برخی تمرینها سبب میشود سرعت یادگیریمان پایین بیاید، در نتیجه فرصت بیشتری برای تثبیت ورودیهای تازهی ذهنمان فراهم میشود و میتوانیم کیفیت درونی کردن آن مطالب را بالا ببریم. تمرین رونویسی یکی از این تمرینهاست.
تمرین رونویسی چیست و چه اهمیتی دارد؟
تمرین رونویسی یعنی یک متن را پیش رویمان بگذاریم و شروع کنیم به نوشتن از روی آن. رونویسی باعث میشود با تأمل بیشتری با متن مواجه شویم؛ آن را با سرعت کندتری میخوانیم، با مضمون کلی متن بیشتر انس میگیریم، و حواسپرتیهایی که معمولن حین نوشتن به سراغمان میآید را کمتر تجربه میکنیم. همین امر سبب افزایش تمرکز ما میشود و کیفیت یادگیریمان را بالا میبرد.
رونویسی چگونه بر تسلط کلامی ما میافزاید؟
اگر حین رونویسی با نگاه تیزبینانهتری به تکتک واژهها و عبارتها بنگریم و کلمات و تعبیرهایی که توجهمان را جلب میکنند را یادداشت کنیم، بهمرور حساست واژگانی ما بیشتر میشود که این مقدمهی گسترش دایره واژگان فعال ما در گفتار و نوشتار است. البته یادآوری این نکته ضروریست که برای فعال کردن یک واژه در کلام، باید از آن بهصورت آگاهانه استفاده کنیم و صرف یادداشت کردن واژههای تازه، کمکی به ما نمیکند. (+)
چند پیشنهاد برای انجام هرچه بهتر این تمرین:
- با قلم و کاغذ بنویسیم
نوشتن با قلم و کاغذ باعث میشود از حواسپرتیهای کار با ابزار دیجیتال در امان بمانیم.
- در انتخاب اثری که میخواهیم از رویش بنویسیم دقت کنیم
سراغ آثاری برویم که به آنها علاقه داریم و دلمان میخواهد سبکی مشابه آن نویسنده داشته باشیم. همچنین برای انتخاب آثار ترجمه شده بهتر است سختگیر باشیم. برای مثال میتوانیم از ترجمههای نجف دریابندری و سروش حبیبی نثر پاکیزهی فارسی بیاموزیم.
- حین رونویسی، با صدای بلند از روی متن برای خود بخوانیم
انجام این کار تمرکز ما را افزایش میدهد و باعث میشود با ذهنآگاهی بیشتری درگیر نوشتن شویم.
- رونویسی را در برنامهی روزانهی تمرین نویسندگی خود بگنجانیم و برایش خردترین حالت ممکن را در نظر بگیریم
برای مثال حداقل روزی ۵ دقیقه رونویسی کنیم و هر بار فقط از روی یک پاراگراف بنویسیم.
- از روی انواع سبکهای نوشتاری رونویسی کنیم
یک بار سراغ شعر برویم، یک بار سراغ داستانک، بار بعدی از روی یک نمایشنامه بنویسیم، یک بار از روی رمان و…
- بلافاصله بعد از رونویسی، آزادنویسی کنیم
وقتی این تمرین را انجام میدهیم متوجه میشویم فضای ذهنی نویسنده، لحن و کلماتش وارد نوشتهی ما میشود. صدالبته که قصد کپی کردن از روی بهترین آثار و بازتولید آنها را نداریم. فقط میخواهیم از بهترین نویسندگان نوع صورتبندی جملات و استفادهی هوشمندانه از کلمات را بیاموزیم.
یک نوع رونویسی: تفکیک جملههای یک پاراگراف
در این نوع از رونویسی، هر جمله را در یک سطر مینویسیم. معیارمان برای تفکیک جملهها رسیدن به نقطهی پایان است. برای مثال چند سطر از کتاب یوزپلنگانی که با من دویدهاند نوشتهی بیژن نجدی را باهم تفکیک میکنیم. قبل از تفکیک:
اینجاست. این تکه از مغز، دیرتر از تمام سلولها میمیرد. اینجا هم لایههای فراموشی است. صداهایی که ما میشنویم به اینجا میرسد جذب این توده لیز میشود و ما آن را فراموش میکنیم، در حالی که همیشه توی کله ماست. اینجا پر از اعتقادات فراموش شده است، جای دفن شدن اسم کسانی که دوستشان داشتهایم، بیآنکه بتوانیم به یاد آوریم که آنها چه کسانی بودهاند. هزاران سلول اینجاست که کارشان فقط خاکسپاری است، خاکسپاری رؤیاهای ما. خانم مهران گفت: شما مرا میترسانید دکتر. دکتر گفت: نه اصلاً ترسناک نیست. غمانگیز است. همین صداهای مغز مرتضی است که بعد از مردن او هنوز مثل نبض میزند. صداهایی که این کامپیوترهای احمق را ترسانده، اسمها، اعتقادات، عشقهای دفنشده توی کله مرتضی حالا مثل روح او دارد از تنش جدا میشود.
بعد از تفکیک:
اینجاست.
این تکه از مغز، دیرتر از تمام سلولها میمیرد.
اینجا هم لایههای فراموشی است.
صداهایی که ما میشنویم به اینجا میرسد جذب این توده لیز میشود و ما آن را فراموش میکنیم، در حالی که همیشه توی کله ماست.
اینجا پر از اعتقادات فراموش شده است، جای دفن شدن اسم کسانی که دوستشان داشتهایم، بیآنکه بتوانیم به یاد آوریم که آنها چه کسانی بودهاند.
هزاران سلول اینجاست که کارشان فقط خاکسپاری است، خاکسپاری رؤیاهای ما.
خانم مهران گفت: شما مرا میترسانید دکتر.
دکتر گفت: نه اصلاً ترسناک نیست.
غمانگیز است.
همین صداهای مغز مرتضی است که بعد از مردن او هنوز مثل نبض میزند.
صداهایی که این کامپیوترهای احمق را ترسانده، اسمها، اعتقادات، عشقهای دفنشده توی کله مرتضی حالا مثل روح او دارد از تنش جدا میشود.
این تمرین به ما کمک میکند فرصت و فضای بیشتری برای برررسی دقیق هر جمله داشته باشیم. بهتر است بعد از آن که کل جملههای یک پاراگراف را تفکیک کردیم، در مواجه با هر جمله از خود بپرسیم:
«نویسنده چرا این جمله رو نوشته؟»
«آیا این جمله اضافهست و میشه حذفش کرد یا نه؟»
«نویسنده از چه کلمهها و ساختاربندیای استفاده کرده تا این جمله رو بسازه؟»
«اگه من میخواستم همین جمله رو بنویسم، چطوری مینوشتمش؟»
از روی چه آثاری رونویسی کنیم؟ چند پیشنهاد از مدرسه نویسندگی
۱- شب یک شب دو از بهمن فرسی
۲- روزها در راه از شاهرخ مسکوب
این دو کتاب را میتوانید از سایت یا کانال تلگرامی باشگاه ادبیات دانلود کنید.
۳- مقالات محمد قائد
مقالات قائد را میتوانید از سایت او، یا در دو کتاب دفترچه خاطرات و فراموشی و ظلم، جهل و برزخیان زمین بخوانید.
۴- ابله نوشتهی داستایوفسکی، ترجمهی سروش حبیبی
۵- دفترهای شعر عباس صفاری
۶- شب هول از هرمز شهدادی
نکتهی مهم در اثربخشی رونویسی تکرار انجام آن است. اگر میخواهیم بهواسطهی این تمرین به نثر بهتر و پاکیزهتری برسیم، باید آن را در برنامهی روزانهی نوشتنمان بگنجانیم. ولو برای رونویسی از یک نقلقول.
