چگونه یک داستان عاشقانه بنویسیم؟

چگونه یک داستان عاشقانه بنویسیم؟

عشق و روابط عاطفی بین دو نفر یکی دیگر از سوژه‌های پرطرفدار در داستان‌نویسی است. کتاب‌های داستانی خوبی با مضمون عاشقانه توسط نویسندگان ایرانی نوشته شده که با اینکه سال‌ها از زمان چاپ و نشر آن‌ها می‌گذرد، اما هنوز خواندنشان لذت دیگری دارد. رمان‌های شوهر آهوخانم، چشم‌هایش و سیگار شکلاتی از این دست می‌باشند.

داستان‌های عاشقانه، یا غم‌انگیز هستند یا مفرح و شاد؛ مسئله‌ی عمده‌ی این سبک داستان‌نویسی این است که در رمان‌های عاشقانه، سوژه‌ی اصلی و تمرکز داستان روی زنان می‌باشد. درواقع طرح‌های داستان بیشتر حول احساسات و جنسیت می‌چرخد تا اکشن بودن. به همین دلیل ذهنیتی منفی از این نوع ژانر وجود دارد؛ هرچند با نوشته‌شدن رمان‌های دراماتیکِ خوب و پرمایه، این دیدگاه کمرنگ‌تر شده است.

اما با تمام این اوصاف، ژانر عاشقانه هنوز در صدر کتاب‌های داستانی پرطرفدار قرار دارد و همین توجه باعث شده رمان‌های عاشقانه در شمار پرسودترین رمان‌های فروخته شده در میان سایر سبک‌های داستانی باشند.

طبق آمار Bookstr.com، در حال حاضر داستان‌های عاشقانه با درآمد 1.4 میلیارد دلار جزو پردرآمدترین ژانرها در صنعت ادبیات داستانی هستند. از این رو یادگیری نحوه‌ی نوشتن این سبک داستانی نیز طرفداران زیادی پیدا کرده است.

به همین خاطر در این نوشتار به آموزش «چگونه یک داستان عاشقانه بنویسیم» پرداختیم و سعی کردیم مراحل نوشتن یک کتاب عاشقانه را مفصل بیان کنیم تا شما در انتهای مقاله قادر به نوشتن اولین رمان عاشقانه و مهیج خود باشید.

1) انتخاب یک ایده‌ی جذاب برای نوشتن داستان عاشقانه

اولین قدم برای نوشتن هر نوع قصه‌ای انتخاب یک ایده‌ی جذاب است. باید یک ایده و یک داستان برای گفتن داشته باشید. به آنچه که دوست دارید اتفاق بیفتد فکر کنید. دوست دارید ماجرای عاشقانه‌ی رمان شما چگونه شروع شود؟ یک عاشقانۀ دل‌چسب یا سخت و پر تنش؟

برای آنکه بدانید به چه چیزی علاقه دارید، سوال‌ طرح کنید:

  • آیا من جزو آن ‌دسته از کسانی هستم که عشق در یک نگاه را باور دارم یا ترجیح می‌دهم با ورود عشق مخالفت کنم؟
  • وصالی آهسته و کش‌دار، یا جذبی آنی را دوست دارم؟
  • به احساسات آرام و عمیق یا جاذبه‌های سطحی و فوری علاقه دارم؟
  • دوست دارم چه چیزهایی از موضوعات اکشن و پرصدا را داخل داستان‌‌هایم بیاورم؟

و ‌سوال‌های بسیار دیگر که می‌توانید طرح کنید. هر چقدر سوال‌ها، ریزتر و شفاف‌تر باشد، قطعاً ذهنیت شما بازتر می‌شود.

نکته: داستان‌های عاشقانه، بهترین فضا برای پرداختن به فانتزی‌های رمانتیک هستند.

پیشنهاد ما: برای اینکه بتوانید ایده‌های متنوعی برای نوشتن پیدا کنید، خواندن این مقالات را از دست ندهید.

چگونه ایده، برای نوشتن کتاب پیدا کنیم؟

نویسندگان بزرگ چگونه ایده برای نوشتن کتاب پیدا می‌کردند؟

2) پیدا کردن سبک و ژانر مورد علاقه برای نوشتن داستان عاشقانه

سعی کنید سبک و ژانر مورد علاقه‌ی خود را انتخاب کنید؛ چون خوانندگان هیجان و علاقه‌ی نویسنده را از روی آنچه که نوشته، حس می‌کنند. وقتی شما در مورد موضوعی که خودتان دوست دارید و برایتان مهم است بنویسید، احساس شما در متن جاری می‌شود و مخاطب، آن را با خواندن داستانتان درک می‌کند.

کافی است به برخی از داستان‌های عاشقانه‌ که در سال‌های اخیر خوانده‌اید توجه کنید. علت علاقه‌مندی شما دقیقا‌ً همین است که نویسنده، شما را با علاقه‌ی خود همراه کرده است؛ مثلاً کسانی که کتاب بلندی‌های بادگیر را خوانده‌اند می‌دانند که از آن دست کتاب‌هایی‌ست که دوست‌داران رمان‌های عاشقانه، از جمله خودم، بارها آن را خوانده‌اند. یا کتاب برباد رفته؛ آن هم جزو داستان‌های رمانتیکی است که همیشه از خواندنش لذت برده‌ام. شما هم رمان‌های عاشقانه و رمانتیکی که تاکنون خوانده‌اید را مرور کنید. مطمئن باشید ایده‌های زیادی برای نوشتن پیدا خواهید کرد.

اگر به نظرتان این کار سخت است، اصلاً نگرانش نباشید؛ چرا که در ادامه‌، دستور‌العمل‌ها و نکاتی را که لازم دارید برای شما خواهیم گفت:

  • قبل از هرچیز دغدغه‌های خود را جدی بگیرید
  • دغدغه‌ی چه مسائلی را دارید؟
  • به چه موضوعاتی علاقه‌مند هستید؟
  • چه موضوعاتی ذهن شما را درگیر خود می‌کند؟

پاسخ هر یک از این سؤال‌ها می‌تواند شما را در یافتن ایده راهنمایی کند. بعد از یافتن ایده، موضوع ژانر داستانتان را مشخص کنید.

3) مشخص‌کردن موضوع ژانر داستان برای نوشتن داستان عاشقانه

  • اولین قرار عاشقانه را به تصویر بکشید

در فضای داستان، هر چیزی که می‌نویسیم باید با موضوع ژانر انتخابی مطابقت داشته باشد. برای مثال به مجموعه داستان «پرسی جکسون و المپ‌نشینان» از نویسنده‌ی آمریکایی «ریک ریوردن» دقت کنید. یک مجموعه داستان تخیلی برای ردۀ سنی کودک و نوجوان است که موضوع ژانر آن مشخص است و می‌بینیم که بیشتر تمرکز روی دیالوگ و مونولوگ‌های شخصیت‌هاست؛ هرچند در کنارش به چند صحنه‌ی اکشن و ماجراجویانه نیز پرداخته شده است. بی‌راه نیست حتی اگر بگوییم تعیین موضوع ژانر در داستان‌های رمانتیک اهمیت بالاتری دارد.

خوانندگان، داستان‌های عاشقانه را با ژانر مورد علاقه‌ی خودشان می‌پسندند و آن را دنبال می‌کنند. برخی رمان‌های عاشقانه‌ی تاریخی را بیشتر از سبک‌های معاصر می‌پسندند. شاید برخی از خوانندگان تنها به عاشقانه‌هایی با پایان‌ شاد و همیشه‌ خوش علاقه‌مند باشند و برخی هم عاشقانه‌هایی همراه با تمایلات جنسی ‌و میل به تن‌خواهی را ترجیح ‌دهند.

اینکه موضوع ژانر شما چیست، نقش مهمی در تعیین حلقه‌ی مخاطب و خوانندگان شما خواهد داشت. البته لازم نیست از همان اول نگران این موضوع باشید. در ابتدای مسیر نوشتن شما باید هر آنچه دوست دارید و دلتان می‌خواهد را بنویسید؛ اما در خلال نوشتن، مدام به این فکر کنید که چند نوع ژانر داریم و ژانر انتخابی شما چیست؟ یا این‌که نوشته‌های شما در کدام‌ یک از این ژانر‌ها قرار خواهد گرفت.

4) انتخاب ژانرهای پر درآمد برای نوشتن داستان عاشقانه

اگر به دنبال این هستید که نوشتن، شما را خیلی سریع به درآمد برساند، بدیهی است که ژانرهای عامه‌پسند و ‌متداول مناسب کار شما خواهد بود.

