بیشتر ما با آرایه ادبی سجع در دوران تحصیل در مدرسه آشنا شدیم. سادهترین تعریف میتواند اینطور باشد که سجع در نثر همانند قافیه در شعر است. البته سجع تنها مختص نثر نیست و در شعر هم کاربرد دارد.
در این مقاله با مثالهایی از انواع سجع آشنا میشوید که میتواند الگوی خوبی برای شناسایی این آرایه در شعر و نثر ادبی باشد.
آرایه سجع چیست؟
سجع در ادبیات، آرایهای برای نثر و شعر است که جملات را آهنگین میکند. اولین کسی که از صنعت سجع استفاده کرد خواجه عبدالله انصاری در مناجاتنامه بود و بعد از او سعدی، جامی و نصرالله منشی این آرایه را به حد کمال خود رساندند.
نمونهای از آرایه ادبی سجع در مناجاتنامه:
الهی، اگر بهشت چون چشم و چراغ است، بی دیدار تو درد و داغ است.
چراغ و داغ باهم سجع دارند.
آنچه در ادامه راجع به آرایه سجع میآموزیم:
- تعریف سجع
- انواع سجع
- سجع متوازی
- سجع متوازن
- سجع مطرف
- فرق بین سجع و جناس
- تفاوت بین سجع و تصریع
- تمرین و مثال از انواع سجع
- سخن پایانی
تعریف سجع در ادبیات
تسجیع یا همان آرایه سجع با تلفظهای نزدیک کلمات به متن زیبایی میبخشد. به کلماتی که با یکدیگر همآهنگ هستند، ارکان سجع و به موسیقی بین کلمات، سجع میگویند.
به جملهای که در آن از آرایهی سجع استفاده شده «مسجع» و به جملههای بعد از آن که با کلمات همآوا تمام شده «قرینه» میگویند.
نکته: آرایه ادبی سجع جزو صنایع لفظی است. در این آرایهها شکل تلفظ کلمه اهمیت دارد و نه شکل نوشتاری آنها.
انواع سجع
قبل از اینکه سراغ انواع سجع برویم باید با دو اصطلاح «وزن» و «حرفرَوی» آشنا شویم.
وزن: یک تعریف کوتاه و ساده از وزن این است که وقتی کلمات از نظر تعداد حروف و زمان بیان کردن با هم مساوی باشند هموزن هستند.
حرفرَوی: به حروف پایانی یک کلمه حرفرَوی گفته میشود که اگر با کلمهی دیگری مشترک باشد سجع یا قافیه داریم.
انواع سجع بر اساس هموزن بودن، تعداد هجا و حرفرَوی کلمات در سه گروه زیر دستهبندی میشود:
- متوازی
- متوازن
- مطرف
در ادامه، تعاریف و چند مثال از انواع سجع را بررسی میکنیم.
سجع متوازی
برای اینکه یک سجع در دستهی متوازی قرار گیرد باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- واژهها از نظر وزن و تعداد هجاها باید با هم برابر باشند.
- کلمات در حرفرَوی یعنی حروف پایانی خود مشترک باشند.
مثال از سجع متوازی در بیتی از مولانا:
من ز سلام گرم او، آب شدم ز شرم او وز سخنان نرم او آب شوند سنگها
سه کلمهی گرم، شرم و نرم دارای دو ویژگی سجع متوازی، یعنی وزن یکسان و حروف پایانی مشترک هستند.
در میان انواع مختلف سجع، نوع متوازی ارزش موسیقیایی بیشتری دارد.
نکته: اگر دو کلمه از نوع سجع متوازی در جمله پشت سر هم قرار بگیرند، آرایهی ازدواج داریم.
مثال از گلستان سعدی:
«بخت بلندت یار بود و چشم بختت بیدار که به صحبت پیری افتادی پخته، پرورده، جهاندیده، آرمیده، گرم و سرد چشیده، نیک و بد آزموده.»
سجع متوازن
در این نوع سجع، برابری هجاها و حرفروی اهمیتی ندارد و کلمات تنها با هم، هموزن هستند.
مثال از کلیله و دمنه:
«آن که از جمال عقل محجوب است، خود به نزدیک اهل بصیرت معذور باشد.»
دو کلمهی محبوب و معذور وزن یکسان و حرف آخر متفاوت دارند.
سجع مُطرف
مطرف در لغت به معنی طرفداری است. در این نوع سجع تعداد هجاهای کلمات با هم متفاوت است و یکی از دو طرف ارکان سجع، هجای بیشتری دارد. پس در سجع مطرف وزن کلمات اهمیتی ندارد و تنها حرفرَوی کلمات با هم یکسان است.
مثال از جهانگشای جوینی:
«پادشاهی او راست زیبنده، خدایی او راست درخورنده، بلندی و برتری از درگاه او جوی و بس.»
زیبنده و درخورنده حرفرَوی یکسان دارند پس رکنهای سجع مطرف هستند.
فرق بین آرایه سجع و جناس
دو آرایهی سجع و جناس هر دو بر اساس شباهت لفظی بین دو یا چند کلمه رخ میدهند. اما این آرایهها دو فرق اساسی با هم دارند.
1ـ زمانی دو کلمه جناس دارند که از نظر ظاهری کاملاً شبیه ولی در معنی متفاوت از هم باشند. همچنین جناس میتواند زمانی ایجاد شود که دو کلمه تنها در یک حرف متفاوت باشند. اما در سجع، ظاهر کلمات از هم متفاوت است.
مثال:
نوبهار است در آن کوش که خوش دل باشی که بسی گُل بدمد باز و تو در گِل باشی
گُل و گِل جناس هستند.
2ـ تفاوت مهم دیگر بین این دو صنعت ادبی محل کاربرد آن است. جناس فقط در شعر به کار میرود. در حالی که سجع در ادبیات علاوه بر شعر در نثر هم استفاده میشود.
تفاوت بین سجع با ترصیع
شباهت وزن یا حرفرَوی بین دو یا چند کلمه آرایه سجع را ایجاد میکند اما وقتی این همآهنگی بین دو یا چند جمله باشد به این آرایه ترصیع میگویند.
در ترصیع باید کلمات نظیر به نظیرِ حداقل دو جمله، سجع متوازی باشند. البته گاهی در شعرها کلمات پایانی مصرعها به جای متوازی، سجع متوازن هستند.
برای مثال در دو جملهی زیر سهجفت کلمه با هم سجع دارند و ترصیع داریم:
ای كریمی كه بخشندهی عطایی و ای حكیمی كه پوشندهی خطایی.
كریمی = حكیمی / بخشنده = پوشنده / عطایی = خطایی
تمرین: در مثال زیر با شناسایی ارکان سجع نوع آنها را مشخص کنید:
دلبر که جان فرسود از او، کام دلم نگشود از او نومید نتوان بود از او، باشد که دلداری کند
پاسخ: در بیت بالا جان و کام دارای سجع متوازن و فرسود و نگشود دارای سجع مطرف هستند.
حرف آخر
سجع در ادبیات یکی از فنون آهنگین کردن نثر و شعر است. اگر شما هم مثال از انواع سجع سراغ دارید میتوانید با ما به اشتراک بگذارید. برای آشنایی بیشتر با صنایع لفظی ادبیات میتوانید از طریق مقالهی زیر به مطالب بیشتری در اینباره دست یابید:
نویسنده: سپیده عابدی
3 پاسخ
ممنون بابت اینهمه مطالب خوب مدرسه نویسندگی. آرایه سجع رو کامل یادگرفتم.
موسیقی متن وظیفه این اریه ادبی هست. البته ایناریه بخشی از موسیقی را مینوازد.
سپاس
درود بر شما. پیروز و سربلند باشید.