مقدمه
از آنجایی که همۀ بزرگان و نویسندگان اهلقلم، در باب نوشتن و فواید آن در کتابها و مقالات متعدد، فراوان نگاشتهاند، اینجانب بر آن شدم تا کمی متفاوتتر به این قضیه نگاه نمایم و از باب ننوشتن و نپرداختن به امر نوشتن موضوع را بررسی نمایم.
امید که مفید فایده باشد.
اگر ننویسیم چه اتفاقی خواهدافتاد؟
انسان از بدو کودکی، اولین چیزی که میآموزد خواندن و نوشتن است.
اولینبار که قلم را در دست میگیرد تا بتواند به کمک مربیان و والدین خود خطی یا رنگی بر صفحه روزگار بکشد، مورد تشویق و تمجید قرار میگیرد.
کمکم با آموزشها و تجربیات فراوان، نوشتن را بخوبی فرا گرفته و تا آخرین لحظات عمر با آن عجین میشود. شرح زندگی مینویسد و چه کتابها و مقالاتی که بهراحتی نگاشته میشود به همت و توان این هنر نوشتن.
بهراستی اگر خواندن و نوشتن را نیاموخته بودیم، عاقبتمان چه میشد؟
انسانهای اولیه هم برای برقراری ارتباط و حفظ بقاء خودشان، خطی را اختراع یا ابداع کرده بودند به نام خط میخی که بتوانند بهراحتی خواستههایشان را به یکدیگر بفهمانند و با کشیدن تصاویر و نقاشی بر روی سنگها و دیواره غارها، آثاری برجای گذاشتند که حاکی از تلاششان برای برقراری ارتباط با یکدیگر و فراگیری “نوشتن” است.
در سالهای خیلی دور، وقتی شخصی میتوانست اسم خودش را بنویسد و امضا کند، میگفتند سواد خواندن و نوشتن را دارد. یا 5 کلاس اکابر یا ابتدایی را که میگذراندند میگفتند طرف سواد 5 کلاس را دارد.
افرادی هم بودند که همین سواد محدود و کم را هم نداشتند و بلد نبودند حتی اسم خودشان را بنویسند و لقب کور یا بیسواد به آنها میدادند.
خلاصه اینکه با سواد بودن و اینکه شخصی بتواند بخواند و بنویسد از روزگاران خیلی کهن مورد مباهات بود.
همه تلاش میکردند تا حداقل سواد را یاد بگیرند و جایی که لازم است چیزی بنویسند خودشان بنویسند تا محتاج کمک دیگری نشوند و یا خدای ناکرده مورد تمسخر واقع نگردند.
البته اخیرا، سازمان یونسکو تعریف جدید و تازه ای از باسوادی ارائه داده است که میتوانید در اینجا مطالعه نمایید.
همانطور که همه میدانیم نوشتن مزایای فراوانی دارد که در کتابها، مقالات و … بهکرات بیان و نگاشته شده است.
مزایای نوشتن
همانطور که میدانید، بسیاری از مشکلاتی که برای انسان به وجود میآید ریشه در ذهن او دارد و شخصیتش را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین فرد باید شناخت کامل و جامعی را نسبت به خود داشته باشد تا بتواند زندگی خود را مدیریت کند.
شناخت بهتر شخصیت خود و آگاهی کامل نسبت به ذهنیات، باعث رشد و کامل شدن شخصیت انسان میشود. بدینمنظور بهترین روشی که روانشناسان برای شناخت شخصیت و رشد آن توصیه مینمایند، تمرین نوشتن است.
با نوشتن میتوانیم بهتر احساسات خود را ببینیم و بشناسیم. نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی نماییم و با آگاهی یافتن از آنها نسبت به تقویت نقاط قوت و اصلاح نقاط ضعف خود اقدامات لازم را انجام دهیم.
برای نوشتن نیاز به زمان و مکان خاصی نداریم و در هر ساعت از شبانهروز که نیاز داشتهباشیم میتوانیم اقدام به نوشتن نماییم.
گاهی لازم است بدون اینکه با کسی حرفی بزنیم افکار خود را روی کاغذ بیاوریم، نیازی نیست همه چیز را به ذهن بسپاریم و خود را دچار آشفتگی و اضطراب نماییم.