مثال: کتاب «حماسه‌ی گرگ‌ و میش» از «استفانی مه یر» نویسنده آمریکایی به محض چاپ و انتشار، با استقبال کم‌نظیری از طرف مخاطب‌ها مواجه شد؛ استقبالی غیرقابل‌ تصور. تا جایی که نویسنده آن را ادامه داد و قسمت‌های دیگر آن را هم نوشت. به همین دلیل نویسندگانی که به دنبال کسب درآمد از طریق نوشتن هستند، معمولاً ژانرهای همه‌پسندتری را انتخاب می‌کنند.

نکته: از این موضوع غفلت نکنید که همه‌ی نویسندگان باید انواع ژانر را بشناسند.

تا اینجای مقاله از نحوه‌ی ایده‌یابی و انتخاب موضوع ژانر صحبت کردیم. اکنون وقت آن است به نحوه‌ی نوشتن رمان عاشقانه بپردازیم.

5) تمرکز روی بارش‌های فکری و‌ خلاصه‌نویسی برای نوشتن داستان عاشقانه

  • ماه عسلی دلنشین بسازید

برای شروع نوشتن رمان عاشقانه، مثل بقیۀ داستان‌ها ابتدا تمام آنچه را به ذهنتان می‌رسد و ما به آن‌ بارش‌های فکری می‌گوییم بنویسید و تمام نکات مهمی که قصد دارید در رمانتان بیاورید را به صورت خلاصه اضافه کنید.

نکته: نوشتن رمان، قدم‌ به قدم صورت می‌گیرد. باید مراقب باشید در میانه‌ی راه دچار دلزدگی نشوید؛ پس با دقت به نکات بعدی توجه کنید.

با انتخاب موضوع ژانر در قسمت 3، بخش قابل توجهی از مسیر برای شما مشخص می‌شود؛ چرا که هرآنچه قرار است در داستان بیاید، باید با موضوع ژانر مطابقت داشته باشد. اما به این نکته دقت کنید که اغلب داستان‌ها از یک سیر منطقی خاص و مشخصی تبعیت می‌کنند.

  • سیر منطقی داستان عاشقانه

در داستان‌های عاشقانه، ابتدا دو نفر یکدیگر را ملاقات می‌کنند، عاشق هم می‌شوند، برخی موانع و مشکلات سر راه آن‌ها قرار می‌گیرد و آن‌ها در نهایت با کمک هم بر تمام مشکلات فایق می‌آیند. این همان سیر منطقی داستان است، ضمن این‌ که خوانندگان نیز این سبک از داستان را می‌پسندند.

در ادامه به این نکته دقت کنید که شما هر موضوع دلچسبی را نمی‌توانید وارد داستانتان کنید، مگر با ژانر انتخابی شما مطابقت داشته باشد. پس چیزهایی را در داستان بیاورید که علاوه بر این موضوع، داستان شما را منحصر‌به‌فرد و خواندنی کند. شاید در حال حاضر مشغول نوشتن قصه‌ی عشق میان دو دزد دریایی بر فراز آب‌ها آن‌ هم در قرن نوزدهم باشید. یا این‌که قصه‌ی عشق میان دو جوان مهاجر ایرانی در مرزهای آمریکا را روایت ‌کنید. اینکه کدام باشد فرقی نمی‌کند، می‌توانید هر طور دوست دارید بنویسید. فقط باید با موضوع ژانر انتخابی شما مطابقت داشته باشد.

نکته: هیچ‌وقت از مطالعه غافل نشوید. سعی کنید داستان‌های متعددی را که هم‌سو با ژانر داستان‌ شماست بخوانید تا رفته‌رفته درک کنید خوانندگان چه انتظاراتی از یک داستان خوب دارند. بی‌شک قرار نیست کار نویسنده‌ی دیگری را کپی کنید و یا مرتکب سرقت ادبی شوید؛ اما به این دلیل که رمان‌های عاشقانه‌ی خوبی متناسب با توقع و سلیقه‌ی مخاطب‌ نوشته شده، قطعاً نقش به‌سزایی در شناخت بهتر شما از داستان و انتظارات خوانندگان دارد. شما می‌توانید همه‌ی آنچه آموخته‌اید را هنگام طرح‌ریزی پیرنگ داستان خود به کار ببرید و داستانِ منحصر‌به‌فرد خودتان را بنویسید.

