سومین جلسۀ دومین دورۀ کارگاه تولید محتوا در هشتمین روز آبان هزار و چهارصد برگزار شد.
هر کارگاه تولید محتوا شامل پنج تمرین است. هر تمرین با هدف خاصی طراحی شده است که فهرستی از نام تمرینها و هدف از انجام آنها را در زیر مشاهده میکنید:
1
عنوان تمرین:
نوشتن نمایشنامۀ تکپردهای
هدف تمرین:
تولید متن رواییِ خوب و خلاقانه برای آموزش و معرفی محصولات و خدمات
2
عنوان تمرین:
تیترنویسی
هدف تمرین:
افزایش مهارت تبلیغنویسی، جلب توجه مخاطبان
3
عنوان تمرین:
حکایتنویسی
هدف تمرین:
نوشتن متنهای رواییِ کوتاه و تأثیرگذار
4
عنوان تمرین:
یادداشت آموزشی
هدف تمرین:
نوشتن مطالب آموزشی کوتاه-اسلایدسازی برای اینستاگرام
5
عنوان تمرین:
نوشتن طرح داستان
هدف تمرین:
افزایش قدرت داستانسرایی
تجربهنگاری دومین جلسۀ کارگاه محتوا:
این تمرین مختص شرکتکنندگان کارگاه است. (برای شرکت در سومین دورۀ محتوا روی این لینک کلیک کنید: کارگاه تولید محتوا)
فرم زیر را کپی کنید و گزارشی از حضور خودتان در سومین جلسۀ کارگاه بنویسید:
تجربۀ من از انجام تمرین اول:
نوشتن نمایشنامۀ تکپردهای
تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
تیترنویسی
تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
حکایتنویسی
تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
یادداشت آموزشی
تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
نوشتن طرح داستان
16 پاسخ
تجربه من از انجام تمرین اول : این تمرین برای من یکم چالش داشت و یکم ناراضی بودم
تجربه من از انجام تمرین دوم : این تمرین برام خیلی جالبه و تونستم کلی تیترای جالب بنویسم.
تجربه من از انجام تمرین سوم : این تمرین هم جالب بود و یکم برای نوشتن حکایت از دفعه های پیش بیشتر فکر کردم درباره ی چیزی که میخواستم بنویسم .
تجربه من از انجام تمرین چهارم : تونستم یادداشت های خوبی بنویسم .
تجربه من از انجام تمرین پنجم : این بار حکایت بهتری از دفعه های قبل نوشتم و خوب بود .
نمیدونم چرا ولی از وقتی تو این کار گاه بودم چه این دوره چه دوره قبل توی نوشتن دیدگاه یکمی خساست به خرج دادم.
امروز هم داشتم این کار رو میکردم ولی دیگه کمال گرایی رو کنار گذاشتم و اومدم تا از تجربم در این کارگاه بنویسم.
نمایش تک پرده ای دیده منو نسبت به نوشتن تغیر داده احساس میکنم که هر جلسه دارم تو این کار بهتر میشم. البته خیلی از شب ها شروع میکنم به نوشتن این نمایشنامه و در انتها به جای خوبی میرسم. حکایت نویسی رو خیلی دوست دارم و در نوشته هام دارم ازش استفاده میکنم. حس میکنم حرفام از تاثیر بیشتری برخورداره با این کار.
نوشتن تیتر بهم کمک کرده که تیتر های بهتری رو بسازم
یاد داشت آموزشی رو دارم جدی تر دنبال میکنم
و بهترین بخش این کارگاه نوشتن با پیرنگ های داستانی.
احساس میکنم همه ی اینا با هم و در کناره هم دارن من رو میسازن. و باعث حرکتم به جلو میشن
تجربه من از انجام تمرین اول:
نوشتن نمایشنامه تک پرده ای:
در این تمرین برخلاف جلسه های قبل از زبان محاوره استفاده کردم که این کارم را خیلی راحت تر کرد.یکی از بحث های اخیری که با همسرم داشتم را نوشتماما نتوانستم تضاد واضحی را نشان بدهم، بلکه یکی از شخصیت ها فقط انتقاد میکرد و طرف مقابل حرف زیادی برای گفتن نداشت و میخواست که زودتر گفتگو را خاتمه بدهد. شاید دلیلش این باشد که برایم سخت است به مسائل از زاویه دیدی که مخالف دیدگاه خودم هست نگاه کنم.
البته نمایشنامه ای که استاد در ابتدا خواندند هم به نظرم تضاد مشخصی در آن وجود نداشت.
اما پیامی را منتقل میکرد که فکر میکنم در مورد سو تفاهم هایی بود که میتواند به روابطمان آسیب بزند.
سعی کردم از سوال هم استفاده کنم اما نتوانستم سوالات جالب و هوشمندانه بنویسم و مثل این بود که وقتی کسی کم می آورد سوالات بیخود میپرسد.
خوشحالم که این تمرینات به ما ما جرات نوشتن میدهد و ما را به چالش میکشند تا بیشتر به گفتگوهایمان دقت کنیم.
_________________________________
تجربه من از انجام تمرین دوم:
تیتر نویسی:
این تمرین را نسبت به جلسه ی قبل خیلی راحت تر انجام دادم، چون دیگر برایم جا افتاده که آزادانه بنویسم. حتی اگر بعضی از تیترها عجیب و غریب شوند مهم نیست چون در نهایت میتوانم از بین آنها بهترینش را انتخاب کنم.
اول که شروع به نوشتن کردم تیترهای تکراری به ذهنم می آمد و بیشتر شبیه مثال هایی میشد که دوستان در کامنت ها نوشته بودند اما بعد از نوشتن هفت هشت مورد تیترهای بهتری نوشتم. پس برای اینکه تکراری و کلیشه ای ننویسیم این روش خیلی خوبی است.
در مورد تیترهایی که انتخاب کردم دلیلش این بود که در اصل دغدغه های خودم بودند، دلیل دیگری پیدا نکردم. اما در مورد مخاطب هم شاید بهتر باشد در مورد دغدغههایش بنویسیم تا برایش جذاب باشد.
___________________________________
تجربه من از انجام تمرین سوم:
حکایت نویسی:
در این تمرین فهرست کردن ماجراهایی که به ذهنم می آمد خیلی کمک کننده بود و باعث شد ذهنم از آشفتگی در بیاید و با خیال راحت تری نوشتم. چون میدانستم که یک فهرست دارم و میتوانم از آن استفاده کنم.
اما در کل در این تمرین ضعف دارم نه فقط در نوشتن بلکه حتی در تعریف کردن یک ماجرا برای یک نفر هم مشکل دارم و نمیتوانم خوب و جالب تعریف کنم. فکر میکنم طرف به جای اینکه خوشش بیاید یخ میکند☹️
سوالی که برایم پیش آمد این بود که آیا میتوانیم در حکایت ها از ضربالمثل ، شعر یا نقل قول هم استفاده کنیم یا نه؟
__________________________________
تجربه من از انجام تمرین سوم:
یادداشت آموزشی:
این تمرین را خیلی دوست دارم و واقعا از آن لذت میبرم.
اما هنوز متاسفانه نتوانسته ام آن را بازنویسی کنم.
بهنظر من این روش خیلی میتواند نوشتن را برایمان راحت ترکند اما نمیدانم برای چه نوع نوشته های میشود از آن استفاده کرد.
امیدوارم که در مقاله نویسی بتوانم از این روش کمک بگیرم.
__________________________________
تجربه من از انجام تمرین پنجم:
نوشتن طرح داستان:
در این تمرین خیلی ضعف دارم اما این جلسه نسبت به جلسه های قبل پیشرفت کرده بودم و کمی راحت تر نوشتم.
بیشتر ماجراهایی که به ذهنم میرسند تکراری هستند اما همانطور که استاد گفتند میشود با بخش های مختلف آن بازی کرد و در نهایت آن را تبدیل به یک داستان کاملا متفاوت کرد.
حتی میشود در مورد شخصیت های فرعی، وارد جزییات زندگی او شویم و یک بار هم داستان زندگی او را بنویسیم.
در نوشتن خلاصه این داستانها مشکل دارم و مدام وارد جزئیات میشوم.
سوالی که برایم پیش آمد اینکه در تمام این الگوها میتوانیم پایان دلخواه خودمان را مثلا شاد یا غم انگیز بنویسیم؟
و خواهشی که دارم اینکه نمونه های بیشتری برایمان بیاورید تا بهتر برایمان جا بیفتد، باتشکر فراوان از زحمات شما🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
تجربۀ من از انجام تمرین اول:
نوشتن نمایشنامۀ تکپردهای
تمرین سوم نمایش نامه نویسی به مراتب از دو تمرین قبلی راحت تر شده بود.در نوشتم دیالوگ ها بهتر عمل کردم.دیالوگ را از گفتگو خودم و پسرم الهام گرفتم وسعی کردم حالت سوال و جواب داشته باشه.🙏
تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
تیترنویسی
در تمرین های قبل با تیتر نویسی بیگانه بودم.در تمرین این جلسه حس یهتر نسبت به تیتر نویسی داشتم و راحت تر آن را نوشتم.تیترها با سرعت بیشاری به ذهنم میرسید.تعداد تیترهایی که دوست داشتم هشت تا شد.این تیترها برایم مهم و جز دغدغه هایم است و می توانم درباره آنها بیشتر بنویسم .
🙏
تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
حکایتنویسی
در حکایت نویسی کمیتم همچنان می لنکد .کند می نویسم و از نوشته ام راضی نیستم. به نطرم این تمرین را درست انجام ندادم.باید چند نمونه حکایت از این دست بخوانم و به درک درستی از آن برسم و بعد شروع به نوشتن و تمرین کردن کنم.🙏
تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
یادداشت آموزشی
این جلسه از در دوستی با این تمرین در آمدم و دوستیمان کمی محکم تر شد.نوزده مورد نوشتم و طبق معمول وقت تمام شد .از نوشته این تمرین راضی بودم. خوب پیش رفت.یکی دو جمله خوب هم در میانشان پیدا شد.🙏
تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
نوشتن طرح داستان
همچنان مشکل نوشتن دارم ،البته نسبت به قبل سرعتم کمی بیشتر شده،اما باید بشتر تمرین کنم.در طرح داستان اول جزئی ترم می نویسم. این جزئی نویسی باعث کم آوردن زمان و ناتمام ماندن طرن داستانم میشود.باید تعادل را حفظ کنم و زمان را در نظر بگیرم.متاسفانه زمان برای تمرین دوباره ندارم.اگر این تمرین را تکرار کنم تسلط بیشترز بر روی آن خواهم داشت .
تجربۀ من از انجام تمرین اول:
نوشتن نمایشنامۀ تکپردهای
از نمایشنامه ای استاد خوانده بود وجوابش فقط نه بود خیلی خوشم آمد احساس کردم این سبک جدیدی است.دوست دارم طرحهای از این مدل نمایش را بنویسم.
تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
تیترنویسی
این بار تیتر نویسی برایم راحت بود.
بهتر طریقه ی سوال وجواب کردن را دریافتم.
تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
حکایتنویسی
این سبک تمرین را بسیار دوست دارم ولی گاهی وقتها این حکایت ها رو دوست دارم به زبان قدیم بگویم ولی روشش را نمی دانم
تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
یادداشت آموزشی
این تمرین برایم بسیار پر مفهوم است چون با خواندن جمله ای معروف عمیقا به مفهوم ان پی می برم البته با جملاتی که فهرست وار دررابطه با آن جمله باشد.
تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
نوشتن طرح داستان
برایم بسیار تجربه ی جدید وجالبی است البته نوشتن این داستانها نوعی واکاوی درونی برای خودم بوده است.
تجربه ی این دو کارگاه برایم فوق العاده بوده
نوعی مراقبه.
ممنون استاد عزیز
سلام
گزارش سومین جلسه از کارگاه تولید محتوا:
در ابتدا این رو بگم واقعا تغییر نوشتنم از جلسه اول تا سوم حس کردم .
در تمرین اول نمایش تک پرده ای : این جلسه تونستم یک گفتگوی کامل بنویسم با یک نتیجه گیری تقریبا خوب . این تمرین باعث شد که سعی کنم هر موضوع رو از دو طرز فکر متفاوت ببینم .
تمرین دوم : تیتر نویسی که در جلسه های گذشته موفق نشده بودم تکمیل کنم ولی در جلسه سوم موفق شدم هر ۳۰ تیتر رو خلاقانه بنویسم .تیتر نویسی با توجه به تاثیرش در جذب مخاطب خیلی زیاد است که باعث میشه این تمرین واقعی کاربردی باشه.
تمرین سوم حکایت نویسی : حکایت ها باتوجه به کوتاه اما پند آمیز بودنش جالب هستند ، عملکرد من در این تمرین ضعیف تر از دیگر تمرین ها بود ،اما سعی کردم کامل انجام بدم و با کمالگرایی خودم مبارزه کنم و طرح کلی دو حکایت در زمان ده دقیقه ای نوشتم .
تمرین چهارم یادداشت آموزشی: این تمرین هم مثل تیتر نویسی از تمرین های مورد علاقه من بود و سعی کردم در این تمرین از دو جلسه پیش بهتر و کامل تر بنویسم و به نظرم با توجه به زمان کوتاه پیشرفت قابل مشاهده ای داشتم .
تمرین پنجم طرح داستان : در این موضوع با توجه به تمریناتی که جداگانه داشتم سعی کردم با توجه به طرح پیشنهادی استاد داستانی بنویسم و در زمان مشخص به نتیجه ای برسانم .
و در این تمرین هم پیشرفت خودم را حس کردم .
تجربۀ من از انجام تمرین اول:
نوشتن نمایشنامۀ تکپردهای
تمرین مداوم یک گفت و گو، همانی که از جلسه اول شروع کرده ام همان صحنه و با همان افراد، باعث شده بهتر بنویسم گویا افراد حاضر در صحنه در حال رشد و یادگیری هستند تا چطور مکالمه پویاتر و اثربخش تری داشته باشند.
تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
تیترنویسی
جالب ترین نکته اش برای آدم کمال گرایی مثل من سریع نوشتن بود. اینکه توانستم به تعداد خواسته شده حتی بیشتر تیتر بنویسم و از بی نقص بودن تیترها بگذرم تا بتوانم حداقل 30 تیتر را روی کاغذ بیاورم.
تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
حکایتنویسی
فهمیدم که چقدر حکایت نمیدانم و بلد نیستم در صورتی که زبان ما سرشار از حکایت هاست. خیلی وقت بود دلم میخواست گلستان سعدی را بخوانم اما در لابلای دغدغه هایم گم شده بود این تمرین دوباره یادم آورد.
تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
یادداشت آموزشی
قشنگ ترین حس این تمرین برای من نقد کردن بود اینکه به ذهنم اجازه دادم فکر کند و آزاد باشد.
تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
نوشتن طرح داستان
وسوسه، با این تمرین از مرزهای ناخودآگاهم به آرامی عبور میکنم در آنجا طوفانی از فکرها و باورها و احساسات سرکوب شده است اما به قول موراکامی از طوفان که بیرون آمدی همان نیستی که قدم به درون طوفان گذاشت.
تجربۀ من از انجام تمرین اول:
نوشتن نمایشنامۀ تکپردهای
در این تمرین یکی از گفتگوهای مجازیام را بر سر موضوعی زبان فارسی به رشته گفتگونویسی درآوردم. تجربهٔ جالبی بود و توانستم شخصیتها را بیپردهتر بار بیاورم تا رک و پوستکنده حرفشان را بزنند.
تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
تیترنویسی
در این تمرین انگار به پس انبار ذهنم میروم و سؤالهای خاکخورده اما سمج را از آن بیرون میکشم. نیازهایی که دارم و چیزهایی که همیشه میخواستم یادشان بگیرم در عنوانها حلول میکنند. این بینظیر است! یک رفتوروب ذهنی از خواستههای حقیقی. باید دوباره و چندباره به این عنوانها سر بزنم و به نام رنگیهایشان، یک فایل جدید باز کنم و دستم را از روی صفحهکلید برندارم…
تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
حکایتنویسی
این تمرین مرا به اتفاقات کوچک و بزرگ روزمره میبرد و اهمیت آنها را یادآور میشود. در تعریف برای یک دوست فرضی، مرور خوبی بر آنها میکنم و برای خودم شفافتر میشود ماجرا. اما هنوز نمیدانم مرز حکایتبودن و روزنوشت کجاست. چکیدهکردن ماجرا و خلاصهکردنش میشود حکایت؟ فکر کنم روایات ذهنی در روزنوشتها پررنگتر هستند و باید در حکاست حذف یا کمرنگ شوند.
تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
یادداشت آموزشی
این تمرین نمونهٔ بارزی از مبارزه با کمالطلبی منفی در نوشتن است. بهادادن به جملهها وقتی که فرصت بیوقفه نوشتن و آسودهنوشتن را نداری، بهترین کار برای جدانشدن از آن است. نوشتن باید در آشپزخانه بیاید و با صدای تلویزیون روشن عجین شود. همین دیشب وقتی داشتم کاهوها را در آب خیس میکردم، به نوشتن یک یادداست فکر میکردم و یاد این تمرین افتادم. سریع دفترم را از اتاق آوردم و همانجور بدخط و سریع، نوشتم جملاتی که در ذهنم تاب میخوردند را. این تمرین برای من کمالطلب است…
تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
نوشتن طرح داستان
در داستان وسوسه از تجربهای که برای خودم پیش آمده بود و از آن درس گرفتم و تغییر کردم نوشتم. از وسوسهٔ سرزدن به گوشی و فضای مجازی. طرح داستان بدی نبود اما تا داستانشدن فاصلهٔ زیادی داشت. من داستاننویسی را خیلی دوست ندارم؛ اما این تمرین از جهات دیگری حتماً در زندگی من تأثیر میگذارد. مطمئنم که نباید از آن دست بکشم…
تجربه من از انجام تمرین اول :
نوشتن نمایشنامه تک پرده ای
موجب میشه که من اقدام گراتر بشم در حوزه افکاری که روی کاغذ میارم،و برای من که دوره های مختلفی رو گذروندم و هنوز نمیدونم در کدام حوزه فالیتم را شروع کنم،به نظرم خوبه
_____________________________
تجربه من از انجام تمرین دوم:
تیترنویسی
خیلی تمرین دوست داشتنی هست
باعث میشه بیشتر فکر کنیم و در ۲۰،۳۰ تا تیتیر نوشته شده،حداقل چند تیتر قابل قبول نوشته شود
____________________________
تجربه من از انجام تمرین سوم:
حکایت نویسی
تجربه یه روز خوب و رابطه ای خوب رو نوشتم ،و از این حکایت خودم درس گرفتم،اگر روزی به حد و درجه بالایی رسیدم ،متواضع باشم…چون آدمی گاهی از کسانی که در لِولی(از آگاهی) پایینتر از خودشان هستند هم می آموزد..
_____________________________
تجربه من از انجام تمرین چهارم:
یادداشت آموزش
جمله بسیار پر مفهومی بود
و برداشت من این بود که نهایتا باید دستت را روی زانوی خودت بگذاری و بلند شوی…
و هر کس در این دنیا نگاهش متفاوت است
و هین دنیا به قدری وسعت دارد و ناشناخته است،که به تعداد انسانها راه شناخت وجود دارد
در این تمرین همان طور که استاد فرمودن بعد از نوشتن جملات ،متوجه می شویم که از جملات به راحتی رد نشویم.
و تا چه حد یک جمله میتواند ،فلسفه های مختلفی داشته باشد
______________________________________
تجربه من از انجام تمرین پنجم:
نوشتن طرح داستان
این تمرین باعث شد،چون خودمان کل طرح یک داستان را مینویسیم،متعهد شویم به دوری از کار اشتباه انجام شده،چه آن کار را خودمان مرتکب شده باشیم و چه اشتباه از طرف دیگری باشد ،
،به هر حال چون طرح داستان میکنیم خود را ملزم به دوری از آن اشتباهات میکنیم..
ممنون جناب کلانتری عزیز🙏
تجربۀ من از انجام تمرین اول:
نوشتن نمایشنامۀ تکپردهای
نسبت به جلسات قبل ایده های بهتری به ذهنم رسید که با آن ها نمایشنامه بنویسم.
تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
تیترنویسی به من کمک کرد که بهتر مقاله بلند بنویسم. هرچه بیشتر تیتر بنویسم بهتر ایده برای نوشتن به ذهنم میرسه.
تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
حکایتنویسی: دور و بر ما پر از حکایته. باید بتوانیم از دل اتفاقات روزمره حکایت بسازیم.
تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
یادداشت آموزشی : در جلسه سوم فهمیدم با یادداشت آموزشی می توانم برای اینکه بهتر یاد بگیرم همان چیز را از طریق متن یا دیگر قالب های محتوا به مخاطب ارائه بدم.
من به من مخاطب آموزش می دهم و او هم به من اعتماد می کند.
تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
نوشتن طرح داستان: این تمرین در جلسه سوم بهم بیشتر کمک کرد تا از اتفاقات ساده زندگی نگذرم. از بدیهی و معمولی ترین اتفاقات زندگی، سوژهای برای طرح داستان هستند.
تجربۀ من از انجام تمرین اول:
نوشتن نمایشنامۀ تکپردهای
عالی بود. مثل همیشه قدم به قدم هربار با یک نکته
تجربۀ من از انجام تمرین دوم:
تیترنویسی
امیدوارم هربار بهتر بشم
تجربۀ من از انجام تمرین سوم:
حکایتنویسی
عالیه. چقدر خوبه هربار نکتهای اضافه میشه. اون فهرست کردن لیست حکایتهای زندگی و بعد نوشتن ازشون عالی بود. اینطوری حکایتا از دست نمیره
تجربۀ من از انجام تمرین چهارم:
یادداشت آموزشی
چقد سخته هنوز برام با اینکه میدونم تواناییش رو دارم
تجربۀ من از انجام تمرین پنجم:
نوشتن طرح داستان
استاد چقدر خوب میشد هر ۲۰طرح رو پیش بریم. حتی اگه شده به شکلی، در کارگاههای بعدی یا اگه اماکانش هست در قالب اسلاید.
سلام ووقت همگی بخیر وشادی
تمرین اول نمایشنامه ی تک پرده ای که بین دو شخصیت بود ومن توانستم مشاجره بین دونفر رابه تصویر بکشم خیلی واقعی وبامزه،جالب اینکه تضادی که بین این دو بود همش سوالی بود ودر واقعیت این اتفاق افتاده بود
تمرین دوم تیترنویسی بود در مورد ایادوست دارید ؟
دوست دارید؟
شما هم می خواهید که؟
دراینجا من تنها چیزی که به ذهنم رسبد ارزوهای دست نیافتنی که سالها در حسرت انها بودند را نوشتم وبعد وقتی به انها نگاه می کردم دیدم رسیدن به ارزوها خیلی سخت نیست وفقط خواستن وتوانستن رادر پی دارد واین به خود من بستگی دارد وعالی بود
تمرین سوم حکایت نویسی بودذهنم بامن یاری نکرد ومن خیلی پرت وپلا نوشتم یه جورایی فکرم هنگ کرده بودنمی دانم دران لحظه چرااین طوری شده بود؟
تمرین چهارم یادداشت نویسی
دنیا شب است هرکس باید چراغ خودش را بیفروزد از ماکسیم گورکی
من نظر ایشان برایم خیلی محترم است ولی نقدی برای ان دارم چون بعضی وقت وقتی تو تاریکی افکار وعقاید گم میشوی وتمام راههاروبسته میبینی بایدکسی باشدتا را ه رو برایت روشن کند وقتی نابلدی درکوره راه های تاریکی وتوگم شدی باید کسی باشد تاچراغ راه باشد
تمرین پنجم طرح داستان که براساس وسوسه باید می نوشتیم ومن داستانی رانوشتم اول جالب نبود وبه خودم نمره یک دادم درصورتی که باید صفر میدادم ولی بعد از کلاس فکرکردم وتاجایی که بلد بودم ایرادهایش را برطرف کردم وکامل شدوامشب دراینستا گداشتم ممنون از وقتی که می گذارید واین نوشته را می خوانید سپاسگزارم
سلام
تجربهٔ من از انجام تمرین اول:
نوشتن نمايشنامه تکپردهای
حس میکنم بیشتر باید روش کار میکردم. تقریبا مثل قبلیها بود. تغییر رو میشد دید ولی کم نوشتم، هرچند سعی کردم با طرح سوال به موضوع پر و بال بدم ولی آنچنان متن رو طولانی نکرد.
تجربهٔ من از انجام تمرین دوم:
تیترنویسی
عالییی بووووود. اصلا فکر نمیکردم بتونم سیتا تیتر بنویسم اما تونستم سیوسه تا تیتر نوشتم. جلسه اول پانزده تیتر رو به سختی نوشتم، جلسه دوم هم بیست تیتر رو هم همینطور ولی اینبار سیزده تیتر بیشتر نوشتم.
تجربهٔ من از انجام تمرین سوم:
حکایتنویسی
اول سهتا موضوع نوشتم و بعد دربارهی یکیشون نوشتم. واقعا این تمرین فوقالعادهست. به ما یاد میده که لحظهای از زندگیمون رو تلف نکنیم و یه نتیجهای ازش بگیریم. این تمرین بیاندازه برام جذابه.
تجربهٔ من از انجام تمرین چهارم:
یادداشت آموزشی
برای این قسمت اینقدر باید تمرین کنیم تا بتونیم یک متن کامل بنویسیم و با هفت، هشتبار نمیشه محتوای تازه و جذابی نوشت. باید با حوصله و تمرین زیاد بتونیم مخاطب رو تا آخر متن نگه داریم.
تجربهٔ من از انجام تمرین پنجم:
نوشتن طرح داستان
نمیدونم نوشتهم تکراری شد یا نه. اما به هر حال راضی بودم و تونستم در مدت زمان کوتاه طرح قابل قبولی بنویسم. حس آزادی قشنگی تو این تمرین هست که من ازش لذت میبرم و دوستش دارم.
مبینا ملک محمدی
سلام خیلی ممنونم از استاد کلانتری !به خاطر کارگاه تولید محتوا ! که من در این کارگاه خیلی از رمز و راز های نویسندگی را یا د گرفتم انشالله در کلاس نویسندگی خلاق هم شرکت می کنم من که مرتب در حال نوشتن هستم واژه ها از من فرار می کنند من انهارا به زور هم شده به روی کاغذ می اورم من تیتر نویسی را خیلی دوست دارم و اخر کارگاه هم ، یک داستانکی می نویسم
در تاریکی مطلق است که یک نور کوچک راهت را روشن می کند
سلام و درود
عرض ادب خدمت استاد گرامی و عزیز
توضیحات درباره تمرین های کارگاه تولید
(محمد مهدی منصوردهقان)
_______________________________
تمرین اول: نمایشنامه تک پرده ای
حقیقتا علاقه خیلی زیادی به این تمرین داشتم و بعد از کلاس ها این علاقه دوبرابر شد.متوجه پیشرفت عظیمی از خودم شدم چرا که فهمیدم به خوبی توانستم اختلاف نظر را در این تمرین بیان کنم.این تمرین خیلی به من کمک کرده و باعث پیشرفتم شده.
_______________________________
تمرین دوم:تیتر نویسی
در این تمرین من حدودا ۳۵ تیتر نوشتم.همهٔ تیترها عالی و بی نقص نبودند اما به جرئت میتونم بگم چند تیتر فوق العاده پیدا کردم و قطعا از آن ها استفاده خواهم کرد.
همچنین در این تمرین پیشرفت بسزایی داشتم و امیدوارم همچنان در خط صعود بمونم.
_______________________________
تمرین سوم: حکایت نویسی
بعد از شروع این کلاس ها تا به حال چندتایی حکایت نوشتم و متوجه شدم که در ریل صعود قرار گرفتم.
در این تمرین هرچه باید و نباید رو رعایت کردم و تونستم حکایت نویسی خوبی داشته باشم.همیشه بعد از نوشتن آن را بازنویسی میکنم و یک حکایت خوب را میبینم.
_______________________________
تمرین چهارم: یادداشت اموزی
یکی از تمرین هایی که شاید با آن تغییر عظیم و پیشرفت خیلی بزرگی رو در خودم احساس کردم یادداشت آموزی.
علاقه ام به این تمرین خیلی بیشتر شد و متوجه شدم که خیلی میتونه به من کمک کنه.
یا توجه به حرف استاد،۲۰ جمله نوشتم و جملاتی را منتخب برگزیدم و به جملاتی که استاد بالای صفحه از نویسندگان مشهور و موفق گفته بود پیوند دادم.
_______________________________
تمرین پنجم:نوشتن طرح داستان
تمرین امروز که راجب به وسوسه بود یک ایدهٔ بسیار فوق العاده را در ذهن من گذاشت و باعث که دربارهٔ آن فکر کنم و یک داستان بی نقص را شروع به نوشتن کنم.
عنوانی که برای نوشتن این داستان قرار گرفته بود،به عقیده من خیلی مناسب و خوب بود .
این تمرین همیشه مورد علاقه من بوده و تمرین به تمرین متوجه پیشرفت خودم میشم.
_______________________________
این بود توضیحاتی راجب به تمرینات کارگاه تولید محتوا
همچنین به تغییرات و پیشرفت هایش که از جلسه اول تا الان صورت گرفته پرداختم.
ارادتمند شما استاد گرامی
به نام خدا
تمرین اوّل
نمایشنامۀ تکپردهای
این تمرین شاهکار است.
هم میشود برای نوشتن یک نمایشنامۀ کوتاه از آن بهره بُرد، هم برای معرفی یک محصول خاص.
فکر میکنم بعد از دوبار تمرین، اینبار اصلاً احساس دشواری برای اجرای این تمرین نداشتم.
اگر عاشق محاورهنویسی باشی، هنگام نوشتن این تمرین انگار داری در بهشت قدم میزنی!
وقتی که کتاب غیرداستانیام تمام شد، آن را با یک نمایشنامۀ تک پردهای معرفی خواهم کرد.
در این نمایشنامه من دو دوست را روی یک نیمکت پارک نشاندم و گذاشتم یکی مدام سؤال بپرسد و دیگری جواب دهد و آخر سر کلافه شود از سؤالها.
تمرین دوم
تیترنویسی
این نوع تیترها را خودم خیلی دیده بودم و تأثیرش بر مخاطب را خودم تجربه کردهام.
من تیتری نوشتم که هفتۀ آینده یا این هفته در وبلاگم منتشر خواهم کرد.
استفاده کردن از این تمرین برای نوشتن تیترهای پستهای اسلایدی اینستاگرام عالی است.
من با این تمرین فهمیدم تیترنویسی مهارتی است که با آن نتایج شیرینی میتوان گرفت.
یکی از تیترهای نوشته شده:آیا دوست دارید با انجام دادن یک کار ساده، امروزتان را شیرین کنید؟
تمرین سوم
حکایتنویسی
با این تمرین میتوان از لحظههای زندگی، ساده عبور نکرد و این لحظات را به حکایتهای نغر تبدیل کرد.
وقتی تجربهها و خاطرهها زندگیات را به حکایت تبدیل میکنی، تازه میفهمی از لحظات زندگی چه استفادههایی میشود کرد!
این حکایتها مثل جملات قصارند و میشود از آنها در نوشتههای گوناگون استفاده کرد.
در تمرین سوم، حکایتهایی از خودم، برادرم و پدرم نوشتم.
تمرین چهارم
یادداشت آموزشی
جمله به جمله نوشتن نکتۀ اصلی این تمرین است.
وقتی ذهنت را باز میگذاری و جمله به جمله دربارۀ یک جمله مینویسی، اوّلاً راحت مینویسی دوماً فرصت داری از دریچههای مختلفی به جمله نگاه کنی.
دستت را از کاغذ برنداری چیزهایی مینویسی که خودت هم کف میکنی!
تمرین پنجم
نوشتن طرح داستان
با پیرنگها آشنا شدن، یکی از بهترین ویژگیهای این کارگاه است.
ما در خیلی از فیلم و سریالها و داستانها این پیرنگها را دیدیم و حتّی به بعضیهایشان هم پی بردیم.
امّا وقتی با همه یکجا آشنا میشویم و فرمول ساخت آنها را میفهمیم، داستان نوشتن آسان میشود.
این تمرین برای من که عاشق داستانم، تلفیق یک تمرین و بازی است.
حین این تمرین من احساس میکنم که دارم طرحی را نقاشی میکنم یا با ساز دهنی مینوازم!
من کارمندی را در این پیرنگ قرار دادم که وسوسۀ دزدی میکند و…