منظور از کوتاهنویسی چیست؟ نوشتن یک پارهی کوتاه با هر موضوعی؛ میتواند شاعرانه، فلسفی، طنزآمیز یا آموزشی باشد. توجه داشته باشیم که در برابر کلمههای شاعرانه، فلسفی، طنزآمیز و آموزشی به اولین نمونهیی که به ذهنمان میآید بسنده نکنیم.
همچنین به اولین متن کوتاهی که نوشتیم و حتا صد و نوزدهمیناش شاعرانه، فلسفی، طنزآمیز، آموزشی، نگوییم؛ آن کوفت با عذر معذرت از درگاه شما فقط یک متن کوتاه است. اگر هم با بابایی مواجه شدیم که متن کوتاهی نوشته و صدایش میزند «دلنوشته» چه بهتر که فقط فرار کنیم.
یک نمونهی خوب از کوتاهنویسی
تنِ تهران
مهران مهاجر، کتاب «وقتِ عکس»، نشر آگه
این نوشته تقلیدی است از نقد فرد اورتون بر پرچم جاسپر.
شعرها از فروغ فرخزاد
«من خواب دیدهام…
و کور شوم
اگر دروغ بگویم»
تهران تناش هم سرد است و هم گرم. تهران تناش نه سرد است و نه گرم. تهران میسوزد یا من سردم است؟ تهران تناش هم مالِ همه است و هم مال هیچ کس. تهران تناش نه مال کسی است و مال هیچ کس. تهران مال کیست؟ تهران تناش هم خون دارد و هم رگ. تهران تناش بیرگ است و بیخون. خونِ تهران کجا رفته است؟ تنِ تهران رگاش کجا پاره شده است؟ رگِ تهران را که زده است؟ تهران تناش هم پوست است و هم گوشت. تهران تناش نه پوست است و نه گوشت. پوست تهران را که کنده است؟ گوشت تهران را که به سلاخی برده است؟ تهران تناش هم صاف است و هم آماسیده. تهران تناش نه صاف است و نه آماسیده. تهران تناش کی ورم کرد؟ تاولهای تهران کجا سر باز کرد؟ تنِ تهران تاولهایش کی خشکید؟ تهران تناش هم صدا است و هم سکوت. تهران تناش نه صدا است و نه سکوت. تنِ تهران کی به صدا درآمد؟ تن تهران را کی ساکت کردند؟ تهران تناش هم پر است و هم خالی. تهران تناش نه پر است و نه خالی. کی بود که تهران را پر کردیم؟ یادمان نرود. کی بود که تهران را خالی کردند؟ به کدامین گناه؟ تهران تناش هم دیوار است و هم راه. دیوار را که ساخته است؟ راه را که میرود؟ تهران تناش هم بازدم است و هم دم. تهران تناش نه بازدم است و نه دم. تن تهران کی به نفسنفس افتاد؟ تهران تناش از نفس افتاد؟ تنِ تهران سوراخهایش هم باز است و هم بسته. تنِ تهران سوراخهایش نه باز است و نه بسته. سوراخها را کی بستند؟ سوراخها را کی باز کنیم؟ باز کرده بودیم؟ دوباره کی باز کنیم؟ تهران تناش هم قرمز است و هم سفید. تهران تناش هم سفید است و هم سبز. تن تهران نه سفید است و نه قرمز، و نه سبز. که رنگ تهران را از تنِ تهران زدود؟ خاکستری از آن ماست. تهران تناش هم زخمی است و هم زخمی. تهران تناش زخمی است. پس چرا تهران تناش خاکستری است؟
تهران تناش آبستن است.
«همه میترسند، اما…
همه میدانند
همه میدانند.»
فرصتی که کوتاهنویسی به نویسنده میدهد
وقتی حرف از کوتاهنویسی میشود یاد خمیر بازی میافتم. یک گولهی دایرهشکل کوچولو که میشود هرچیزی باهاش ساخت. کوتاهنویسی به ما فرصت تجربهی گونههای مختلف نوشتن را میدهد.
میتوان در این متن کوتاه شاعر شد و در آن یکی جستارنویس. نمیشود یک روزه یک رمان نوشت، ولی میشود امروز در یک متن کوتاه برخورد یک رماننویس را داشت و یک مینیرمان ساخت. مینیرمان، چه جالب.
هر متن کوتاهی که مینویسیم میتواند تبدیل شود به یک متن بلند و حتا یک کتاب.
نوشتن متنهای کوتاه علاوهبر اینکه تمرین ایدهبازی و ایدهپردازی است، تمرین سازندهییست که ما را آماده میکند برای نوشتن در دیگر قالبهای نوشتاری.
خوبی دیگر کوتاهنویسی این است که به ما فرصت دقیق شدن میدهد. نوشتهیی کوتاه را در مدت کوتاهی میتوان کالبدشکافی کرد و اجزایش را دقیق دید و بررسی کرد.
اجزا را بالاپایین کرد و لذت بازنویسی را تجربه کرد. چه بهتر از این.
کوتاهنویسی برای نوشتن کپشن در اینستاگرام را از کجا بیاغازیم؟ | برگه نُت نویسنده
شاید الان تا حدودی برایمان روشن باشد دوست داریم از چه چیزهایی بنویسیم و به چه موضوعهایی بپردازیم، در آینده اما ممکن است فراموش کنیم.
چه بهتر که آنچه در نظر داریم را مکتوب کنیم. یک کاغذ سفید برداریم و شروع کنیم به نوشتن کلیدواژههایی از مفاهیم و موضوعهایی که عشق پرداختن به آنها را داریم.
این میشود برگهی نت یا نقشهی راهنمای ما. چه بهتر که این برگه مقابل چشم ما باشد تا در مواقع بیایدهگی و بیدلیلی از آن الهام بگیریم.
چگونه بهتر کوتاهنویسی کنیم؟
١. از خودتان بنویسید | هرچه مربوط به شماست نوشتنی است
زندگی روزانه. خاطرات کودکی. آدمهای مهم زندگیتان تا بدغذایی مزخرف و سوسکهای فاضلاب خانهتان میتوانند سوژهی شما باشند. هرچه در زندگی شما جریان دارد، نوشتنی است.
مطالعه بیشتر: چگونه دربارهی خودمان بنویسیم؟
٢. ضد کلیشهها و ماجراجو باشید | هرچه تا حالا نوشته نشده نوشتنی است
در انتخاب سوژه ماجراجو باشد. فعلن در همین حد که سر بلند کنید و به اطرافتان بنگرید.
ممکن است هیچ نویسندهی بزرگی تا حالا از خاطرات پیپیهای توالت خانهاش یا خال کشالهی رانش ننوشته باشد و نسبتهای عجیبغریب به کاکتوس روی میزش نداده باشد؛ شما به بزرگی خودتان ببخشید و بدانید نوشتن آنچه تا به حال نوشته نشده مجاز که هیچ، ضروری است. من این اجازه را به شما میدهم.
٣. تجربه بسازید
مرزها را بشکنید و خود را در معرض مرضهای نو قرار دهید.
۴. لفاظی نکنید
همان که من در مورد سوم کردم را نکنید.
۵. مبرهن است خانم/آقا، نگو | آنچه بدیهی است نوشتنی نیست(مثلن این جمله)
بدیهیات را دور بریزید. به ویژه در مقدمه. اگر در آغاز متن مشکل دارید، مدتی تمرکزتان را بگذارید روی خاندن و نوشتن شروعهای خوب. شروعهای داستانی و غیرداستانی.
۶. از موضوع تکراری نترسید، دگرگویی و فرم را دریابید
یک سری موضوعهای تکراری هستند که دوست داریم بارها بهشان بپردازیم. این فرصتی است برای دگرگونه گفتن از آن موضوع تکراری در فرمی تازه.
٧. نمونههای خوب بخانید
نمونههای خوب بخانید و نمونههای خوب را خوب بررسی کنید. تمرینهایی مثل رونویسی و تفکیک جملهها را دریابید.
٨. متنهای بلند بنویسید
یک متن کوتاه خوب ٣٠٠ کلمهیی نوزاد یک مقالهی ٣ هزار کلمهیی است. یک متن کوتاه نیازمند یاری هزارن کلمه در پشتصحنهی نوشتن است. از نوشتن مقاله غافل نشوید.
برای مطالعهی بیشتر:
ویژگیهای یک استوری حرفهای و جذاب در اینستاگرام | استوری باید استوری باشد
جرقههای برای نوشتن یادداشت کوتاه
نویسنده: الهه نصیری
برای تماشای ویدیوی زیر این مقاله شیلترفکن خودتان را فعال کنید (یا روی این لینک کلیک کنید و وارد یوتیوب مدرسه نویسندگی بشوید):