غلبه بر اهمال‌کاری برای نویسنده‌ها و تولیدکنندگان محتوا

غلبه بر اهمال‌کاری برای نویسنده‌ها و تولیدکنندگان محتوا

اهمال‌کاری در نوشتن

کتاب آداب روزانۀ بزرگان را برداشته بودم و داشتم ورق می‌زدم. از روی کنجکاوی فهرست کتاب را باز کردم و به سراغ چند نویسندۀ نام‌آشنا رفتم تا ببینم چطور ساعات روزشان را شب می‌کرده‌اند.

از هنری میلر خواندم. از فرانتس کافکا و مارسل پروست و جرج اورول.

هیچ‌وقت تا این حد برایم روشن نشده بود که درست نوشتن، آداب دارد و نوشتن بیشتر از این‌که هنر باشد، تمرین روزانه است و بیشتر از این‌که وابسته به الهام باشد، از دو چیز تبعیت می‌کند:

صبوری نویسنده

انضباط در نوشتن

و شاید تفاوت اصلی بین دو نویسنده که یکی از آن‌ها آثارش را برای همیشه در کشوی میز تحریرش نگه می‌دارد و آن دیگری که من و شما می‌شناسیمش، در همین موضوع انضباط در نوشتن است.

وقتی چنین انضباطی در نوشتن وجود ندارد، به دنبال آن کم‌حوصلگی و تنش بیشتر می‌شود و درنهایت خروجی کار هم چندان چنگی به دل نخواهد زد.

 

همه دوست دارند نویسنده شوند. همه دوست دارند قفسه‌ای از کتابخانه‌شان به چندین جلد از آثار چاپ شدۀ خودشان تعلق داشته باشد اما وقتی زمان نوشتن فرامی‌رسد، وقتی قرار است پشت میز بنشینیم و قلم را روی کاغذ بگذاریم و بنویسیم، چند نفر را می‌شناسیم که حاضر هستند پای کار بمانند؟

نوشتن سخت است که اگر نبود همه می‌توانستند نویسندۀ خوبی باشند اما می‌بینیم که حتی آن‌هایی که میل به نوشتن در وجودشان موج می‌زند، بازهم با اهمال‌کاری از نوشتن طفره می‌روند و امروز و فردا می‌کنند. فکر می‌کنید چرا؟

چرا از نوشتن طفره می‌رویم؟

چرا تولید محتوا را مدام به آینده موکول می‌کنیم؟

و چطور می‌شود برای این احساس غلبه کرد و نشست و نوشت؟

 

در ادامه به این موضوع می‌پردازیم یعنی چراییِ اهمال‌کاری در نوشتن و روش‌های مقابله با آن.

 

 چرا در نوشتن و تولید محتوا اهمال‌کاری داریم؟

ریشۀ اهمال‌کاری در نوشتن را می‌شود در چند موضوع مهم جستجو کرد. هر فردی با توجه به موقعیتی که در آن است، می‌تواند دلیلی برای اهمال‌کاری خود جست‌وجو کند. موارد زیر را بخوانید و ببینید ریشۀ اهمال‌کاری شما در نوشتن به کدام‌یک از موضوعات مطرح‌شده نزدیک‌تر است؟

 

دلایل اهمال‌کاری در نوشتن

 

ترس از بد نوشتن کاملاً قابل‌درک است. ما از اینکه به‌واسطۀ آنچه تولید کرده‌ایم مورد تمسخر قرار بگیریم واهمه داریم. همه دوست دارند مورد تائید قرار بگیرند و از اینکه دیگران آثار آن‌ها را رد کنند یا نادیده بگیرند، دچار شرم می‌شوند.

از طرفی، ما از خوب نوشتن هم به‌صورت ناخودآگاه می‌ترسیم.

یک نویسنده که اثری ماندگار هم تولید کرده باشد، باید بعد از موفقیتِ به‌دست‌آمده، با این احساس دست‌وپنجه نرم کند که باید بیش‌ازپیش تلاش کند تا خلاقیتی به‌مراتب بیشتر از گذشته خلق کند و همچنان نام خودش را در رتبه‌ای که ثبت کرده، ماندگار کند.

و یکی از راه‌هایِ طبیعیِ مقابله با چنین ترس‌هایی، اهمال‌کاری و از زیر کار در رفتن است. با اهمال‌کاری، درواقع سپری برای خود می‌سازیم تا در مقابل انتقادهای دیگران آسیب‌پذیر نباشیم و با دست‌به‌کار نشدن، از خود محافظت کنیم.

