از آنجا که یکی از مسئلههای همیشگی تشخیص نثر خوب و همینطور بهبود نثر خیش است؛ بناست از ٣ تمرین بازیگون بگوییم که هرکدام فرصت فارسیآموزیاند از کتابهایی که میخانیم.
١. نثر خوب با رونویسی
خوش داریم در آینده در حال و هوای نثر کدام نویسنده بنویسیم؟ نثر کدام نویسنده برایمان جذاب است و میخاهیم از رمز و راز او در نثرنویسی سردرآوریم؟ اصلن نثر خوب چطور به دست میآید؟
برای انجام این تمرین به آثار محبوبمان نیاز داریم و قلم و کاغذ. نمونه را پیش روی خود بگذاریم و مانند کودکی شروع کنیم به مشق نوشتن.
نکتههایی برایمان روشن خاهد شد که وقت خاندن کاملن از آنها غافل بودهایم.
خوب میشود همراه رونویسی یک پاراگراف را انتخاب کنیم و جملههایش را در یک فهرست تفکیک کنیم. و بعد اجزای هر جمله را بررسی و تحلیل کنیم. نحو و ساختار جمله تا کلماتی که استفاده شده.
فهرستی از نویسندگان و مترجمانی که میتوان فارسینویسی از آنها آموخت: بهترین نویسندگان ایرانی
مطالعه بیشتر در این زمینه: رونویسی، تمرینی ضروری برای بهبود نثر
٢. بازنویسی آثار دیگران کلید دستیابی به نثر خوب
بازنویسی و ویرایش نوشتههای خودمان بخش جداییناپذیر نوشتن است. اما جالب میشود اگر گاهی وقت خاندن آثار دیگران، برخورد یک ویراستار را داشته باشیم.
هر کتابی که در دست داریم را با چشمهای یک ویراستار ببینیم و نگاه بیرحمانه و نقادانه داشته باشیم. بهخصوص در مواجه با آثار بد.
مثلن از خودمان بپرسیم چرا این اثر نثر بدی دارد؟ چه چیزی باعث شده به این مزخرفی باشد؟ و بعد شروع کنیم به بازنویسی متن. چقدر میتوانیم متن را دگرگون کنیم و از آن متنی پاکیزه و موجز بیرون بکشیم؟ کنجکاویبرانگیز است.
مطالعه بیشتر در این زمینه: آموزش ویرایش و ویراستاری | ۱۵ گام عملی تا یادگیری درستنویسی و ویرایش
چگونه یک متن را بازنویسی کنیم؟ | یک تمرین کاربردی برای ویرایش نوشتههایمان
٣. مقایسهی ترجمههای یک اثر
آثاری هستند که توسط چندین مترجم خوب و کارکشته به فارسی ترجمه شدند. مثلن کتاب «شازده کوچولو» از اگزوپری.
کنار هم قرار دادن این ترجمهها فرصتی است برای ما تا دریابیم هر متن و هر جمله را به چندین شکل مختلف میتوان نوشت و خوب نوشت. همچنین به «کلمه» حساس و دقیق خاهیم شد. چرا که میبینیم هر کلمه دقیقن چه اثری میگذارد.
علاوهبر مقایسهی ترجمهها، از مقایسهی ویراست قدیم و جدید کتابها میتوانیم بسیار بیاموزیم.
نویسندههایی هستند که با فاصلهی چند سال کتابهای چاپشدهی خود را به طور اساسی بازنویسی و نسخهی جدید را منتشر میکنند. یکی از آنها اکبر رادی است.
نمونههایی برای مقایسهی نثر (+):
١. صد سال تنهایی، گابریل گارسیا مارکز: ترجمهی بهمن فرزانه/کاوه میرعباسی
۲. پیرمرد و دریا، ارنست همینگوی: ترجمهی نجف دریابندری/ترجمهی احمدکساییپور
۳. سرخ و سیاه، استاندال: ترجمهی مهدی سحابی/ترجمهی عبدالله توکل
۴. مادام بواری، گوستاو فلوبر: ترجمهی مهستی بحرینی/ترجمهی مهدی سحابی
۵. مسخ، فرانتس کافکا: ترجمهی فرزانه طاهری/ترجمهی علیاصغر حداد
۶. سقوط، آلبر کامو: ترجمهی شورانگیز فرخ/ترجمهی کاوه میرعباسی
۷. شازده کوچولو، آنتوان دو سنت اگزوپری: ترجمهی مدیا کاشیگر/ترجمهی ابولحسن نجفی/ترجمهی ابولحسن نجفی
۸. بیگانه، آلبر کامو: ترجمهی مدیا کاشیگر/ترجمهی خشایار دیهیمی
۹. مزرعهی حیوانات. جرج اورول: ترجمهی احمد کساییپور/ترجمهی امیر امیرشاهی
پیشنهاد نهایی:
هرکدام از این تمرینها یک تحلیلگاه است. فرصتهایی آموزنده که میتوانند از ما نویسندهها و خانندههای دقیقتری بسازند. در برنامهی نویسندگی خود وقتی به آنها اختصاص دهیم تا تاثیرشان را در بلندمدت شاهد باشیم.
نویسنده: الهه نصیری
برای تماشای ویدیوی زیر این مقاله شیلترفکن خودتان را فعال کنید (یا روی این لینک کلیک کنید و وارد یوتیوب مدرسه نویسندگی بشوید):