آزمایشها و تحقیقات زیادی در جهان انجامشده که فواید نوشتاردرمانی را بر افزایش سلامت روانی و جسمانی بهوضوح نشان میدهند.
نوشتاردرمانی برای کسانی که از شرایط دشوار زندگی رنج میبرند بسیار مناسب است. جملۀ معروفی از بائر هست که میگوید: «قلم از قرص قویتر است.»
فهرست بلندبالایی از این تحقیقات در حوزۀ نوشتار درمانی وجود دارد. در اینجا فقط به چند مورد از آنها اشاره میکنیم و علاقهمندان به بررسی بیشتر را به انبوه منابعی که در این زمینه وجود دارد، ارجاع میدهیم.
1
بررسیها نشان داده حتی ضربان قلب و تنفس یک جنایتکار بعد از اعتراف، بلافاصله نسبت به قبل به میزان زیادی کاهش مییابد. همین باعث شده تحقیقاتی انجام شود که نشان میدهد همه ما بعد از مواجهه با گذشته، در هنگام نوشتن احساس بهتری داریم.
2
طی یک پژوهش، شش هفته بعد از نوشتن پیاپی دربارۀ رویدادهای پراسترس، مراجعۀ دانشجویان به مرکز بهداشت بسیار کمتر شده بود.
3
نمونه خون افراد، شش هفته بعد از نوشتن دربارۀ موضوعاتی که آنها را از دیگران پنهان میکنند، افزایش پاسخ ایمنی و لنفوسیتها (گلبولهای سفید از بین برنده باکتریها و ویروسها) را نشان داد.
4
از عدهای با بیماری آسم و عدۀ دیگری با بیماری آرتروز (ورم مفاصل) خواسته شد که دربارۀ پراسترسترین تجربۀ زندگیشان در 20 دقیقه طی 3 روز متوالی بنویسند. چهار ماه بعد محققان دریافتند که تقریباً نیمی از آنها در علائمشان بهبودهای بالینی نشان دادند. اما در گروهی که فقط دربارۀ نقشههای روزانهشان نوشته بودند، هیچگونه تغییری مشاهده نشد.
البته محققان هشدار میدهند که نوشتن نباید جایگزین درمان نسخهای شود.
5
محققان دو ویژگی را مشخص کردهاند که سلامتی بیشتر را پیشبینی میکند. استفاده تکراریتر از واژههای هیجانی مثبت (مثل خوب، شاد، عشق) و تعداد متعادلی از واژههای هیجانی منفی (مثل عصبانی، ضربه، زشت). در مطالعهای دربارۀ زنان تارکدنیا و نوشتههایشان، معلوم شد کسانی که نوشتههای اولیهشان در سالهای جوانی بیشترین محتوای هیجانی مثبت را داشت، بیشتر عمر کردهاند. احتمال دارد یک سبک توجیهی خوشبینانه -در تضاد با یک سبک بدبینانه- بتواند فرد را بهسوی احساسات والاترِ خوب زندگی کردن و حتی طول عمر بیشتر سوق دهد.
6
در یک دورۀ پنجماهه بعد از نوشتن، کسانی که فقط دربارۀ فواید حاصل از رویداد آسیبزا نوشتند، کمتر به درمانگاهها مراجعه کردند. معلوم شد که دیدن جنبۀ مثبت این رویدادها میتواند آزردگی کمتری ایجاد کند.
7
نتایج زیادی گزارش شده است که نوشتاردرمانی ابزار کمک به خویشتن را برای افراد فراهم کرده است. مثلاً تحقیقات جودیث پیزارو (2004) نشان داده است که پس از گذشت یک الی یک و نیم ماه از پایان دورۀ آموزشی نوشتاردرمانی، تغییرات زیادی در سلامت جسمانی و روانی شرکتکنندگان گزارش شده است.
البته تحمل برونریزی زیادِ هیجانهای منفی و اضطرابها گاهی برای شرکتکنندگان دشوار است و باعث انصراف از ادامۀ دوره میشود. در چنین مواردی، فنون دیگری از شاخههای هنردرمانی (مانند نقاشی، مجسمهسازی و صنایعدستی) در کنار نوشتاردرمانی توصیه میشود. گاهی سوادِ کمِ خواندن و نوشتن یا تجربههای تلخ کلاسهای املاء و انشاء در مدرسه، باعث میشود کسانی از نوشتن گریزان شوند. یا شدت رویداد آسیبزا چنان عمیق بوده که فرد از نوشتن آن طفره میرود.
دربارۀ بعضی بیماران باید آشکارسازیِ نوشتنی با آموزش مهارتهای مقابلهای همراه شود که بتوانند بر احساسات منفی خود غلبه کنند.
ما هنوز نمیدانیم چرا نوشتن دربارۀ رویدادهای پردرد زندگی میتواند سلامتی را بهبود بخشد ولی پاسخ احتمالاً در جایی از روابط همچنان اسرارآمیز بین فشار روانی و اختلال قرار گرفته است. فرض کنیم افراد از طریق بازداریِ روانشناختی یعنی پنهان کردن احساساتشان با تجربههای پراسترس مقابله میکنند. این بازداری به سیستم ایمنی بدن آسیب میرساند. وقتی شخص از طریق کلمات خود را مجبور میکند تجربۀ آسیبزایش را کنترل و محدود کند، تجربههای منفی را کاهش میدهد و نظم ایمنی را بازمیگرداند.
و در آخر اینکه:
نویسنده: کبری حسینی
منبع: کتاب نوشتاردرمانی
پیشنهاد:
2 پاسخ
خیلی جالب بود