 

 انضباط فردی نداریم و برنامه‌ریزی درست را بلد نیستیم.

خیلی وقت‌ها دلیل بزرگ اهمال‌کاری‌های ما به این برمی‌گردد که ما برنامه‌ریزی درست را بلد نیستیم. حجم بزرگی از کارها را برای خود تعریف می‌کنیم اما نمی‌توانیم آن‌ها را اولویت‌بندی کنیم، به‌ترتیب عنوان کنیم و به‌مرورزمان به تک‌تک آن‌ها بپردازیم.

گاهی هم از عهدۀ برنامه‌ریزی برمی‌آییم اما انضباط فردی نداریم و از عهدۀ مدیریت کردن خودمان برنمی‌آییم. می‌دانیم که دقیقاً الآن وقت نوشتن است اما به هر کار دیگری متوسل می‌شویم تا از زیر بار نوشتن شانه خالی کنیم.

وقتی نمی‌توانیم به برنامه‌هایی که برای خود تعیین کرده‌ایم متعهد بمانیم، بعد از مدتی با حجم بزرگی از کار نوشتن مواجه می‌شویم که روی‌هم انباشته‌شده‌اند و برای رسیدگی به همۀ آن‌ها، حتی بزرگ‌ترین نویسندگان هم درمانده خواهند ماند.

در اینجاست که خیلی از افراد مشکل را در نداشتن استعداد کافی برای نوشتن جست‌وجو می‌کنند درحالی‌که بهتر است پیش از هر چیز بر روی تقویت انضباط فردی خود زمان بگذارند.

 

 برخلاف آنچه گمان می‌کنیم، نوشتن برایمان جذاب نیست.

مغز ما به انجام دادن کارهایی تمایل نشان می‌دهد که برایش تکراری و راحت باشد و یا کارهایی که در حیطۀ علایق ما باشند. وقتی کاری را دوست داریم تحت هر شرایطی برایش زمان باز می‌‌کنیم و هراندازه هم در انجام آن نابلد باشیم، مهارت‌های لازم را کسب می‌کنیم و دست‌به‌کار می‌شویم.

اگر مدام از نوشتن طفره می‌رویم شاید دلیلش این است که قلباً این کار را دوست نداریم و به خاطر فشاری که از بیرون احساس می‌کنیم و یا هر دلیل بیرونیِ دیگری، به سمت نوشتن گرایش پیداکرده‌ایم.

اگر ژست نویسنده بودن را کنار بگذاریم و وسوسۀ شناخته شدن به‌عنوان نویسنده را کنار بگذاریم و ببینیم چیز دیگری وجود ندارد که ما را به سمت نوشتن سوق دهد، احتمالاً راه را اشتباه آمده‌ایم و ازاین‌رو نباید تعجب کنیم که مدام از انجام دادن کار نوشتن طفره برویم.

 

 ما مجبور نیستیم بنویسیم پس نمی‌نویسیم.

ممکن است نوشتن را واقعاً دوست داشته باشیم و از تولید محتوا لذت ببریم اما باز هم مدام خود را در حالی می‌یابیم که از انجام کار طفره می‌رویم. در اینجا احتمالاً نوشتن برایمان اولویت زندگی و کار نیست و اگر ننویسیم، چیزی از زندگی‌مان کم نمی‌شود. پس آن را کاری مفرح می‌دانیم که هرزمانی از هفته و ماه و سال که به سراغش برویم، ضرری متوجه خود احساس نمی‌کنیم.

ذهن ما این‌قدر پرورش‌یافته و آموزش‌دیده نیست که برای انجام دادن کارهایی که اجباری برایشان وجود ندارد، تقلا بزند ما را در مسیر نگه دارد.

 

 صبوری کافی برای نوشتن نداریم. همه‌چیز را یک‌باره و یکجا می‌خواهیم.

نوشتن و تولید محتوا بیش از هر چیز نیاز به صبر و حوصله دارد.

هزینۀ نویسنده شدن و تولید محتوای اثربخش، ماندن پای‌کار است. اگر چنین صبری را در خود سراغ نداریم، بعید نیست که روزانه بارها و بارها به دام اهمال‌کاری بیفتیم.

 

 نوشتن را به برنامۀ روتین و روزانۀ خود تبدیل نکرده‌ایم.

یک فرد موفق درزمینۀ تولید محتوا، نوشتن را به برنامۀ تفریحی خود تبدیل نمی‌‌کند و این‌طور نیست که گه‌گداری به سراغ آن برود. این فرد برنامۀ نوشتن را به یک روتین تبدیل می‌کند و تلاش می‌کند تا ساعاتی مشخص از هر روز را به برنامۀ منظم نوشتن اختصاص بدهد.

اگر نوشتن برنامه‌ای روزانه نباشد، احتمالاً دیر یا زود، برنامه‌ای هفتگی هم نخواهد بود و بعد از مدتی بعید نیست با طفره رفتن مداوم از آن، به‌کل از زندگی ما حذف شود.

 

 محیط مناسبی برای نوشتن تدارک ندیده‌ایم.

برای خوب نوشتن نیاز به دفتر اختصاصی یا ابزار خاصی نیست. در هرجایی و با حداقل ابزار ممکن یعنی قلم و کاغذ می‌شود نشست و بهترین انواع محتوا را تولید کرد؛ اما برای خوب نوشتن، محیط مناسب لازم است. این محیط مناسب، می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

محیط مناسب ذهنی، مکان کار، کتاب‌هایی که می‌خوانیم، افرادی که با آن‌ها معاشرت می‌کنیم.

هر آن چیزی که در زندگی نویسنده نقش بازی می‌کند و بر روی کیفیت کارش تأثیر می‌‌گذارد، می‌تواند بخشی از محیط او باشد که چنانچه به آن توجه کافی نشود، او را به طفره‌روی و اهمال‌کاری در نوشتن سوق خواهد داد.

 

 جرئت بد نوشتن نداریم و می‌خواهیم همه‌چیز در حد کمال خوب باشد.

جولیا کامرون معتقد است که اگر ما فقط جرئت بد نوشتن داشتیم، بسیاری از ما قادر بودیم خوب بنویسیم. ما خوب نمی‌نویسیم چون به خودمان اجازۀ بد نوشتن نمی‌دهیم.

خیلی از نویسنده‌های تازه‌کار، به دنبال بی‌نقص‌بودن محتوای تولیدی هستند و از این موضوع غافل می‌مانند که خوب نوشتن درنتیجۀ ساعت‌ها ممارست و تمرین و بدنوشتن حاصل می‌‌شود. چون این دید وجود ندارد و به این دلیل که همیشه نوشتن با ریسک بد بودن و ناکامل بودن همراه است، بسیاری از نوشتن طفره می‌روند و با دام کمال‌گرایی مدام از انجام دادن کار شانه خالی می‌کنند.

 

 راهکارهای غلبه بر اهمال‌کاری در نوشتن و تولید محتوا

 

راهکار غلبه بر ترس از نوشتن:

بهترین راه برای مقابله با ترس از نوشتن، بیشتر نوشتن است.

برای اینکه بتوانیم بهتر بنویسیم، باید بیشتر بنویسیم.

برای اینکه بتوانیم به استانداردهای ایده‌آلی که برای نوشتن در سر داریم برسیم، لازم است هر چه بیشتر در معرض نوشته‌های خوب قرار بگیریم، آن‌ها را به‌دقت بخوانیم، رونویسی کنیم و حتی اگر لازم است از سبک نوشتن دیگران تقلید کنیم تا جایی که بتوانیم سبک و سیاق خود را برای نوشتن پیدا کنیم.

 

 

راهکار غلبه بر نداشتن انضباط فردی:

برای پرورش انضباط فردی، بهتر است از کارهای ساده‌تر و فعالیت‌های روزانه شروع کنیم و برای آن‌ها شروع به برنامه‌ریزی کنیم. برای یک مدت‌زمان مشخص 30 تا 45 روزه، بهتر است برنامه‌ای روزانه و ساده بنویسیم و تلاش کنیم تا به این برنامه متعهد بمانیم.

همچنین می‌توانیم اپلیکیشن‌هایی روی تلفن خود نصب کنیم و به برنامۀ روزانۀ خود نظم بیشتری بدهیم. برنامۀ واندرلیست (wunderlist) نمونه‌ای از این ابزار است.

اگر در زمینۀ انضباط فردی سرچ کنیم، صدها مقاله را می‌بینیم که هرکدام به‌نوعی راه و روش پرورش انضباط فردی و ابزارهای مرتبط را به ما نشان می‌دهند.