با نوشتن میتوانیم تا حد زیادی، سنگینی این بار را از ذهن خود کم نماییم و به منظور نظمبخشی به ذهن و افکار خود، دورریزی ذهنی داشته باشیم. یعنی با نوشتن روی کاغذ یا کامپیوتر، اطلاعات اضافی ذهن را تخلیه نموده و یا آنها را دستهبندی و در جای مناسب و زمان لازم از آنها به عنوان ایدههای مفید استفاده کنیم. نوشتن به افزایش تمرکز ما نیز کمک خواهد کرد.
خانم ناتالی گلدبرگ در کتاب خود تحت عنوان تا میتوانی بنویس بهخوبی در باب نوشتن و اهمیت آن سخن گفتهاست که میتوانید قسمتهای مهمی از این کتاب را در سایت مدرسهنویسندگی به قلم شاهین کلانتری مطالعه نمایید.
در این کتاب، نویسنده تجربههای ناب خود را که حاوی رهنمودهایی روشن، کاربردی و محکم است، با صداقت بیان نموده. مطالعه این کتاب کمک میکند تا صدای تازه خود را بیافرینید و بشنوید.
نظر بزرگان اهل قلم در باب نوشتن
به هیچ چیز اینقدر شوق ندارم مگر به نوشتن.
بیشتر فکرها هم برای من هرقدر اساسی باشند در همان موقع نوشتن پیدا میشوند.
هر وقت میخواهم مطلب تازهای را بفهمم، چیزی مینویسم.
منصور کوشان به نقل از نیما یوشیج میگوید:
باز به شما میگویم بنویسید. نوشتن زندگی است. بیش از هر کس، خودتان کیف میبرید.
شاهین کلانتری: (نقل از گفتههای ایشان در دوره آنلاین نظم شخصی و کار خلاقانه)
مکتوب فکرکنید/ افکارتان را بنویسید/ مهمترین تصمیمات زندگی خود را بنویسید / تمدن با واژگان شکل گرفته است، قدر این کلمات را بدانید/ متن خوب را باید بنویسید بعد اگر دوست داشتید آن را به فایل صوتی یا پادکست و غیره تبدیل کنید/ نوشتن، پیش نیاز متفکر شدن است / آدم کمواژه، فهمش از دنیا کم است/ مطالعه کنید تا دایره واژگانتان زیاد شود.
پس سعی کنیم از واژهها برای برکتدادن به آینده خود استفاده نماییم.
خانم نجمه عزیزی در کتاب خاطرات خود تحت عنوان فصل تحصیلی ما از دوستی نقل می کنند:
چرا وقتت را با ننوشتن هدر می دهی، وقتی می توانی بنویسی؟!
و همین یک جمله، باعث شده است تا ایشان کار نویسندگی را جدیتر دنبال کرده و اقدام به نوشتن این کتاب و چاپ آن نمایند. (لینک دانلود از سایت کتابراه)
دکتر یزدان منصوریان _ دانشیار دانشگاه خوارزمی در پاسخ به این پرسش که «چرا مینویسیم؟» گفتهاند:
معمولا خوانندگان نسبت به نویسنده سختگیر هستند، اگر نوشته ما رنگی از تفکر انتقادی داشته باشد، چه بسا به مذاق برخی خوش نیاید و واکنش شدیدی نشان دهند.
بهترین متنی که میتوانیم بنویسیم، هنوز ننوشتهایم و هرگز نخواهیم نوشت. از این جهت با تمرین نوشتن، هر روز بهتر مینویسیم، اما بعید است به آن نقطه آرمانی برسیم.
ما همیشه مسئول نوشتههای خود هستیم از این جهت نوشتن سند میآفریند.
نوشتن سکوت را میشکند و میتواند پیامدهای متفاوتی داشتهباشد.
نفس نوشتن، نیازمند شجاعت است. نویسندگان جزو نخستین گروههایی بودهاند که در جوامع مختلف به خاطر شکستن سکوت در معرض خطر قرارگرفتهاند.
نوشتن جلوهای از زیستن است، همیشه الهامبخش و رهاییبخش است.
نوشتن، در واقع پناهگاهی است که میتواند برای نویسنده آرامش و برای خواننده امید به ارمغان آورد.
دلیل دیگرش، شاید شوق گفتوگو باشد. نوشتن فرصتی برای گفتوگو و تبادل اندیشه است و آدمی در تعامل و ارتباط با دیگران زنده میماند.
انزوا و تنهایی بهتدریج آدمی را نابود میکند. هویت هر یک از ما در پرتو پیوندهایی که با این و آن داریم، معنا مییابد. ما در انزوا دچار بحران میشویم و نوشتن راهی برای رهایی از این بحران است.
پس تا فرصت داریم باید بنویسیم.
با نوشتن فرصتی طولانیتر از این حیات جسمانی بهدست میآوریم.
با هر تمرین نوشتن، میتوان گامی در جهت مثبت برداشت. در نتیجه مهارتی که در این کار داریم تقویت میشود و بیشتر از آن لذت خواهیم برد.
البته تضمینی وجود ندارد که هر اثری پس از مرگ نویسنده زنده بماند. چه بسیارند آثاری که حتی در زمان حیات نویسنده هم مردهاند، زیرا خوانندهای ندارند.
خواننده است که به متن جان میبخشد. متن بدون خواننده اصلا متولد نمیشود. این متن زنده است، چون شما اکنون مشغول خواندن آن هستید. اگر شما نبودید، این متن هم نبود. این همان امیدی است که شوق نوشتن را در قلب نویسنده زنده نگه میدارد تا از خطرها نهراسد و تا زنده است قلم را زمین نگذارد.
هرمان هسه میگوید:
بدون کلمات، بدون نوشتن و بدون کتابها، هیچ تاریخی و هیچ مفهومی از انسانیت وجود نخواهد داشت.
هرتا مولر میگوید:
چیزی که نمیتواند گفته شود میتواند نوشته شود. چرا که نویسندگی عملی خاموش است، اقدامی از سر تا دست.
پس با توجه به این توصیفات و عبارات زیبا، پی به اهمیت نوشتن میبریم و در مییابیم که با ننوشتن چه بر سر نوع بشر خواهد آمد و چقدر از نظر اندوخته و گنجینه لغات فقیر خواهیم شد.
در ادامه به مضررات و خطرات ناشی از ننوشتن میپردازیم.
خطرات و مضررات ننوشتن
تصور کنید طی روز به منظور قضای حاجت، چند ساعتی دستشویی نروید. چه اتفاقی میافتد؟ چه فشاری را باید تحمل نمایید تا خود را به مکان مناسب برسانید تا راحت شوید.
یا هنگام غذا خوردن، لقمه غذا راه گوارشی و تنفسی شما را مسدود نماید چه اتفاقی میافتد؟ اگر دیر اقدام نمایید ممکن است بلافاصله خفه شوید یا اگر مجالی باشد تا بتوانید به سینه خود فشار وارد نمایید و لقمه را به بیرون پرتاب کنید و راه تنفسی را باز نمایید یا نه شاید با سر کشیدن یک لیوان آب بتوانید لقمه را به پایین بفرستید.
اگر احساسات و افکار ذهنی خود را مکتوب نکنیم، انبوهی از افکار مخرب و مضر مدام همچون پتکی به سرمان فشار و ضربه میزنند و دچار آشفتگی، سردردهای عصبی، خشم و عوارض بد دیگر میشویم.
در واقع با نوشتن به آرامش میرسیم.
به اعتقاد من:
نوشتن، راهی است به سوی خودشناسی و رسیدن به آرامش درون.
در تعالیم خودشناسی از نوشتن بهعنوان راهحلی برای دیدن، شناخت و آگاهی یافتن از مکنونات درونی خود تعبیر شده و بدین ترتیب میتوانیم بیشتر و بهتر خود را بشناسیم.
شاهین کلانتری در سایت خود مطلبی تحت عنوان «اگر افکارمان را ننویسیم چه میشود؟» نوشته که میتوانید اینجا مطالعه نمایید.
نوشتن لازمهی رشد و توسعه فردی است، با ننوشتن نهتنها کمکی به خوداندیشی و خودآگاهی خود ننمودهایم بلکه دیگران و آیندگان را هم از آنچه که در تاریخ و اجتماع گذشته است بینصیب مینماییم و کلا راه تعاملی و ارتباطی بین افراد و جامعه و بهطورکلی نسلها شکسته شده و دیگر هیچ کتابی یا مطلبی برای نسلهای بعد از خود برجای نخواهیم گذاشت.
نوشتن روشی است برای برونریزی افکار مسموم و مزاحم، در صورتی که اقدام به نوشتن ننماییم این افکار مخرب همچون کوهی در ذهن ما تلنبار شده و همانطور که پیشتر هم گفته شد، ذهن درگیر افکاری میشود که کهنه و قدیمی شدهاند و گاهی حتی یادآوری آنها باعث آزار و اذیت شخص خواهد شد. هنگامی که شروع میکنیم به نوشتن آن افکار و احساسات، ذهن سبک شده و فضاهایی در ذهن باز میشود که میتواند جولانگاه افکار جدید و بهروزی باشد که با مطالعه و خواندن مطالب مفیدتر جایگزین آن افکار پوسیده شدهاند.
هنری میلر میگوید:
«سادهترين حركت دست مىتواند معناى غايى حيات را انتقال دهد؛ كلمهاى كه با تمام وجود بر زبان جارى شود مىتواند هستى ببخشد.» باری، نوشتن هستیبخش است.
نتیجهگیری:
نوشتن باعث میشود به اوج فکری خود برسیم. ذهنمان فعال میشود و ایدههای ناب راحتتر به ذهنمان خطور مینمایند. تراوشات زیادی از ذهنمان بر روی کاغذ چکه خواهد کرد و با قلم خود روزبهروز تواناتر خواهیم نوشت.
بهترین تمرینی که استاد شاهین کلانتری همیشه توصیه مینماید آزادنویسی است.
روش تمرین بدین شکل است:
- نوشتن روزانه 3 صفحه سایز A4 طی مدت زمان 20 دقیقه
- تایپ 1000 کلمه در صفحه ورد کامپیوتر یا لپتاپ
- نوشتن روزانه 5 تا 5 دقیقه
پس، با ننوشتن، خود و آیندگانمان را از نعمت خوب «نوشتن» محروم ننماییم و از نویسندگی نهراسیم. بلکه دست به قلم شویم و با شهامت و شجاعت، در کمال صداقت و راستی از حق و حقیقت دفاع نماییم و احساسات و خواستههایمان را بنویسیم.
توصیهای به خود و نویسندگان نوقلم:
نویسندگی علاوه بر مطالعه و خواندن کتابهای خوب، نیاز به تمرین مداوم روزانه دارد. با کسب مهارت در تولید محتوا و نوشتن، مطمئن باشید خیلی زود مخاطب خاص خود را یافته و به توانمندی و مهارتمان واقف خواهند شد.
نویسنده: فریبا نبیزاده
11 پاسخ
من هستم ،ونوشتن را بلدم ،وهستی خویش را به شما ثابت میکنم ،خدا با افرینش موجودیت خویش را منعکس کرد ،ومن با نوشتن من با سفیدی کاغذ وسیاهی مداد هیچ رودرباسیی ندارم ،من خودم ،واحساسم رابه انها عرضه می کنم وانها مرا می فهمند وقضاوتم نمی کنن
بسیار عالی نوشته ای . مفید ، راحت و صمیمی . درودت باد
قلمت سبز ، پویا و مانا
ممنون خانم وکیل از حسن نظرتون
مطالب خیلی ساده و روان که قابل فهم باشه نوشته شده و کاملا واضح و گویا میباشد و با خوندنش ترغیب میشم که بیشتر وقت بزارم برای نوشتن. ممنون خانم نبی زاده. موفق باشید
سپاسگزارم از حسن نظرتان
سلام
نویسنده محترم سرکار خانم نبی زاده بسیار زیبا و دقیق با قلم شیوایشان به موضوع پرداخته اند. سپاسگزارم
سپاسگزارم از حسن نظرتان.
سلام .مطلب جذابی بود …جریان نویسندگی را آرام آرام توضیح داده و رفرنس دهی هم مناسب بود .از نویسنده متشکرم .موفق باشند.
ممنون خانم دکتر عزیز لطف فرمودید.
خانم نبیزاده خیلی کامل و دقیق نوشته بودید. وبرای من مفید بود. پاینده باشید.
خواشحالم که مفید بوده است.
موفق باشید.