«استوری ویترین صاحب پیج است، ویترینی مختص به وقایع درونی و هرآنچه او دوست میدارد.»
این عبارت، کامنت یکی از دوستان در صفحه اینستاگرام شاهین کلانتری در پاسخ به این سوال بود که «به نظرتون استوریهای یه پیج خوب باید چه جوری باشه؟ توی استوریِ آدما بیشتر چه چیزایی رو مختونه؟»
از همان جمله بالا میشود اینطور برداشت کرد که هر کسی چیزی را استوری میکند که دوست دارد و سلیقه شخصی اوست. اصلا علت وجود این همه استوری رنگارنگ و متفاوت _که اگر غافل شویم ساعتها وقتمان را بیآنکه بفهمیم میبلعد_ هم همین است.
اما عکسالعمل ما در مقابل این استوریها احتمالا یکسان نیست. تعدادی را با جدیت بیشتری دنبال میکنیم طوری که حتی بهانهی اصلی اینستاگرامگردیمان هستند. برخی از آنها این توان را دارند که انگشت ما را برای چند ثانیهای روی صفحه گوشی نگه دارند، ما را مجاب کنند که آنها را برای دیگری بفرستیم و یا حتی پس از چند ساعت دوباره ما را به سمت خودشان بکشانند.
برخی از استوریها را بهسرعت ورق میزنیم تا زودتر به پایان برسند، گاهی نیز ترجیح میدهیم از روی تعدادی از استوریها پریده و به استوری پیج بعدی برویم. شاید پیجهایی هم باشند که استوریهایشان را میوت کرده باشیم.
بله درست است. رفتار ما در مقابل استوریها برخواسته از علایق و سلایق ما و البته مبتنی بر معیار و ملاکهای ماست.
این شد که تصمیم گرفتیم با وجودِ سلیقهای بودن، نگاهی به معیارهای شما در سنجیدنِ عیار استوریها بیندازیم. با جمعبندی نظرات شما به نکات مشترکی رسیدیم که در ادامه به آنها میپردازیم.
سنگ محک استوری اینستاگرام
استوریها را میتوان با دو معیار مهم (کمیت و کیفیت) محتوا و چگونگیِ ارائۀ آن محک زد:
محتوا
استوری اینستاگرام نیز همچون پستهای آن و دیگر شبکههای اجتماعی، یکی از ظرفهایی است که محتوا در قالب آن به مخاطب ارائه میشود، با این تفاوت که طول عمر کوتاهتری دارد. و شاید به همین دلیلِ بیدوام بودن است که با حجم زیادی از استوریهای بیکیفیت از نظر محتوا روبهرو هستیم. فعالان فضای مجازی شاید با یک دودوتا چهارتای سطحی به این نتیجه برسند که این زمان کم، ارزش تلاش برای تولید یک محتوای باارزش را ندارد درحالیکه یک تولیدکنندهی حرفهای محتوا میداند که اینطور نیست.
محتوای ارزشمند یکی از مهمترین و پرتکرارترین فاکتورهایی بود که در نظرات به آن اشاره شده. البته باز هم علاقه و سلیقه در میزان و نوع ارزشمندی محتوا دخیل است.
تعداد زیادی از نظرات بر آموزشی بودنِ محتوای ارزشمند تاکید دارند. دوستانی که چنین نظری دارند معتقدند محتوای استوریها باید خلق ارزش کرده، حرف نویی داشته باشند و چیزی به مخاطب اضافه کنند وگرنه ارزش دنبال کردن ندارند. به همین دلیل است که برای استوریهای حاوی ناله، شکایت، غرولند و تکرار مکررات وقت نمیگذارند. این افراد از پر بودنِ روزمرگی آدمها در اینستاگرام و انتشار ویدئوهای کوتاه از جاده حین رانندگی، میز رنگین ناهار، نظرسنجی از دیگران در انتخاب لباس برای شرکت در مهمانی، تبریک تولد، جشنهای خانوادگی و … شاکیاند.
عدۀ معدودی اما نظر دیگری دارند. آنها براین باورند که فضای کم و زمان کوتاه استوری مکان مناسبی برای آموزش نیست. آنها استوری را صرفاً ابزاری جهت سرگرمی میدانند و ترجیح میدهند حین تماشای استوریها، با تصاویر متنوع، ویدئوهای جذاب و سبک زندگیهای متفاوت افراد مواجه شوند.
هشتگهای کاربردی، دعوت به چالشهای جذاب، ایجاد تلنگر در ذهن، معرفی کتاب و فیلم، اشعار زیبا و کوتاه، بخشی از یک سخنرانی تاثیرگذار، عکسهایی از دل طبیعت، ترویج یک نگاه و بینش متفاوت، قطعهای از یک موسیقیِ کمتر شنیده شده، به اشتراک گذاشتن یافتهها و تجربیات شخصی جدید، معرفی شخصیتهای بزرگ، جملات کوتاه و پرمغز، انتشار پست خوب دیگران، مطالب مربوط به رشد و توسعه فردی، کمک به گسترش انرژی مثبت و حال خوب، آگاهیبخشی و ارائۀ ایدههای بکر و تازه از جمله مواردی است که مشتاقان اینستاگرام از آن استقبال میکنند.
اخبار منفی، تبلیغات _مخصوصاً اگر نامرتبط با محوریت پیج باشند_، نصیحت و پند و اندرز، دلنوشته، توهین یا تمسخر دیگران، مسائل مربوط به زندگی خصوصی افراد، تگ کردن بیشازاندازه دیگران، استوری کردن پستهای خود با استیکری روی آن برای مجبور کردن مخاطب به دیدن پست هم از جمله رفتارهایی است که کاربران این شبکه اجتماعی چندان نمیپسندند.
چگونگی ارائۀ محتوا
ماندن یا نماندن، مسئله این است!
اهمیت چگونگی ارائۀ محتوا در جذب مخاطب اگر بیشتر از اهمیت کیفیت محتوا نباشد، کمتر هم نیست.
احتمالا اولین چیزی که ما را _آگاهانه یا ناآگاهانه_ مجاب میکند که چندثانیهای را برای یک استوری وقت بگذاریم، ظاهر آن است. تصاویری که استفاده میشود، رنگهای به کار رفته و فونتهای زیبا و خاص و نه عجیبوغریب و ناخوانا در زیبایی ظاهری استوری موثر است. کمتر کسی حوصلۀ مطالعۀ مطالب طولانی و نامنظم با بکگراندی نامرتبط را دارد. جای چنین متونی احتمالا در پست اینستاگرام است، نه استوری.
گذرا بودن استوریها باعث میشود که زبان محتوای ارائه شده بسیار مهم باشد. پیچیده و مغلق نبودن، روشن بودن، داشتن یک لحن صمیمی و گاهی آمیخته بودن به طنز به جذابیت آن میافزاید.
روایت کردن، داشتن قصه و داستان، ایجاد حس کنجکاوی بهوسیلۀ تعلیق، دنبال کردن موضوعی واحد و تحلیل آن موضوع در رشته استوریها هم طرفداران زیادی دارد.
عامل مهم دیگر، حفظ تعادل در تعداد استوریهاست. تعداد استوریها نه باید آنقدر کم و با فاصلۀ زمانی طولانی باشد که در حافظۀ مخاطب نمانَد و نه آنقدر زیاد و پشت سر هم که از حوصله مخاطب خارج باشد. بمباران مخاطب با سیلی از استوریها در طول روز کمکی به حفظ و افزایش تعداد دنبالکننده نمیکند.
تناسبِ موضوعی استوریها مورد دیگری بود که به آن اشاره شد و در آن اختلاف نظر وجود داشت. برخی، استوریهای متنوع را میپسندند و بدشان نمیآید در هر استوری با موضوع متفاوتی غافلگیر شوند. در مقابل تعدادی ترجیحشان این است که استوریها حول محور مشخص و تعیینشدۀ پیج باشند.
و نکتۀ پایانی اینکه برقراری تعامل با مخاطب نیز یکی از عوامل تاثیرگذار در دنبال کردن استوریها است. مشارکت با مخاطب، ایجاد سوال و پرسیدن نظر او _مشروط به اینکه استوری را به برگه امتحانی تبدیل نکند_ خود راه موثری در جذب مخاطب است.
به تعبیر دوستی: «استوری باید استوری باشد، استوریای که استوری نباشد استوری نیست!»
نظر شما چیست؟
شما بیشتر چه نوع استوریهایی را دنبال میکنید و چرا؟ اگر دوست دارید تعدادی از این پیجها را معرفی کنید.
خودتان چقدر اهل استوری گذاشتن در اینستاگرام هستید؟ مخاطبانتان چه نوعی از استوری را بیشتر میپسندند؟
نویسنده: زهرا شجاعی
2 پاسخ
بسیار زیبا و مفید بود. منتظر مطالب بعدی درمورد اینستاگرام هستم.