 

راهکار غلبه بر نبودن علاقه در نوشتن و تولید محتوا:

دو راه بیشتر وجود ندارد. یا نوشتن و تولید محتوا را برای همیشه کنار بگذاریم و البته عواقب آن را بپذیریم. یا روشی برای ایجاد علاقه برای نوشتن پیدا کنیم.

یکی از بهترین راه‌ها برای ایجاد علاقه برای نوشتن هم این است که در حوزه‌ای که به آن علاقه داریم بنویسم و البته از چیزهایی بنویسیم که در مورد آن‌ها دانش و مهارت کافی داریم.

وقتی شروع به نوشتن از موضوعاتی می‌کنیم که در حیطۀ دانش و تخصص ما هستند، راحت‌تر می‌نویسیم و محتوای بهتری تولید می‌کنیم. همین محتوای خوب شروعی برای تولید انواع محتوای دیگر می‌تواند باشد.

 

راهکار غلبه بر داشتن آزادی عمل برای ننوشتن:

بهتر است پای خودمان را جایی بند کنیم تا فشار بیرونی ما را وادار به نوشتن کند. برای شروع می‌توانیم تعهدی ایجاد کنیم و پروژۀ تولید محتوایی را به عهده بگیریم. این فشار از بیرون ما را به سمت تعهد بیشتری برای نوشتن سوق می‌دهد.

همین‌طور وجود یک ناظر بیرونی کمک می‌کند تا بیشتر و بهتر بنویسیم. وقتی احساس می‌کنیم کسی هست که کار ما را رصد می‌کند و بر فعالیت‌هایی که انجام می‌دهیم نظارت دارد، با تعهد بیشتری می‌نویسیم.

 

راهکار غلبه بر نداشتن صبوری در تولید محتوا:

در قدم اول باید بدانیم که تولید محتوا نیاز به صبوری و حوصله دارد. اگر چنین حوصله‌ای وجود نداشته باشد، هرروز را باید با ناامیدی از راهی که انتخاب کرده‌ایم سر کنیم.

برای اینکه بتوانیم صبوری بیشتری در تولید و نشر محتوا داشته باشیم، بهتر است برنامه‌ای برای نوشتن ترتیب بدهیم و تا حد امکان سردرگمی در انجام کار را کم کنیم. وقتی مثلاً تصمیم می‌گیریم که برای ساعات مشخصی از روز مشغول نوشتن شویم، بار سنگین تصمیم‌گیری روزانه برای نوشتن یا از زیر کار دررفتن را از روی شانه‌های خود برمی‌داریم و می‌نشینیم و می‌نویسیم.

همین‌طور می‌توانیم پایگاهی برای انتشار محتوا ایجاد کنیم. این پایگاه می‌تواند یک وب‌سایت یا فضایی در شبکه‌های اجتماعی باشد. وقتی محصول کار خود را در معرض دید دیگران قرار می‌دهیم، با تعهد بیشتری کار می‌کنیم و برای انجام دادن کار به‌صورت مرتب، صبوری بیشتری به خرج می‌دهیم چون حالا دلیل بزرگ‌تری جز خودمان برای نوشتن و انتشار محتوا داریم.

 

راهکار غلبه بر نداشتن برنامۀ روتین تولید محتوا:

اگر هرروز را با این دغدغه شروع کنیم که «امروز چه بنویسم و چطور بنویسم و کجا منتشر کنم» طولی نمی‌کشد که انرژی ما مستهلک می‌شود، دچار اهمال‌کاری در نوشتن شده و توان خود را برای انجام دادن کارهای بزرگ از دست می‌دهیم.

اما وقتی برنامه‌ای داریم که می‌دانیم طی هفته قرار است چه محتوایی را با چه موضوعی و برای کجا منتشر کنیم، با انرژی بیشتری به سراغ کار نوشتن می‌رویم.

پس بهتر است برای خودمان یک تقویم روزانه و هفتگی در نظر بگیریم و در آن مشخص کنیم که قرار است چه محتوایی را تولید کنیم و با چه ساختاری این محتوا را منتشر کنیم.

همین‌طور می‌توانیم برنامه‌ای ترتیب بدهیم تا هرروز یک اقدام ساده و کوچک برای نوشتن انجام دهیم؛ مثلاً می‌توانیم با خودمان قرار بگذاریم که روزانه فقط 100 کلمه بنویسیم. وقتی این روند را برای مدت 2 ماه زنده نگه می‌داریم، متوجه می‌شویم که روزانه نوشتن به عادتی تبدیل‌شده است که دیگر سخت می‌توانیم از آن روی برگردانیم.