6) استفاده از صحنه‌های جنسی برای نوشتن داستان عاشقانه

  • مسیر انحرافی هم بروید، هم نروید

همیشه تمرکز نویسندگان موفق روی مسائل مهم‌تر و جدی‌تر است. در واقع آن‌ها خیلی به این فکر نمی‌کنند که آیا مسائل جنسی را روایت کنند یا نه؟ چرا که پاسخ روشنی برای این سؤال وجود ندارد و نمی‌توانیم قاطعانه بگوییم بله یا خیر.

در بسیاری از داستان‌های رمانتیک، صحنه‌های جنسی روایت شده است و در بسیاری هم نه، این بستگی به نویسنده دارد. قبل از این‌که تصمیم بگیرید آیا قرار است این قبیل صحنه‌ها را روایت کنید یا نه، چند سوال از خودتان بپرسید:

سوال اول:

مخاطب داستان شما چه کسانی هستند؟ اگر قصد دارید برای رده‌ی سنی کودک و نوجوان داستان بنویسید، مطلقاً اجازه‌ی روایت این قبیل صحنه‌ها را ندارید. اگر مخاطب شما بزرگسالان هستند، باید بدانید که شاید در برخی کتاب‌ها این مدل صحنه‌ها روایت شده باشد؛ اما خیلی سطحی، ابهام‌آلود و زودگذر بوده است. حتی برخی از داستان‌ها که برای رده‌ی سنی بزرگسال هستند نیز چنین روایت‌هایی ندارند؛ مثل رمان‌های عاشقانه‌ی بورلی لوییس.

سوال دوم:

شما قرار است یک داستان عاشقانه بنویسید یا اروتیک؟ (داستان شهوت‌انگیز). اروتیک شبیه رمانتیک است، با این تفاوت که به جای تمرکز روی ارتباط عاشقانه‌ی شخصیت‌ها، بیشتر تمرکز روی روابط جنسی میان آن‌هاست. اگر قصد نوشتن اروتیک دارید می‌توانید در جای‌جای داستان به روایت صحنه‌های جنسی بپردازید؛ البته باید به فکر مجوزهای چاپ آن نیز باشید.

سوال سوم:

آیا شما واقعا دلتان می‌خواهد این قبیل صحنه‌ها را روایت کنید؟ منظورم از این سؤال این است که بدانید شما مجبور نیستید این کار را بکنید؛ حتی اگر مجبور به روایت صحنه‌های جنسی شدید، مطمئن باشید همه، از جمله خوانندگانتان این را خواهند فهمید؛ پس اگر واقعاً دلتان نمی‌خواهد، انجامش ندهید.

پیشنهاد ما: برای داستان‌نویسی، مهم‌ترین بخش، شخصیت‌ها هستند. اگر الگوی شخصیت‌‌پردازی‌های جهانی و اصلی را نمی شناسید، مقاله 12 کهن‌الگوهای شخصیتی در داستان نویسی که باید بشناسید بخوانید تا به راحتی شخصیت‌های باورپذیر و ماندگار بسازید.

7) طراحی ساختار برای نوشتن داستان عاشقانه

اکنون زمان آن رسیده است که دست‌به‌کار شوید و همۀ بارش‌های فکری و خلاصه‌نویسی‌های خود را در قالب رمان پیاده کنید.

همان‌طور که گفته شد، رعایت قواعد در نوشتن داستان به خصوص رمان عاشقانه، اهمیت به‌سزایی دارد. موضوع ژانر شما تعیین می‌کند که شخصیت‌های داستان به چه شکل یکدیگر را ملاقات کنند و بعد از آن چه اتفاقاتی بیفتد.

به‌فرض، ملاقات میان دو شخصیت‌ در قصه‌ی عاشقانه‌ای باشد که کاراکترهای آن از همان ابتدا دشمنان خونی هستند و رفته‌رفته عشقی میانشان شکل می‌گیرد؛ «مانند کتاب غرور و تعصب، اثر جین آستین». قطعاَ به نسبت داستان‌هایی که عشق در یک لحظه و با یک نگاه رخ می‌دهد، کمی خصمانه‌تر است و دومی کمی دلچسب‌تر و رمانتیک‌تر.

ولی فراموش نکنید خوانندگان از تمام رمان‌های عاشقانه انتظار یک روند معقول و متداول دارند. این روند معقول به شرح زیر است:

ساختار و روند داستان‌های عاشقانه

الف) نظم اولیه‌ی داستان را بیان کنید

داستان شما باید با توصیف زندگی معمولی و عادی شخصیت‌های اصلی داستان شروع شود.

مثال: در یک داستان عاشقانه‌ی کمدی، قهرمان قصه یک خانم جوان است که کسب‌وکار خودش را دارد و مدیر عامل یک شرکت بزرگ است. او در یک دفتر بازرگانی مجلل و فریبنده فعالیت می‌کند. البته قرار نیست کشمکش از همین‌جا آغاز شود؛ بلکه کافی است این جای قصه نشان دهیم شخصیت داستان ما چه کسی است؟ چه چیزی از زندگی می‌خواهد؟ کجای زندگی‌اش احساس خلاء دارد و عشق قرار است چگونه این خلاء را پر کند؟

نکته: یادتان باشد در رمان‌های عاشقانه، تأکید بر بودن یا نبودن رابطه‌ی عاطفه و عاشقانه است. پس باید این احساس نیاز را ایجاد کنید.

ب) یک ملاقات و دیدار دلنشین ترتیب دهید

این‌ جای داستان است که بحثِ دل‌انگیز و تسلی‌بخش عشق اتفاق می‌افتد. شخصیت‌های داستان، قرار است چگونه یکدیگر را ملاقات کنند؟ در این مورد دست شما کاملاً باز است و می‌توانید با سلیقه‌ی خودتان و البته با توجه به موضوع ژانر انتخابی، قلم بزنید و دیدار را شکل دهید. به این فکر کنید که از کجا قرار است زندگی قهرمان قصه‌ی شما برای همیشه تغییر کند و به چه شکل باید اتفاق بیفتد.

مثال: در نظر بگیرید زن‌جوان قصه، همان خانم مدیرعامل، قصد دارد سری به زادگاهش بزند و همان‌جاست که به صورت اتفاقی عشق دوران نوجوانی‌اش را ملاقات می‌کند.

ج) آزمایش و انتخاب سخت ایجاد کنید

اگر چالشی در داستان وجود نداشته باشد چندان لطفی ندارد. به نظر شما چه چیزی مانع سر راه دو ‌کبوتر عاشق قصه‌تان خواهد شد؟ تنه‌ی اصلی رمان شما را چالش‌ها و درگیری‌های قهرمان قصه شکل می‌دهد.

مثال: مدیرعامل قصه‌‌‌ای که مثالش را زدیم باید در این قسمت با این چالش مواجه شود که علی‌رغم اینکه عشق دوران نوجوانی‌اش را بعد از سال‌ها در زادگاه خود دیده، همچنان دلش بخواهد به زندگی مرفه و مجلل خود برگردد. موانع بیرونی محکمی نیز باید پا به‌ پای موانع درونی، داخل داستان بیایند. هدف از همه‌ی این‌ چالش‌ها این است که شخصیت قصه‌ی ما را تحت فشار قرار دهد و هر لحظه همه‌چیز را برایش عذاب‌آورتر کند.

در رمان غرور و تعصب، دارسی مدام الیزابت را پس می‌زند و به سردی با او رفتار می‌کند و این یک چالش درونی بزرگ برای الیزابت مغرور است. از طرفی جامعه‌ی آن زمان معتقد است دخترها هرچه زودتر باید ازدواج کنند و این فشار اجتماعی برای الیزابت یک چالش بیرونی خیلی قوی است که باعث عذاب بیشترش می‌شود.

د) تاریک‌ترین لحظه را به‌وجود آورید

این لحظه زمانی است که فشارهای درونی و موانع بیرونی به بالاترین حد خود می‌رسند و همه‌ی امید‌ها برای قهرمان قصه ناامید می‌شود.

مثال: مدیر عامل داستان ما علی‌رغم همه‌ی لحظه‌های دل‌چسبی که با عشق سابقش داشته است، او را ترک می‌کند و به زندگی خود باز می‌گردد. مانند رمان غرور و تعصب که الیزابت مطمئن می‌شود جایگاه پایین اجتماعی خانواده‌اش، آقای ویکهام را پس زده است.

ه) نقطه‌ی اوج داستان را قوی‌تر کنید

در این قسمت، عشاق قصه‌ اگر چه رابطه‌شان را به هم زده‌اند، اما باید به هم برسند. پس عزمشان را جزم می‌کنند تا به کمک هم بر تمامی مشکلات و موانع فایق آیند.

مثال: مدیرعامل قصه‌ی ما هم‌اکنون متوجه می‌شود زندگی بدون عشق هیچ لطفی ندارد و ناقص است. یا در رمان غرور و تعصب اوج داستان زمانی است که الیزابت نامه‌ی دارسی را دریافت می‌کند و متوجه می‌شود دارسی نیز در تمام این مدت او را دوست داشته و این عشق دوطرفه بوده است. جایی که شخصیت‌های داستان به عشق بین‌شان اعتراف می‌کنند.

و) پایان تاثیرگذار بنویسید

تا اینجا ما یک نمای کلی از شخصیت‌های داستان‌ نشان دادیم که چطور قصه‌ی خود را آغاز می‌کنند. پس اکنون نوبت آن است که نشان دهیم چطور قصه را پایان می‌دهند. باید به خوانندگان نشان دهید که بعد از وصال چطور زندگی قهرمان قصه‌‌تان بهتر از قبل شده و طعم یک پایان خوش را به آن‌ها بچشانید.

مثال: در رمان غرور و تعصب، الیزابت و دارسی را می‌بینیم که در پمبرلی هستند. یا مدیرعامل قصه‌‌ی خودمان یک شیرینی‌پزی کوچک و جمع‌وجور در روستا راه انداخته و‌ حالا خوشحال‌تر از قبل است. این قبیل پایان‌بندی‌ها بسیار کاربردی هستند.

آنچه در این مقاله خواندیم:

همۀ آنچه گفته شد، تمام چیزی بود که برای نوشتن یک رمان عاشقانه لازم دارید. پس وقت آن رسیده که دست‌‌به‌کار شوید و رمان خودتان را بنویسید. نکاتی که گفته شد به شما کمک خواهد کرد موضوع ژانر خود را مشخص کنید، پیرنگ قصه را طرح‌ریزی کنید و داستان خود را تمام کنید.

اگر نکاتی هست که به نظرتان در نوشتن داستان‌های رمانتیک کاربرد دارد و دوست دارید از آن‌ها صحبت کنیم، در قالب کامنت، پایین همین متن با ما به اشتراک بگذارید.

اگر هم هنوز در داستان‌نویسی مبتدی هستید، بهتر است مقاله‌ی «10 گام چگونگی نوشتن یک داستان خوب» را مطالعه نمایید.

3 پاسخ

  1. سلام و سپاس از آشنایی با نوشته های شما بسیار خرسندم .از سالها پیش که معلم بودم وتاکنون که بازنشسته شده ام هم به کتابخوانی علاقه مند بودم و هم به نوشتن .اما هیچگاه برای نوشتن اقدام نکردم حتی طرح هایی که داشتم عملی نکردم مثلا طرح ((هرسال نوشتن یک کتاب در مدرسه)). تهیه نکات علمی جمع آوری شده از بریده روزنامه ها در مورد درمان بیماری ها و …..
    بجز دفتر از اشعار پراکنده و چند داستانک کوتاه ندارم . به دنبال باز نشستگی و فراغ بال بیشتر چند هفته ای است که با اهتمام بیشتر به مطالعه مقالات شما می پردازم و به تعدادی از قواعد مطرح شده در مدرسه نویسندگی شما از جمله صفحات صبحگاهی ،پاراگراف اول کتاب و وبلاگ …می پردازم.
    ایده های زیادی دارم
    داستانه عاشقانه که مقداری از آن نوشته ام
    داستانهای کوتاه بر اساس واقعیت که چند تایی را پیش نویس کرده ام
    نوشتن مقاله بویژه در مورد سجایای اخلاقی مانند نیکوکاری ،صداقت و……
    شعر
    نمی دانم از کچا شروع کنم که یکی را به سر انجام برسانم و به کتاب تبدیل شود.در صورت امکان راهنمایی فرمایید.

    1. سلام جناب نوروزی عزیز. خیلی خوشحالم که اینقدر مشتاق و علاقه‌مند به نوشتن هستید. بهتون پیشنهاد می‌کنم اول بخشی که بهش علاقه دارید رو مشخص کنید. آیا به نوشته‌های داستانی علاقه دارید یا غیر داستانی و مقاله؟ بعد از پاسخ به این سؤال، از آموزش‌های رایگان سایت و کانال مدرسه نویسندگی استفاده کنید. ضمن اینکه ما در هر دو بخش دوره‌های جامعی داریم که می‌تونه بهتون کمک کنه. موفق باشین. باز هم هر سؤالی بود درخدمتم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *