فرض کنید در یک جمع نشستهاید. افراد آن جمع شما را کتابخوانترین فرد حاضر در دورهمی میدانند. از شما پرسیده میشود فلان کتاب را خواندهای؟ اسم کتاب را میدانید، موضوعش را هم هرچند مبهم، به خاطر دارید؛ خواندن این کتاب را ماه پیش تمام کرده بودید. تایید میکنید که آن را خواندهاید اما دلهرهای سراغ شما میآید که اگر در مورد مطالب کتاب سوالی شود چه؟ شما مطالب را بسیار مبهم به یاد دارید. یا در موقعیت دیگر بحثی میان شما و همکارتان اتفاق افتاده است. شما یاد نکتهای مهم میافتید که به بحث ارتباط دارد. این نکته را در یک کتاب خوانده بودید. اما آنقدر از خواندنش گذشته که فراموش کردهاید و احساس میکنید که مطالعهاش فایدهای نداشته. شاید بارها و بارها این احساسات را تجربه کرده باشید. اما راهکار چیست؟ چگونه میتوان کاری کرد که مطالب مفید کتاب از ذهن ما پاک نشوند؟ در ادامه میخواهیم راجع به روش مطالعه تاثیرگذار صحبت کنیم و برای پیداکردن جواب این سوال که چگونه کتاب بخوانیم و فراموش نکنیم، اصول حرفهای کتابخواندن را با هم بررسی کنیم.
چگونه کتاب بخوانیم و فراموش نکنیم؟
لازم است بدانیم در حافظه دو عمل تشخیص و فراخوانی وجود دارد.
عمل تشخیص، یک توانایی مهم در حافظه است. وقتی پرندهای را میبینید، میدانید که آن کبوتر است. یا وقتی اسم شما را صدا میزنند، میدانید که با شما صحبت میکنند.
در بحث فراخوانی که متفاوت از تشخیص است؛ فرد سعی میکند اتفاقی را که در اثر تجربیات در ذهن ثبت کرده، به یاد آورد. مثلاً همراه با خانواده به شهربازی رفته بودید، در آنجا بستنی گرفتید، اما بستنی به زمین افتاد. مسئول مهربانی که آنجا بود به شما یک بستنی دیگر داد. این تجربهای است که در ذهن شما هک شده و فراخوانیاش میکنید.
در روش مطالعه تاثیرگذار، این دو عمل در حافظه چیزی است که هنگام خواندن کتاب با آن سروکار داریم. چون میخواهیم ایدههای مهم را در موقعیتهای مرتبط به یاد بیاوریم. برای چه؟ برای یک تصمیم، برای یک گفتگو و یا برای انجام کاری.
حالا سوال اینجاست که هنگام خواندن چه اتفاقی میافتد؟
اگر از منظر ورودی و خروجی یک سیستم نگاه کنیم، وروی مغز کتاب است و خروجی آن استفاده از ورودی برای حل مشکل است.
وقتی در حال خواندن کتاب هستید بیشتر وقت شما صرف تشخیص آنچه گفته شده میشود. به ندرت مجبور میشوید که بهطور خاص یک ایده را به خاطر بیاورید.
با خواندن کتاب میخواهید این دانش در شکلی قابل یادآوری و در دسترس باشد، میخواهید بتوانید در گفتگو با همکاران یا حین فعالیتی خاص، از آنچه که خواندهاید استفاده کنید. اگر توجه شما تنها به تشخیص باشد طبیعی است که چیزی به خاطر نداشته باشید. برای آنکه کتاب بخوانیم و فراموش نکنیم لازم است دانشی که از کتاب دریافت میکنیم را با دانش و تجربهی قبلی خود ترکیب کنیم.
عناصر و سطوح فرایند خواندن برای آنکه کتاب بخوانیم و فراموش نکنیم
در بحث اینکه کتاب بخوانیم و فراموش نکنیم، عناصر و سطوحی وجود دارند که فرایند خواندن را بهبود میبخشند، این عناصر شامل موارد زیر است:
تاثیر، تداعی و تکرار
در بحث تاثیر شما باید تحت تاثیر آنچه که نوشته شده قرار بگیرید و این تنها در صورتی اتفاق میافتد که کتاب بخواهد مشکلی را از مشکلات شما حل کند. یا بخواهد اهمیت چیزی را که فراموش کردهاید به شما بگوید. در اینجا میتوانید از تجسمکردن استفاده کنید که جلوتر در موردش صحبت میکنیم.
در تداعی، متن یا پاراگرافی از کتاب را به چیزی که از قبل میدانید پیوند بزنید. این تکنیک در ثبت مطلب در ذهن تاثیر زیادی دارد. دانش قبلی یک راه عالی برای ایجاد ارتباط و بهخاطرسپاری مطالب است.
تکرار هر چه بیشتر مطالب سبب میشود بیشتر یاد بگیرید. تکرار، الگوها را میسازد و نتیجهی آن یافتن روابط میان دانش تازه با دانش قبلی است. این الگوها کمکم به ما کمک میکنند در ناخودآگاهمان تمام آنچه را که در ذهن وارد و بینشان ارتباط برقرار کردیم ماندگار شود. بازخوانی، برجستهکردن یا خلاصهنویسی، از انواع راهکارها برای تکرار هستند.
فرآیند تکرار در چهار سطح قابل بررسی است:
- ابتدایی
- بازرسی
- تحلیلی
- ترکیبی
سطح ابتدایی همانی است که در مدرسه به ما آموختند. یعنی بارها و بارها از روی مطالب بخوانیم تا آن را حفظ شویم.
سطح بازرسی هم به دو گونهاست: خواندن سریع یا آرام، مروری بر مقدمه و فهرست کتاب.
جایی که کار واقعی یعنی بهخاطرسپردن اتفاق میافتد در سطح خواندن تحلیلی و خواندن ترکیبی است.
با مطالعه تحلیلی شما یک کتاب را براساس ۴ قانون زیر به طور کامل مطالعه میکنید:
- کتاب را بر اساس موضوع طبقهبندی میکنید.
- بیان میکنید که کل کتاب در مورد چه موضوعی است.
- قسمتهای اصلی کتاب را به ترتیب فهرست میکنید.
- مشکل یا مشکلاتی که نویسنده سعی در حل آن دارد را تعریف میکنید.
سطح ترکیبی نیازمند آن است که کتابهایی با موضوع مشابه بخوانید و خود را به چالش بکشید تا بتوانید کتابها را با هم مقایسه کنید. با پیشروی در این سطح متوجه خواهید شد که در حین مطالعه، عناصر و روش مطالعه تاثیرگذار (تاثیر، تداعی و تکرار) که پیشتر به آنها اشاره شد را ناخودآگاه به کار میگیرید. آشنایی با جزئیات کتاب (سطحهای تحلیلی و ترکیبی) به تثبیت مطالب مهم در ذهن شما، ایجاد ارتباط با سایر کتابهایی که خواندهاید و ایدههایی که بهدست آوردید، منجر میشود.
خوانندهی فعال و منفعل
وقتی یک کتاب را خواندید و تمام شد، چه میکنید؟
آن را در قفسه میگذارید تا مردم ببیند که شما چقدر کتابهای متنوعی مطالعه میکنید؟
آن را به دیگران میدهید؟
آن را برای کاهش شلوغی در اطرافتان حذف میکنید؟
اگر جوابتان به هریک از این سوالها مثبت است، پس بدانید با این کارها فرصت خوبی که برای سرمایهگذاری و حفظ دانش آن کتاب داشتید را از دست میدهید.
اکثر ما منفعلانه کتاب میخوانیم. ما بدون آنکه اصول حرفهای کتاب خواندن را بدانیم، فقط اطلاعات را اسکن میکنیم و امیدواریم که یک یا دو قطعهی مفید وجود داشته باشد که بتوانیم آن را در زندگی خود بهکار ببریم. اما نتیجه چیزی جز فراموش کردن مطالب خوانده شده نیست.
خوانندگان منفعل تقریباً به همانگونه که مطالب را میخوانند، همانگونه نیز فراموش میکنند.
اما خوانندگان فعال شبکهای از مدلهای ذهنی ایجاد میکنند تا ایدهها را به آن آویزان کرده و بهتر بتوانند از مطالب بهره ببرند.
این نوع از خوانندگان استدلالها و ساختارهای خوب را از استدلالهای بد متمایز میکنند و تصمیمات بهتری میگیرند زیرا میدانند چگونه از آنچه خواندهاند، استفاده کنند. کسب این تواناییها مستلزم این است که عادتهای صحیحی برای روش مطالعه تاثیرگذار داشته باشید.
بررسی برخی از اصول حرفهای کتاب خواندن
بازگردیم به سوال اصلی: چگونه کتاب بخوانیم و فراموش نکنیم؟
برای پاسخ به این سوال نیاز داریم با اصول حرفهای کتاب خواندن آشنا شویم. پس در ادامه چندین راهکار را بررسی میکنیم:
با زمینهی کتاب آشنا شوید
این سوالات را مطرح کنید و به آنها پاسخ دهید:
نویسنده چرا به این موضوع پرداخته؟
پیشینهی این مطالب چیست و از کجاست؟
وضعیتی که این کتاب در آن نگاشته شده چگونه بوده؟ (از لحاظ فرهنگی، سیاسی و اقتصادی)
چه رویداد مهمی در زمان نگارش کتاب وجود داشته؟ جنگ؟ قحطی؟ پیشرفت؟
موضوع کتاب در چه مورد است؟
بدانید که…
این کتاب را برای چه میخوانید؟ برای سرگرمی؟ برای فهمیدن چیزی؟ یا برای شناختن کسی؟ برای اینکه در کار خود بهتر شوید؟ برای یادگیری مهارت؟ برای بهبود سلامتی خود؟ و یا برای کمک به ایجاد کسبوکار؟
باید ایدهای از آنچه که میخواهید از کتاب بهدست بیاورید، داشته باشید. شما نمیخواهید تنها حجم عظیمی از اطلاعات را جمعآوری کنید. بلکه میخواهید از خواندههای خود بیشترین بهره را ببرید.
کتاب را با محیط خود تطبیق دهید
تطبیق کتابها با موقعیت و شرایطی که در آن هستیم، میتواند به فهم بهتر و بهخاطرسپردن مطالب کتاب کمک کند. کتابهایی را پیدا کنیم که متناسب با موقعیت و شرایط ما باشند. از اصول حرفهای خواندن کتاب این است که بتوانیم مطالبی از کتاب استخراج کنیم که بتواند به ما در مواجهه با موقعیتهایی که در پیش داریم کمک کند.
تجسم کنید
ساختن تصاویر ذهنی واضح یکی از موثرترین تکنیکها برای بهخاطرسپردن است. وقتی با یک متن و یا مفهومی مواجه شدید، توقف کنید و آن را تجسم کنید. تصویر را تا حد امکان برجسته کنید. به طوری که این تصویر در ذهن شما ثبت شود.
مانند تماشای یک فیلم، تمام حواس خود را بهکار بگیرید.
مثلاً کتاب باشگاه پنج صبحیها را مطالعه میکنید. موقعیتها را به یاد دارید؟ ماجرا از یک سالن سخنرانی شروع میشود. در اینجا میتوانید خودتان را در آن سالن تصور کنید. حتی میتوانید کنار دو نفر منتخب قرار بگیرید و به سفر بروید تا مفاهیم را طوری بخوانید که انگار درحال گذراندن سفر هستید.
یادداشتبرداری
یادداشتبرداری راه مهمی برای انعکاس و ادغام آنچه میخوانید در ذهن است.
میتوانید در حاشیهی کتاب بنویسید یا در کاغذ یا دفتری جدا.
قسمتهای مورد نظرتان را نشانهگذاری کنید.
نظرتان را بنویسید.
پس از این کار به صورت دورهای به یادداشتهای خود بازگردید و مرور کنید.
«بعد از اینکه کتابی را تمام کردم میگذارم یک یا دو هفته کهنه شود. و دوباره آن را برمیدارم. بخشهایی که با عنوان مهم علامتگذاری کردم نگاه میکنم. آنها را یادداشت میکنم و دوباره اجازه میدهم یک یا دو هفته بگذرد.»
چرا باید قبل از یادداشتبرداری صبر کنیم؟
- اطلاعات برای اینکه در ذهن شما جا بیفتد به زمان نیاز دارد. چند روز یا چند هفته صبر کردن قبل از خواندن نکات مربوطه، به شما کمک میکند مطالب را بهتر به خاطر بسپارید.
- در این بین زمانی را صرف خواندن کتابهای دیگر خواهید کرد. اگر کتابها دربارهی موضوعی مشابه باشند، متوجه میشوید برخی از ایدهها بین آنها مشترکاند و به برخی از ایدهها تنها یک یا دوبار اشاره شده. این فرصت کمک میکند تا مطلب به خوبی در ذهن شما ثبت شود.
چگونه یادداشتبرداری خود را بخوانیم؟
مستقیم به سراغ یادداشتهای خود نروید، زیرا اطلاعات زیادی را از دست خواهید داد.
در عوض کل کتاب را یک مرور کوتاه کنید و بهطور مختصر در قسمتهایی که علامتگذاری کردید، توقف کنید. به این ترتیب بخشهایی که در ابتدا متوجه آنها نبودید، به چشم میآیند و اینگونه اطلاعات بیشتری را خواهید یافت؛ چرا که درک شما از کتاب در سطح بالایی قرار دارد و متوجه ارتباط بخشها با هم میشوید.
پس از این مرحله میتوانید یادداشتهای خود را با اطلاعاتی که از کتابهای دیگر دریافتید، ترکیب کنید تا دید جامعتری نسبت به موضوع داشته باشید.
نکته: یادداشتبرداریها سیستمی هستند برای کمک به شما در شناسایی و بهخاطرسپردن مهمترین بخشهای کتاب و ذخیرهی آنها در حافظهی بلندمدت از طریق فرایند رونویسی. بنابراین حتی اگر به آنها برنگردید، همچنان توانایی خود را برای بهخاطرسپردن مطالب کتابها تقویت میکنید.
ایدهای متفاوت برای یادداشتبرداری (کتاب سوال)
با سوال کردن، مطالب را به خاطر بسپارید.
مثلاً برای بهخاطر سپردن همین مقاله، میتوان سوالهای زیر را مطرح کرد:
دو عمل حافظه کداماند؟
پاسخ: تشخیص و بازخوانی.
برای هر فصل تنها یک سوال بنویسید.
در نوشتن این سوالات، شمارهی صفحهای که در آن پاسخ را میتوان یافت، یادداشت کنید.
هنگامی که در حال خواندن یک کتاب هستید سوالاتی را که از فصلهای قبل ایجاده کردهاید بررسی کنید و ببینید که چقدر به یادتان مانده است. اما این نکته را از یاد نبرید که تلاش برای بهخاطرسپردن هر نکته در کتاب، روند خواندن را خسته کننده میکند و میتواند اشتیاق شما را به خواندن از بین ببرد. بنابراین در نوشتن سوالات زیادهروی نکنید. با این کار به روش مطالعه تاثیرگذار از طریق سوالهای مختص خودتان میرسید.
آنچه یادگرفتهاید بهکار ببرید
فرض کنید که کتابی را تمام کردهاید. حالا چه اتفاقی میافتد؟ چگونه میتوانید از آموختههای خود استفاده کنید؟
مطالعه به تنهایی کافی نیست. ما باید اطلاعات دریافتیمان را کاربردی کنیم. این اطلاعات چه زمانی بهکار میآیند؟ کجا میتوان آن را اعمال کرد؟ اگر بتوانید چیزی را که خواندهاید بهکار ببرید، فرآیند یادگیری را تقویت میکنید و میتوانید آن اطلاعات را برای خودتان شخصیسازی کنید.
اگر لازم است، دوباره بخوانید
کتابهای عالی را باید بیش از یکبار خواند. اگر میخواهید به اصول حرفهای خواندن کتاب برسید، به یاد داشته باشید که هدفتان از خواندن آن کتاب چیست. بازخوانی کتابهای خوب در یادگیری و کسب مهارت اهمیت فوقالعادهای دارد. همانطور که سنکا میگوید:
«شما باید اقامت خود را در میان نویسندگانی که نوبوغ آنها تردیدناپذیر است ادامه دهید، اگر میخواهید چیزی از مطالعه خود بهدست آورید که جایگاهی ماندگار در ذهن شما پیدا کند.»
تصورات اشتباه از عادات موثر کتاب خواندن
در بحث بهرهوری این نکته را به یاد داشته باشید که اگر در هفته فقط یک کتاب بخوانید و کاملاً مطالبش را درک کنید، به مراتب بهتر از این است که تعداد زیادی کتاب را بدون تمرکز مطالعه کنید.
قبل از بهکار بردن آموزشهای این مقاله در جواب به این سوال که چگونه کتاب بخوانیم و فراموش نکنیم لازم است یاددآوری شود که تسلط روی یک کتاب خوب بسیار بهتر از خواندن هزاران کتابی است که حتی یک خط از آن را به یاد نمیآورید.
در نگاهی دیگر، خواندن خلاصههای کتاب بیفایده است؛ به دو دلیل: اول این که ممکن است دیدگاه شما با فرد خلاصهکنندهی کتاب متفاوت باشد و دوم، این موضوع نه تنها خواندن، بلکه نحوهی یادگیری شما را نیز مختل میکند. پس خواندن خلاصه کتاب، روش مطالعه تاثیرگذار محسوب نمیشود.
این را نیز به یاد داشته باشید که تمام کردن یک کتاب امری اختیاری است. پس اگر موضوع کتابی برای شما جالب نیست و با موقعیت و دغدغهتان همخوانی ندارد، یا از خواندن آن چیز زیادی یادنمیگیرید میتوانید مطالعهی را به وقت دیگری موکول کنید یا از مطالعهی آن کتاب صرف نظر کنید.
پیشنهاد
نوشتن یک پست وبلاگی از آنچه که خواندهاید و نوشتن نظرتان راجع به آن کتاب میتواند باعث شود مطالبی را که خواندهاید و برایتان مفیده بوده به یاد بسپارید. همچنین این کار یعنی کاربردی کردن آموختههایتان از آن کتاب که یکی از اصول حرفهای کتابخواندن است.
سخن پایانی
در این مقاله ما برای رسیدن به جواب این سوال که چگونه کتاب بخوانیم و فراموش نکنیم، از دو عمل تاثیرگذار در حافظه صحبت کردیم. عناصر و سطوح فرآیند مطالعه و راهکارهایی برای فراموش نکردن مطالب را برشمردیم تا به روش مطالعه تاثیرگذار برسیم. مهمترین این راهکارها که جزو اصول حرفهای کتاب خواندن محسوب میشود، یادداشتبرداری است. زیرا با نوشتن،فهم مطالب برایمان راحتتر است. حتی میتوانیم برای یادداشتبرداری از ساختارهای ذهنی مانند خوشهسازی یا مایندمپ (Mind Map) استفاده کنیم. با انتشار یادداشتهایمان در قالب وبلاگ، با یک تیر چند نشان میزنیم. هم مرور انجام دادهایم، هم یادداشتبرداری کردهایم و هم آموختههایمان را کاربردی و شخصیسازی کردهایم.
منابعی که برای نوشتن این مقاله استفاده شد:
https://www.scotthyoung.com/blog/2015/06/22/stop-forgetting/
https://www.quora.com/How-do-I-read-to-understand-and-not-to-easily-forget-what-I-read
https://buffer.com/resources/how-to-read-more-and-remember-it-all/
https://www.nateliason.com/blog/never-forget-books-you-read
https://fs.blog/how-to-remember-what-you-read/
نویسنده: ریحانه تقیزاده
2 پاسخ
بعضی موقعها حس میکنم بهتره یه کتاب رو فراموش کرد و به خاطر نیاورد
مقاله خوبی بود
بسیار زیبا جذاب