 

راهکار غلبه بر نداشتن محیط مناسب:

بهتر است خودمان را با چیزهایی محصور کنیم که به خوب نوشتن و منظم نوشتن ما کمک می‌کنند. همان‌طور که گفته شد این موضوعات می‌توانند هر چیزی باشند که بر روی کیفیت نوشته‌های ما تأثیرگذار هستند:

کتاب‌های خوب.

ارتباط با افراد متفاوت‌تر و جذاب‌تر.

مکان خاصی برای نوشتن.

وب‌سایت‌هایی که هرروز از آن‌ها بازدید می‌کنیم.

 

بهتر است روی تک‌تک چیزهایی که هرروز با آن‌ها سروکار داریم دقیق‌تر شویم و همواره این سؤال را از خود بپرسیم که «آیا این موضوع به من کمک می‌کند تا بهتر بنویسم؟»

 

 راهکار غلبه بر کمال‌گرایی در نوشتن:

ما از اینکه در برابر دیگران آسیب‌پذیر باشیم و مورد تائید قرار نگیریم وحشت داریم. برای مقابله با این احساس یکی از بهترین کارهایی که می‌توانیم بکنیم این است که دست به انتشار بیشتر بزنیم و کارهای خود را بیشتر در معرض دید دیگران قرار بدهیم؛ یعنی به‌جای فرار از دید دیگران، عکس‌العمل ما پیش رفتن و بیشتر دیده شدن باشد.

با این کار درست است که بیشتر در معرض انتقاد دیگران قرار می‌گیریم اما می‌دانیم که تا این محیط را تجربه نکنیم، امکان رشد برایمان فراهم نمی‌شود. از طرفی وقتی دست به انتشار بیشتر می‌زنیم یاد می‌گیریم که لازم نیست همه کارها بی‌نقص باشند. بسیاری از کارهایی که چندان کامل نیستند پذیرفته می‌شوند و حتی کارهایی که به نظر خودمان بی‌نقص بوده‌اند می‌توانند موردانتقاد قرار بگیرند. پس واقع‌بینانه‌تر پیش می‌رویم.

 

درنهایت خوب است بدانیم که اهمال‌کار بودن و مواجه‌شدن با مقاومت درونی برای انجام دادن کار درست همیشه در ما وجود دارد. این موضوع این‌قدر ریشه‌دار هست که صرف خواندن یک مقاله نمی‌توان بر آن غلبه کرد.

برای هر چه‌بهتر کنار آمدن با این ویژگی، بهتر است عادت‌های سازنده‌ای در خود ایجاد کنیم و خود را در معرض آموزش مداوم و تمرین‌های منظم قرار دهیم تا عضلات فکری و عملکردی خود را به‌مرور تقویت کنیم.

 

نویسنده: ناهید عبدی

 

دورۀ بی‌تنبلی، 271 دقیقه آموزش ویدیویی است که در آن به‌صورت مسئلۀ اهمال‌کاری و راهکارهای مقابله با آن پرداخته شده است. در این دوره هر چه‌بهتر به ریشه‌های اهمال‌کاری فردی خود پی می‌برید و راه‌های مقابله با آن را تمرین می‌کنید و به کمک آن می‌توانید تغییراتی جدی در نحوۀ عملکرد، کار و زندگی خود ایجاد کنید.

 

تهیۀ دورۀ اهمال‌کاری
این مقاله را به اشتراک بگذارید:
دیدگاه‌ها:

4 پاسخ

  1. مقاله بسیار خوبی بود.
    خط به خط مقاله رو با دقت مطالعه کردم.
    متاسفانه من هم دچار کمال‌گرایی و تنبلی در نوشتن بودم، اما بعد از آشنایی با مدرسه نویسندگی، نوشتن روزانه رو در برنامه روزانه خودم قرار دادم و از نتیجه کار، شگفت‌زده زده شدم.
    ممنون بابت این مقاله ارزشمند.

    1. سلام جناب رحمانی عزیز
      چقدر عالی. خیلی خوشحالیم که مطالب ما براتون کارآمد بوده و تو این مسیر کمکتون کرده. انشاالله همیشه دست به قلم باشید و توانا
      براتون آرزوی موفقیت داریم.

    2. فیض بردیم مقاله ی پر از محتوا بود.
      ممنون شما، من علاقه مند به نبشتن هستم از تمام سروران گرامی خواهش مندم تا همرایم همکاری نمایند تا نبشتم بهتر شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *