چگونه صدای خود را در نوشتن پیدا کنیم؟ | ۳ عادت برای رسیدن به صدای اصیل نویسنده

چگونه صدای خود را در نوشتن پیدا کنیم؟ | ۳ عادت برای رسیدن به صدای اصیل نویسنده

هر رازی از روح یک نویسنده، هر تجربه‌ای از زندگی‌اش، و هر ذهنیتی در مغزش، در نوشته‌هایش نمایانگر خواهد بود.

-ویرجینیا وولف

صدای خود نویسنده چیست؟

«جوانا پن» صدای نویسنده را نحوه‌ی برقراری ارتباط او با دنیای درونی‌اش می‌داند. در واقع صدای یک نویسنده ریشه در زندگی فکری و حسی او دارد. این که از چه زاویه‌ای به دنیا می‌نگرد، چه ارزش‌ها و باورهایی دارد، تعریف شخصی‌اش از مسائل چگونه است، چطور می‌اندیشد، برای تصمیم‌گیری درباره‌ی موضوعات مهم چگونه عمل می‌کند، چه اهداف و آرزوهایی دارد، اتفاقات را چگونه ترجمه می‌کند و… همه‌وهمه باعث می‌شوند نویسنده در نهایت با صدای منحصربه‌فرد خودش بنویسد. یک نویسنده زمانی می‌تواند با صدای مخصوصش بنویسد، که خود را از آثارش دور نداند. اگر یک نویسنده به صرف انجام وظیفه یا از روی اجبار یا آگاهی ناکافی دست‌به‌قلم شود، و نوشتن را کاری دشوار و بیرون از زندگی روزمره‌اش ببیند، نمی‌تواند به رسیدن به صدای اصیل خود امیدی داشته باشد.

یکی از مهم‌ترین اهداف ما در نوشتن، رسیدن به خودشناسی بیشتر است. ما از خواندن و نوشتن کمک می‌گیریم تا از تفکرات و باورهای سطحی‌مان فاصله بگیریم، نقص‌ها و شکاف‌های وجودی‌مان را بهتر بشناسیم و به واسطه‌ی گذر از آن‌ها، به لایه‌های عمیق‌تری از شخصیت‌مان دست یابیم. با رسیدن به چنین نقطه‌ای می‌توانیم ویژگی‌های رفتاری، مدل‌های فکری، تمایلات پنهانی و دغدغه‌های بزرگ‌تری از خود را مشاهده کنیم که روایت هر یک از آن‌ها، جاده‌ی رسیدن به صدای ویژه‌مان را هموارتر می‌کند.

 

چگونه می‌توانیم به صدای نوشتن خود برسیم؟

  • همواره دغدغه‌ی توسعه‌ی فردی داشته باشیم

بهتر است مطالعه‌ی کتاب‌های مربوط به روانشناسی و خودشناسی را در برنامه‌ی مطالعاتی‌مان بگنجانیم؛ حین مطالعه‌ی چنین کتاب‌هایی، زیر عبارت‌های مهم خط بکشیم، کلیدواژه‌ها برداریم و حاشیه‌نویسی کنیم. بکوشیم خواندن هر نکته‌ی تازه که به خودشناسی بیشتر راه می‌دهد را به یک اقدام مشخص و کوچک گره بزنیم. برای مثال اگر فصلی از کتابی را می‌خوانیم که تمریناتی برای افزایش اعتماد به نفس را ارائه می‌دهد، به خود بگوییم: «تا وقتی تمرین‌های این فصل رو انجام ندادم، سراغ فصل بعدی کتاب نمی‌رم». نوشتن منظم گزارش از روند خودشناسی‌‌مان، یکی دیگر از تمرین‌هایی‌ست که به ما کمک می‌کند به صدای اصیل خود برسیم.

اگر دغدغه‌ی توسعه‌‌ی فردی دارید، شرکت در «حرکت توسعه‌ی فردی» را به شما پیشنهاد می‌کنیم؛ نوشتن از توسعه‌ی فردی برای توسعه‌ی فردی

 

  • بیشتر آزادنویسی کنیم

دوای تمام دردهای نویسندگان به همین عبارت برمی‌گردد: آزادانه نوشتن

هرچقدر زمان بیشتری را صرف آزادنویسی کنیم و با نگرش جدی‌تر با آن مواجه شویم، می‌توانیم بیش از پیش از مزایایش بهره‌مند شویم. خوب است هر روز اهمیت آزادنویسی را به خود یادآور سازیم و بکوشیم همواره از دل تمام مشغله‌هایی که ما را به دام روزمرگی می‌اندازند، وقت‌هایی برای آزاد نوشتن بدزدیم.

برای آشنایی بیشتر با اصول آزادنویسی مقاله‌ی روبه‌رو را مطالعه کنید: آزادنویسی چیست؟

 

  • یادداشت‌برداری روزانه را جدی بگیریم

یادداشت‌نویسی روزانه به ما کمک می‌کند در لحظه زندگی‌ کنیم، حواسمان به جرقه‌‌های ذهن‌مان باشد و به استقبال ایده‌های تازه برویم. یک نوع کاربردی از یادداشت‌برداری، نوشتن تنها ۳ جمله است. بارها در وبینارهای روزانه و رایگان اهل نوشتن و دوره‌هایی مثل کلاس آنلاین نویسندگی خلاق و کمپ ایده‌پزی اهمیت انجام این تمرین را یادآوری کرده‌ایم. این که در طول روز ۱۰ تا ۲۰ مرتبه دست‌به‌قلم شویم و هر بار سه جمله بنویسیم. نوشتن این سه جمله اغلب کمتر از دو دقیقه زمان می‌برد.

۳ جمله‌ای که می‌نویسیم می‌تواند در پاسخ به ۳ پرسش زیر باشد:

۱-همین حالا چه احساسی دارم؟
۲-دارم به چه چیزهایی فکر می‌کنم؟/ چه چیزهایی باعث شده مضطرب باشم؟

۳-بدنم به این اضطراب‌ها چه واکنشی نشون می‌ده؟ آیا در جایی از بدنم حس گرفتگی، درد یا کرختی دارم؟

 

صدالبته نوشتن این سه جمله به هیچ موضوعی محدود نمی‌شود و سؤالات بالا وقتی به کمک ما می‌آیند که هیچ ایده‌ای برای نوشتن نداریم. اگر به نوشتن سه جمله‌های روزانه عادت کنیم و هر بار که یادش می‌افتیم ۳ جمله‌ی تازه به یادداشت‌های روزمان اضافه کنیم، خواهیم دید که به‌مرور می‌توانیم الگوهای غالب بر افکار، احساسات و تصمیمات‌مان را بشناسیم. کافی‌ست زمانی را به بازبینی آزادنویسی‌ها و یادداشت‌های لحظه‌ای‌مان اختصاص دهیم تا نحوه‌ی صورتبندی جمله‌هایمان را بسنجیم. اگر پُرنویسی(زیادنویسی) را جدی بگیریم و کمیت کار را(مخصوصن در ابتدای مسیر نویسندگی)‌ بالا ببریم، خیلی زود می‌توانیم صدای نوشتن‌مان را تشخیص دهیم. این گونه نه تنها از آثاری که خلق می‌کنیم دور نمی‌مانیم،‌ بلکه در هر متنی که می‌نویسیم، ولو یک سطر، اثری از خود و صدای منحصربه‌فردمان به‌جا می‌گذاریم.

 

من فقط به این دلیل می‌نویسم که صدایی در من وجود دارد که خاموش نمی‌شود.

-سیلویا پلات

در پایان

به عنوان جمع‌بندی، اگر دغدغه‌ی رسیدن به صدای ویژه‌ی خود در نوشتن را داریم باید هر روز فرصت ابراز وجود را برای خودِ واقعی‌مان فراهم کنیم، و به خودمان یادآوری کنیم ترس از قضاوت، خجالت‌زدگی یا تبعاتی که فکر می‌کنیم با خودافشایی در نوشته‌ها دامن‌گیرمان می‌شود،‌ تنها بهانه‌هایی هستند که سد راه خلاقیت کلامی، و رسیدن به صدای اصیل کلام ما می‌شوند. اگر نتوانیم بر چنین موانعی غلبه کنیم متن‌هایی خشک و بی‌روح خواهیم نوشت؛ نوشته‌هایی که هوش مصنوعی بهتر از ما از پس نوشتنش برمی‌آید.

 

پس اگر در جست‌وجوی صدای اصیل‌تان هستید، خودشناسی را جدی بگیرید، تا جایی که می‌توانید آزادنویسی کنید، و برای نوشتن از افکار و احساسات لحظه‌ای‌تان وقت بدزدید؛ تمرین سه جمله را هم از یاد نبرید.

پگاه جهانگیرنژاد

 

این مقاله را به اشتراک بگذارید:
دیدگاه‌ها:

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *