خیلیها عاشق نوشتن هستند اما همیشه با یک مشکل بزرگ و جدی روبرو هستند:
کمبود وقت.
حتی اگر همه چیز مهیا باشد و هیچ مانعی برای نویسندگی وجود نداشته باشد، بدون زمان و فرصت کافی برای نوشتن، نه چیزی خلق میشود نه نویسندهای متولد میشود.
مشکل کمبود وقت هم تنها مربوط به افرادی خاص که فعالیتهای خاصی را انجام میدهند نمیشود. وقتی نگاهی به گلهمندیهای افراد مختلف میکنیم متوجه میشویم این مشکل فراگیر است و شامل بسیاری از عاشقان نویسندگی میشود.
وقتی میبینیم که مشکل کمبود زمان را به گروه خاصی محدود نمیشود، پس میتوانیم راهکارهایی تجویز کنیم که برای عموم مردم قابلاستفاده باشد. یا میتوانیم ریشۀ این مشکل را در خاکی پیدا کنیم که هر حال و هوایی که افراد مختلف دارند را شامل میشود.
قبل از هر چیزی باید به این نکته توجه کنیم که شاید «نداشتن زمان کافی برای نوشتن» نام دیگر مشکلی است که اغلب اوقات با آن مواجه هستیم:
«مقاومت».
شاید ما زمان کافی در اختیارداریم اما در برابر نوشتن و دستبهقلم گرفتن مقاومت میکنیم.
شاید از اینکه کار نوشتن را شروع کنیم هراس داریم. میترسیم چون میخواهیم همه چیز خوب و عالی پیش برود و هیچ کمبودی در کار وجود نداشته باشد.
ما در برابر نوشتن مقاومت میکنیم چون آن را زیادی جدی گرفتهایم. میخواهیم راهی را در پیش بگیریم که از همان نقطۀ ابتدایی جذاب و وسوسهانگیز باشد. نمیخواهیم تاوان آماتور بودن خود را بپردازیم و این کار ما را میترساند.
جدای از این بحث، گاهی اوقات واقعاً زمان کافی در اختیار نداریم. هرچقدر هم که تلاش میکنیم باز هم میبینیم برای نوشتن وقت کم داریم. با این مشکل چه کنیم؟
همانطور که گفتیم راهکارهایی عمومی را عنوان میکنیم که هرکسی به فراخور موقعیتی که دارد میتواند از آنها استفاده کند.
راهکارهای خلق زمان برای نوشتن:
1
مثل یک عاشقپیشه رفتار کنید
وقتی عاشق کاری (یا شخصی) هستیم زمین و زمان را به هم میدوزیم و کارها را طوری مدیریت میکنیم که وقت کافی برای ملاقات و یا انجام آن کار را پیدا کنیم.
اگر زمان به حد کافی نداریم، شاید علاقه و عشق به نوشتن هنوز در ما فوران نکرده است. شاید هنوز به نوشتن مانند غذا خوردن نگاه نمیکنیم که اگر روزانه در وعدههای مشخصی آن را مصرف نکنیم، زنده نمیمانیم.
ما برای غذا نخوردن و نیازهای اولیه بهانهای برای وقت نداشتن نمیآوریم. همیشه و به هر طریقی شده وقت پیدا میکنیم و انجامشان میدهیم. فقط کافی است که بفهمیم نوشتن مانند غذا خوردن است.
اگر ننویسیم روح ما گرسنه میماند. با نوشتن روح را تغذیه میکنیم تا رشد کند و به حیات احساسی (و البته واقعی است) ادامه دهد.
2
یک صندلی پیدا کنید. بنشینید و بنویسید
مهم نیست کجا هستید. مهم نیست دوروبرتان چقدر شلوغ است. مهم نیست که نیاز به تمرکز و فضایی آرام برای نوشتن دارید. اگر این قدر گرفتار هستید که زمانی خلوت و بهدوراز شلوغی را پیدا نمیکنید، خودتان را به نوشتن در هر جایی عادت بدهید.
این کار سخت است اما نشدنی نیست. کمکم یاد میگیرید حتی در شلوغترین جاها با تمرکز کافی بنویسید. یاد میگیرید چطور از فضای بیرونی خودتان را جدا کنید و درون افکار و اندیشههایتان سیر کنید.
داشتن زمان یک مسئله است و استفاده از زمان مسئلهای مهمتر. یاد بگیرید از زمانهای کوچک و بهظاهر ناچیزی هم که دارید استفاده کنید. حتی اگر چند دقیقه زمان بیشتر ندارید، آن را به بهترین شکل ممکن تبدیل به نوشتن کنید.
درواقع بسیاری از کسانی که از نداشتن وقت کافی گله میکنند، توانایی استفاده از زمانهای در دسترس را ندارند. شاید هم به دنبال زمانهای طلایی میگردند که متأسفانه باید گفت این زمانهای آرام و بیدغدغهای که همه چیز بدون دلمشغولی خاصی فراهم است، تنها بخشی از فیلمهای تخیلی است و در زندگی عادی خیلی کم پیش میآید.
3
«نه» گفتن را تمرین کنید
به خیلی چیزها «بله» میگویید و به همین دلیل است که مجبورید به نوشتن «نه» بگویید.
منابع ما محدود است. زمان، انرژی، حوصله و ذوق ما محدود است. نمیتوانیم همۀ کارها را بهطور همزمان انجام دهیم. نیاز داریم تا بهترین کارها را با منابع محدود خود انجام دهیم.
پس باید یاد بگیریم به خیلی چیزها نه بگوییم. به درخواستهای دیگران که برای ما عایدی ندارد و یا حتی به کارهای مهمی که در بلندمدت نمیتواند برای ما مثمر ثمر باشد.
گاهی لازم است تلخ و دوستنداشتنی باشیم و از نظر دیگران زیاد موجه جلوه نکنیم تا بتوانم کار موجه نوشتن را به بهترین شکل ممکن و در زمان کافی انجام دهیم.
4
اولویتبندی را یاد بگیرید
کلی کار برای انجام دادن دارید. اگر بخواهید آنها را فهرست کنید، حتماً نوشتن را هم به این لیست اضافه خواهید کرد. حتی اگر برنامههای روزانهای را که نوشتهاید مرور کنید متوجه میشوید هرروز میخواستید بنویسید؛ اما درنهایت چه شد؟
حتی یک خط هم ننوشتهاید چون زمان کافی در اختیار نداشتهاید؛ اما اشتباه نکنید. مشکل این نیست.
خیلی وقتها مشکل این است که اولویتبندی کارها را یاد نگرفتهایم. هزاران کار مختلف در طول روز انجام میدهیم اما در پایان روز از خود راضی نیستیم. چون خیلی از کارهای اصلی هنوز انجامنشده است.
اگر کارها را به ترتیب اهمیتی که برایمان دارند اولویتبندی کنیم و نوشتن را جزو کارهای با اهمیت بالا طبقهبندی کنیم، مطمئناً خواهیم توانست زمان کافی برای نوشتن پیدا کنیم.
5
سحرخیز باشید تا زمان کافی تولید کنید
نوشتن برایتان مهم است؟ عاشق نویسندگی هستید و دوست دارید بخش مهمی از زندگی حرفهایتان را به خود اختصاص بدهد؟ در رؤیاهایتان کتابهای خود را میبینید که در شمار پرفروشترینها طبقهبندی شده است؟
پس دست به کار شوید. کمتر بخوابید. سحرخیز بودن را تمرین کنید. وقتی همه خوابند بیدار شوید و در آرامش بنویسید.
حتی اگر میتوانید چند دقیقه زودتر از زمانی که هر روز ساعتتان را کوک میکنید از رختخواب بیرون بزنید و شروع به نوشتن کنید. این کار را به صورت مرتب و روزانه تکرار کنید تا به یکی از مهمترین بخشهای زندگیتان تبدیل شود.
6
به سرعت عمل در انجام کارها شهره شوید
عادت کنید کارهایتان را سریعتر از حالت معمول انجام دهید. شما زمان کافی ندارید پس مجبورید این وقت را از کارهایی که برایشان زمان کافی در اختیار دارید قرض بگیرید.
مطمئن باشید میتوانید هر کاری که در طول روز انجام میدهید با شتاب بیشتری انجام دهید بدون اینکه کیفیت آن را پایین بیاورید.
از این زمانهای خلقشده برای نوشتن استفاده کنید. برای اینکه نوشتن را بهتر انجام دهید مجبورید کارهایی غیر از نوشتن را عالی انجام دهید.
این یک بازی است که مجموع زمانهای در اختیار ما را صفر میکند. وقتی زمان کمتری برای کارهایی غیر از نوشتن صرف میکنید، زمان بیشتری برای نوشتن ایجاد خواهید کرد.
چند لینک مفید و ویژه برای شما:
یک پاسخ
بسیار عالی و مفید!من از زمان طرح تابستانه مدرسه نویسندگی تمام نکات شما را در حال انجام دادن هستم و نتیجه بخش هم بوده