بیایید همین حالا دستبهکار شویم و از روی بخشی از کتاب شب هول بنویسیم:
در یخچال نشستهام و خیالخواری میکنم. در یخچال نشستهام و خودخواری میکنم. از کابوسهایم تغذیه میکنم. آرزوها و جاهطلبیهایم را نشخوار میکنم. از امیال و خاطرات جوانیام تغذیه میکنم. رؤیاهایم را نشخوار میکنم و بیخبرم. از آنچه در بیرون از یخچال میگذرد بیخبرم. مثل کرمی در درون پیله، خودخوار، کابوسخوار، آرزوخوار، خاطرهخوار، رؤیاخوار، خیالخوار و بیخبر. نشسته در درون یخچالم و بیخبر از آنچه در بیرون از یخچال میگذرد. و در یخچال وحشت همیشه با من است. مثل خدا که همیشه با من است. باورم نمیشود که میشود نترسید. همانطور که باورم نمیشود که میشود خدایی نباشد. حتی تصورش برایم مشکل است. لاکپشت بدون لاک تاب هوا را هم ندارد. و ترس من لاک من است. پوستهای سخت است که از فضای بیرون، از هوای بیرون، و از نفس آدمهای بیرون جدایم میکند. همیشه محتاطم. به کوچکترین حرکت ناآشنایی سرم را میدزدم و در درون پوستهی ترس پنهان میشوم. نفوذناپذیر و جامد. در درون این قشر ضخیم است که بیدارم، میبینم، میشنوم، و همه گمان میکنند که سنگم، نمیبینم، نمیشنوم، خوابم. و یا، اگر خیلی هوشیارم بپندارند فکر میکنند پذیرفتهام. همهچیز را پذیرفتهام. خدایم هم همینجاست. زیر لاک من است. بند نافی است که مرا به دنیای بیرونی پیومد میدهد. اگر او نباشد چه کسی بازگویی رنجهایم را بشنود؟ باور نمیکنم که حیات همین است. همین که بر من گذشته است. بر من که قهرمان نیستم. لاکپشت هم نیستم.
اگر این تمرین را انجام دادید، برایمان در کامنتها از تجربهی رونویسیتان بگویید.
10 پاسخ
سلام پگاه جانم. دیروز وقتی داشتم از کتاب شب یک شب دو بهمن فرسی رونویسی میکردم نوع نقطه گذاریهای متن توجهام را جلب کرد. بهنظرم عجیب آمد که چند جا گیومه یا پرانتز باز کرده بودن ولی پایین تر جایی ندیدم گیومه قبلی را ببندند. یا جلوی بعضی از پارگرافها خط تیره گذاشته بودن. ممنون میشم درباره علت کارشون یه توضیح کوچیک بهم بدین.
سلام معصومه جان، بیاین توی تلگرام و با عکس باهم گفتوگو کنیم راجع بهش😍
من مدتی طولانی انجامش میدادم و خیلی خوب بود اما از دو ماه پیش که بیماری مادرم شدت گرفت نتونستم ادامه بدم اما برای بهبود حالم با خواندن مجدد مقاله تون از فردا مجدد شروعش میکنم تمام کتابهای پیشنهادی در لیستتون رو جز شب یک شب دو رو خریدم و از اونها شروع میکنم شکر برای وجود مبارکتان. قلمتان مانا و تنتان سلامت استاد عزیز
مهناز نازنینم، امیدوارم تجربهی انجام دوبارهی این تمرین برای شما حسابی لذتبخش باشه❤🥰
به به! یک راهکار عالی دیگه برای تمرین نویسندگی. ممنون از راهنمایهاتون پگاه جان.🙏🙏🙏
ممنونم از توجه ارزشمندتون معصومه جان نازنینم.🥰❤
برای رونویسی از یک پاراگراف یا یک متن باید چند بار از روی آن بنویسیم ؟
این مهمه؟
آزیتا جان سلام. اگر چنین کاری انجام بشه خیلی خوبه و بسیار مؤثرتر خواهد بود.