با کوته‌سرایی بهتر شعر بنویسید

در این وبینار چه گذشت؟

«چراغی را روشن می‌کنم
او که پشت کلماتم ایستاده

آشکار می‌شود»
بیژن جلالی

کمیت آورنده‌ی کیفیت است

پیرو پیگیری چک‌لیست نویسندگی، این‌بار در شعر، از کوته‌سرایی حرف زدیم.
زیادنویسی. مهم‌ترین در نویسندگی زیاد نوشتن است به امیدِ خوب نوشتن.
چرا؟ چون لازم است کاری را زیاد انجام دهید تا چپ‌وراستش دستتان بیاید که بعد روی کیفیت کار کنید.
در نویسندگی، اول باید زیاد بنویسید که عضلات دستانتان تقویت شود تا بتوانید خوب بنویسید.
در این پست اما قرار است مرحله‌ی بعد را بگوییم یا نه، برعکس برویم و از کم و کوتاه نوشتن حرف بزنیم.

‌زوم با نقص همراه است

عکس را وقتی بزرگ می‌کنی کیفیت کم می‌شود. آدم‌ها را از نزدیک که لمس کنی، پوست‌مرغی بودن‌شان فاش می‌شود.
دایره‌ی رقص به قلم کوچک کنی خشکیِ کمرش فنر می‌پراند.
گوشه‌های زبرِ جمله و متن و نوشته‌هایتان. سکته‌ها و دست‌اندازهای قلمتان.

ایجاز، کوته‌سرایی و کم‌حرفی

نویسنده باید زیاد بنویسد، سخنران باید زیاد حرف بزند.
تپق‌ها باید فرصتِ نمود بیابند.
زیاد کلمه و جمله تولید کردن، سبب می‌شود آرام‌آرام بفهمیم کدام جمله‌ها کارآمدتر و تاثیرگذارترند.

در شرایط مختلف کدام ترکیب و استراتژی چیزی که می‌خاهیم را، آن‌طور که می‌خاهیم، به آن‌که می‌خاهیم انتقال می‌دهد؟
پس در اولین گام چه در حرف زدن باشد چه در نوشتن نیازمند پرکاری‌ایم.

که یاد بگیریم کدام انتخاب‌ها در کدام موقعیت‌ها وزیران بهتری برای کیش‌وماتند. ارتباط می‌گیرند.
انتقال می‌دهند.
تاثیر می‌گذارند.
پیروز می‌شوند.
مرحله‌ی بعد از پرکاری زوم کردن است. تنظیم ذره‌بین برای سوزاندن نقطه‌ای با منبعِ عظیمی به نام خورشید. آزادنویسی‌هایِ روزانه‌تان خورشیدتان، انتخاب‌ها ذره‌بین و کار روی انتخاب‌هایتان تمرکز برای سوزاندن.

اگر بخاهیم به عکاسی تشبیه‌اش کنیم، نیازمند آنیم که؛
۱. زاویه‌ای برای عکس انتخاب کنیم.
۲. بعد از انتخاب زاویه، مدل و ژست و نور را هدایت کنیم.
۳. ساعت‌ها روی رنگ‌ها و افکت‌ها و چال‌وجوش‌ها و غیره، کارکنیم‌و کارکنیم‌و کارکنیم.

شاعر بودن یا نبودن

پس چه بخاهید شاعر باشید یا نباشید، اوه. برای اولین‌بار شعر را در متن آوردم؟
چه بخاهید شاعر باشید چه نخاهید بهترست که با کوته‌سرایی آشنا باشید.
تکلیف جلسه‌ی اول دوره‌ی شعر ۴ این بود. سه‌سطری‌ای که در آن یک هنجارگریزی باشد.

کوته‌سرایی با شعرهای سه سطری

خروار خروار سه‌سطری بنویسید. (زیاد نوشتن)
یکی که دوستش دارید را انتخاب کنید. (از انبار تکه‌ای بیرون کشیدن.)
کلماتتان را آنقدر جابه‌جا کنید که بگویید «بهترازاین ازاین در نمی‌آید.»

این سه‌سطری اگر از شما شاعر نسازد، حداقل ضعف‌هایتان را نشان می‌دهد. که بعد از شناخت ضعف‌هایتان، کم‌کم به بهترین حالت خودتان نزدیک شوید.
ما در شعر کوتاه و این محدودیت، قدر تک‌تک کلمات را خاهیم دانست.

چراکه قریب به ۱۰ کلمه کف دستمان است که چیدمانشان کنار یکدیگر تعیین‌کننده‌ی خوشبختی یا بدختیِ هم آن‌ها و هم ماست.
شاعر؟ نشاعر؟

به این فکر کنید که اگر مدتی، برای رشدتان، خودتان را مجبور به تصویرسازی و استدلال در فقط ۳ سطر کنید چه اتفاقی می‌افتد؟
اگر آماده‌ی نوشتن با چنین محدودیتی هستید، زیر این پست سه‌سطری‌هایتان را کامنت کنید.

 

نویسنده: عاطفه عطایی

 

برای تماشای ویدیوی زیر این مقاله شیلترفکن خودتان را فعال کنید (یا روی این لینک کلیک کنید و وارد یوتیوب مدرسه نویسندگی بشوید):

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *