامش را دوست دارم و دلم می‌خواهد برای پیج اینستاگرامم استفاده کنم.

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان
    فقط توانستم بهش فکر کنم. به شخصیت و فروپاشی‌اش. چند مورد به ذهنم رسید که نرسیدم روی کاغذ بیاورم.

  26. تمرینات کلاس برای من خیلی جذاب و جالب هستند. معمولا روزهایی که کارگاه محتوا داریم سعی می‌کنم پستی از آنچه یاد گرفتم منتشر کنم.
    این کارگاه هم پستی آماده و در اینستاگرام منتشر کردم.

    من تمرین اول و سوم را با هم ادغام و در این پست خودم استفاده کردم.

    از طرفی تمرین تیتر نویسی به نظرم اهمیت بسیار زیادی برای تولیدکنندگان محتوا دارد. تیتر اولین برخورد مخاطب با محتوای ما است پس نوشتن تیترهای خلاقانه کمک زیادی به دیده شدن محتوای شما می‌کند.

    لینک پست من در اینستاگرام :

    https://www.instagram.com/p/CVYStjKK0cg/?utm_medium=copy_link

  27. تجربۀ من از انجام تمرین اول:
    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای
    من در قالب یک نمایشنامه کوتاه اختلاف نظر خودم را با مدیر مدرسه بر سر نحوه‌ی مدیریت کلاس نوشتم. سعی کردم با به تصویر کشیدن تفاوت الگوهای ذهنی بین خودم و مدیر، فاصله‌ی فکری بین نسل‌ها را نشان بدهم. دغدغه من در این نمایشنامه این بود که نشان بدهم راهکاری که به نظر من ایجاد رفاقت بین دبیر و دانش آموز است با وجود بازخوردهای مثبت دانش آموزان از نگاه مدیر شکسته شدن حرمت بین من و دانش‌آموزان است. نگاه من دوستانه است و نگاه مدیر سیستمی و اداری!

     
    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
    تیترنویسی
    من به جای ۱۵ تیتر، بیست تیتر نوشتم و این کار بسیار برایم شیرین و هیجان انگیز بود؛ زمانیکه سعی می‌کنم از نگاه مخاطب به تیترهای نوشته شده نگاه کنم ماجرا جدی‌تر می‌شود و تصور می‌کنم این کار درحالیکه بسیار ساده به نظر می‌رسد خیلی هم پیچیده است و برای اثر بخشی نیازمند ظریف کاری و ژرف‌نگری‌ بیش‌تری است.
     

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
    حکایت‌نویسی
    این سبک نوشتن را خیلی دوست دارم زیرا در کنار روایت داستانی، سعی دارم تا محتوای آموزنده‌ای تولید کنم و نوشتن متن اخلاقی برایم اهمیت ویژه‌ای دارد.

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
    یادداشت آموزشی
    دانایی به خودی خود قدرت است.
    این تمرین جزو تمرینات نوشتاری مورد علاقه‌ی من است چراکه نوشتن جملات در مورد یک موضوع مشخص این امکان را فراهم می‌کند تا با بهره‌گیری از خلاقیت، یک موضوع را از جنبه‌های مختلفی بررسی کرد و از سطح موضوعی به عمق مفهومی رسید.

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
    نوشتن طرح داستان
    هرچند که نوشتن یک داستان کوتاه در ده دقیقه برای من کار آسانی نیست ولی همین فشردگی زمان شیوه‌ی خوبی است برای آنکه ذهنم فرصت ایراد گرفتن و بازبینی زود هنگام را نداشته باشد و از دل ساده ترین موضوعات، جذاب‌ترین داستان‌‌ها را خلق کنم.

  28. در تمرین اول ( نمایش تک پرده ای)بنظرم خوب و جذاب بود هرچند کل تمارین برای من گنگ بود ، نتونستم خیلی مکالمه بین دوشخصیت را ادامه بدم.
    تمرین دوم( تیترنویسی) بسیار سخت و غیرجذاب بود و اصلا متوجه نبودم باید چیکار کنم و چی بنویسم.
    تمرین سوم( حکایت نویسی) بسیار عالی بود و انقدر لذت بخش که بیشتر از تمرین های قبل دوستش داشتم.
    تمرین چهارم(یادداشت آموزشی)تا یه جایی می‌تونستم بنویسم و از ۲۰ تا جمله فقط قادر بودم ۱۰ تا بنویسم ، برام سخت بود.
    تمرین پنجم( نوشتن طرح داستان) بسیارعالی و لذت بخش ، با سختی تونستم کنترلش کنم و داستانو ببندم.
    در نهایت همه چیز در عین اینکه خوب بود اما گنگ بود، حس می کردم تنها منم که متوجه خیلی چیزا نمیشم.

  29. تجربۀ من از انجام تمرین اول:

    نوشتن نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای

    جذاب بود و من به خودم در این تمرین ۸ میدم. البته تمایل داشتم که کسی مطالب رو میدید و ایراداتش رو بهم میگفت. مثلا الان نمیدونم این مطلب هدف تمرین براورده کرده یا نه و اینکه نمیدونم اندازه ان مناسب هست یا زیاد نوشتم

    تجربۀ من از انجام تمرین دوم:

    تیترنویسی
    تیترهای «حتی اگر» برایم سخت بود به نظرم جذاب ننوشتم و مخاطب پسند نیست

    تجربۀ من از انجام تمرین سوم:

    حکایت‌نویسی
    قرار بود چند حکایت بنویسیم ولی من فقط یکی نوشتم ولی بلند احساس میکنم به جزییات زیاد پرداختم نیاز دارم کسی تصیح کنه مطالب رو

    تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:

    یادداشت آموزشی
    برای اسان بود ولی برای ۲۰ جمله وقت کم اوردم و نکته بعدی اینکه در ذهن من همه مطالب پیوسته ایجاد شده بود

    تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:

    نوشتن طرح داستان
    برای خودم جالب بود که توانستم یک داستان کوتاه بنویسم داستان جالبی در امد اولین بار بود که تجربه داستانک داشتم به این قسمت به خودم نمره۱۰ میدم

    1. نمایشنامه تک پرده ای:
      ازنظرمن برای نشان دادن تناقض در موضوعی بسیار کارساز است و میتوان برتری را عیان کرد یا به مخاطب واگذار کرد.
      تیترنویسی:
      بسیارکاربردی ست زیرا میتوان جذابیت پروژه را با یک جمله نشان داد.مثلا من نوشته ام:آیا می‌خواهید فراتر از فرهنگ غالب اطرافتان باشید؟
      حکایت نویسی:
      در این تمرین من گفتگوی خودم و دوستم را در پارک می‌نویسم گفتگویی ساده اما برای من یادآور یک رنج.
      درانتهای کار به عنوان پیام می‌نویسم:فرضاکه درد من رنگش صورتیست آیا نمیشود هنوز هم نامش را درد گذاشت و برایش گریست؟
      یادداشت آموزشی:
      این روش هم وقتی خوب است که ما درباره چیزی بسیار ایده داریم هم وقتی که هیچ نداریم.
      نوشتن طرح داستان:
      من تا به حال داستان ننوشته بودم اما فکرمیکنم چالش خوبی برای من باشه.

  30. سلام و درود
    عرض ادب خدمت استاد گرامی
    توضیحاتی درباره تمرین های کارگاه تولید
    تمرین اول: نمایشنامه تک پرده ای
    این تمرین که عملا دیالوگ نویسی بود،تمرین فوق العاده ای بود.
    تمرینی بود که بین دو شخصیت بحثی واحد وجود داشت که دربارهٔ یک مسئله ای دو شخصیت اختلاف نظر داشتند.
    مانند همین تمرین رو من موقع تمرین کلاس نوشتم و فکر میکنم تونستم به خوبی اینکارو انجام بدم و با بازنویسی این تمرین به بهترین شکل میرسه.
    لازم به ذکر است که بنده با این تمرین آشنایی کمی داشتم.
    _______________________________
    تمرین دوم(تیتر نویسی)
    این تمرین رو من برای اولین بار، امروز در کلاس انجام دادم.
    سوالات کنکجاوی بر انگیز ،حتی اگر و عنوانی که کشف دلیل را وعده میدهد.این ها موضوعاتی بودند که ما آن هارا اکثرا بر روی سایت های اینترنتی و کتاب های غیرداستانی مشاهده میکنیم.
    همونطور که گفتم برای اولین بار امروز این تمرین رو انجام دادم و واقعا تمرین جالب و خوبی برای من بود و برای اولین بار میتونم بگم خیلی عالی بودم اما باید حتما تیتر های بیشتری بنویسم.
    _______________________________
    تمرین سوم(حکایت نویسی)
    صادقانه بگویم،هیچوقت از حکایت ها خوشم نمیومد تا به همین امروز که استاد راه و روش درست حکایت نویسی رو نشونمون داد.
    ۵ تا حکایت کوتاه نوشتم که به عقیده خودم خیلی جالب بودن اما حتما نیاز به بازنویسی دارند.
    در حکایت نویسی سعی کردم خیلی ساده و روان بنویسم،به قول استاد انگار داشتم با دوستم حرف میزدم،همچنین بر زیاده گویی هم غلبه کردم.
    _______________________________
    تمرین چهارم(یادداشت آموزشی)
    زمانی که استاد این تمرین رو به ما معرفی کرد،فکر کردم که تمرین سختی است اما وقتی که شروع کردم به نوشتن متوجه شدم فهمم از توضیحات استاد درست بود و خیلی راحت تونستم ۲۰ جملهٔ کوتاه که نظرم رو در آن ها بیان کردم بنویسم.همچنین بعد از کلاس ۱۰ جمله از ۲۰ را حذف کردم و ۱۰ جملهٔ باقی مانده را بازنویسی کردم و اینگونه یک یادداشت آموزشی رو نوشتم.
    این تمرین هم یکی از تمرین هایی بود که انجام نداده بودم و بعد از این تمرین متوجه شدم که در آن فوق‌العاده ظاهر شدم.
    _______________________________
    تمرین پنجم(نوشتن طرح داستان)
    این تمرین ،از جمله تمرین هایی بود که قبلاً در کلاس نویسندگی خلاق هم انجام داده بودم که شاید در آنجا به صورت کامل تر بود.این دو تمرین بهم شباهت دارند.
    با این تمرین آشنایی کاملی دارم جز تمریناتی هست که خیلی به آن علاقمند هستم و فکر میکنم میتونم به نحو احسنت آن را انجام بدم و در آن تمرین به تمرین پیشرفت کنم.
    این تمرین چون که دربارهٔ داستان و داستان سرایی هستش،تمرینی هست که شاید به خلق و خوی من نزدیک تر است.
    من فکر میکنم که میتونم خیلی خوب وضعیت شخصی که دچار فلاکت و بدبختی میشود را در داستان نشان بدم،چه زمانی که زندگی سادهٔ خود را طی میکند،چه زمانی که به چاه عمیق بدبختی ها سقوط میکند و هیچ راه نجاتی برای اون فرد وجود ندارد.
    _______________________________
    این بود توضیحاتی راجب به تمرینات کارگاه تولید محتوا
    ارادتمند شما استاد گرامی
    (محمد مهدی منصوردهقان)

    1. سلام خدمت استاد گرامی
      در تمرین تک پرده‌ای تصورم این بود که نمی توانم ایده‌ای خلق کنم . در همان لحظه یاد حرف استاد افتادم که گفتن همین را بنویس
      و نتیجه شد صحنه دیالوگ من مراجع و مشاور خیالی . خییییلی عالی شد بعدا که دوباره خواندم باورم نمیشد که اینقدر خوب نوشتم . چون از ترس‌ها و دغدغه هایم نوشته بودم باعث شد که بیشتر بعلت رفتارم آگاه بشم . همین شد که بقیه کلاس حسابی انرژی داشته باشم
      تمرین دوم که تیتر نویسی بود قبلاً با استاد بقوسیان کار کرده بودم و خیلی راحت از پسش بر اومدم
      تمرین سوم با حکایتی که استاد قبل از شروع نوشتن خواندن داغ دلم تازه شد و یاد کاری افتادم که مادر خوانده‌ام بر سرم داده بود و همین شد موضوع حکایت من که همراه بود با کلی برون ریزی البته در حین نوشتن بعلت کار ایشون هم پی بردم . خیلی با حال نوشتم . خودم کلی ذوق کردم .
      تمرین چهارم در زمینه کاری خودم که در حوزه کودک است نوشتم . همیشه با خودم فکر میکردم چطوری اسلایدهای چند صفحه‌ای می نویسند ؟ حالا با این قالب کل کار برام راحت شد . در حد آب خوردن .
      تمرین پنجم چون تو کارگاه نویسندگی خلاق انجامش داده بودم برام راحت بود ولی نتونستم در مدت ده دقیقه تمامش کنم
      البته اگر سناریو رو با نوشتن صحنه آخر شروع میکردم ، موضوع رو میشد زودتر جمع کرد . تنها تمرینی بود که در ده دقیقه ناتمام ماند.
      در آخر موندم که چی بگم ، از خوبی استاد یا از نحوه آموزش که واژه عالی براش کمه
      یا طراحی آموزشیشون که تا بی نهایت بی نقص و تاثیر گذاره !!!؟؟؟
      فقط میتونم بگم ممنونم استاد که این لحظات ناب رو برامون با نحوه آموزشتون
      رقم می‌زنید 🙏

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *