مهدی رضایی در کتاب «خطاهای نویسندگی و تجربیات نویسندگی» میگوید:
نویسندگی در گرو چهار قاعدهی کلی است. اول داشتن علاقه، دوم داشتن پشتکار و اندیشه، سوم گوش سپردن به نقدها و چهارم گوش نسپردن به یاوههای شبه منتقدان.
در این مقاله میخواهیم به شرح این ۴ قاعده بپردازیم، پس تا انتها با ما همراه باشید تا به تصور روشنتری از چگونگی پیشرفت در مسیر نویسندگی برسید:
نکتهی اول: اگر شما به کاری علاقه داشته باشید، بدون شک آن را با انگیزه انجام میدهید
ما به نوشتن علاقهمندیم، پس منتظر وقوع هیچ اتفاقی نمیمانیم تا انگیزهی نوشتن در ما بهوجود بیاید. بهجایش دستبهقلم میشویم و با نوشتن، انگیزهی ادامه دادن را کسب میکنیم. اگر کار را رها نکنیم، خیلی زود درمییابیم خودِ نوشتن به ما پاداش میدهد؛ ما از نوشتن به انگیزهی بیشتر نوشتن میرسیم. انگار مکتوب کردن هر جمله، شعلهی اشتیاق برای نگارش جملهی بعدی را در ما میافروزد.
باید هربار که نوشتن برایمان سخت میشود و به دنبال انگیزههای بیرونی میگردیم، به خود یادآوری کنیم که نوشته تنها حین نوشتن شکل میگیرد.
نوشته حین نوشتن شکل میگیرد.
-شاهین کلانتری
نکتهی دوم: اگر شما پشتکار و اندیشه داشته باشید، بدون شک آن را بهتر انجام خواهید داد
داشتن پشتکار باعث میشود از زاویهای درست به نویسندگی بنگریم. شرط قدم گذاشتن در مسیر نوشتن و بدل شدن به نویسندهای موفق این است که نگاهی بلندمدت داشته باشیم. در این راه هیچ میانبری وجود ندارد. حتا اگر سر کلاس کاربلدترین اساتید نویسندگی هم بنشینیم، تضمینی وجود ندارد که بتوانیم این مسیر طولانی را تنها در عرض چند ماه طی کنیم. پس نگذارید کسی با وعدههای پوشالین گولتان بزند تا فقط دورهاش را به شما بفروشد. یک استاد حرفهای و دورهی کاربردی به شما کمک میکند که مسیر نویسندگی را با سرعتی ایمن و به سلامت طی کنید. همچنین سبب میشود بهواسطهی شناخت گستردهتری که از جهان نوشتن کسب میکنید، بهمرور زمان به ساختن جادهی منحصربهفرد خودتان بیندیشید.
به نویسندگی به چشم مهارتی نگاه کنید که سرمایهگذاری بلندمدتی را از شما طلب میکند. تلاش کنید با سختکوشی، به مدل ذهنی درستی برسید. مدلی که به شما میگوید موفقیت در نویسندگی جادهای نیست که بشود در عرض چند ماه پیمود، اما برای رسیدن به چنین هدفی تنها یک جادهی مشخص وجود ندارد. اگر سختیهای مسیر را تاب بیاورید و همواره کنار نوشتن باقی بمانید، اصول و قواعد نویسندگی را به درستی بشناسید، آشنایی و خواندن عمیق بهترین آثار ادبیات را در برنامهی مطالعاتیتان قرار دهید، و ارتباطات سازندهای با اهل فن داشته باشید، میتوانید جادهی اختصاصی خودتان را بسازید. جادهای که به شما سبک شخصی و صدای اصیلتان را میدهد و شما را تا رسیدن به موفقیت همراهی میکند.
نکتهی سوم: اگر شما منتقد داشته باشید، آنها شما را قویتر خواهند کرد
بکوشید از نویسندگان صاحب فن بازخورد بگیرید. از همین امروز بنای ارتباط گرفتن با آنها را بگذارید؛ پروفایل آنها در شبکههای مجازی پیدا کنید، کارشان را دنبال کنید و برایشان کامنتهای ارزشآفرین بنویسید. سعی کنید هر کامنت شما، نشاندهندهی اشتیاقتان به نوشتن و بهبود نثرتان باشد. به واژهها، علائم نگارشی و ساختار هر جملهتان دقت کنید. همچنین میتوانید در دورهها و کارگاههایی که برگزار میکنند شرکت کنید تا فرصت گفتوگوی بیشتر با آنها فراهم شود و بتوانید کارتان را با آنها به اشتراک بگذارید تا از سر لطف و بزرگواری به آن بازخورد بدهند. از عکسالعملی که نسبت به کارتان نشان میدهند نهرایسد، بلکه به استقبال بازخوردهای منفیشان بروید. چرا که آنها به واسطهی تجربه و تسلطی که بر زبان دارند، میتوانند نقصهای کارتان را تشخیص و به شما نشان دهند.
بهتر است روحیهی خود را به گونهای تقویت کنید که با گرفتن هر بازخورد منفی از نویسندگان کاردان، تشویق شوید بیش از پیش نوشتن را جدی بگیرید. با همهی توان بکوشید شکافهایی که در آثار فعلی شما وجود دارند را پر کنید و باری دیگر در صدد بارخورد گرفتن از آنها برآیید. هر انتقاد سازندهای که میشنوید را به منزلهی بالا رفتن از پلهی دیگری از نردبان بهبود نثرتان ببینید.
همین حالا دستبهکار شوید؛ لیستی از منتقدین متبحری که دلتان میخواهد به کار شما بازخورد دهند تهیه کنید. بعد از آن که فهرستتان کامل شد، راههای ارتباطی با آنها را پیدا کنید. در بهترین حالت آنها به راحتی به شما پاسخ میدهند و وارد گفتوگویی دوطرفه میشوید، اما اگر چنین اتفاقی نیفتاد و به در بسته خوردید، مأیوس نشوید. سراغ مورد بعدی لیستتان بروید.
یادتان نرود که برای بازخورد گرفتن از یک نویسندهی کارآزموده، باید چیزی برای ارائه داشته باشید، مثلن یک داستان کامل یا کانال تلگرام یا وبلاگی که آن را مدام با نوشتههایتان بروز میکنید. حواستان باشد اگر در این موقعیت فقط دلنوشتههای پنج سطری مینویسید و آن را با عکس یک گلدان در پیج اینستاگرامتان بارگذاری میکنید، سراغ بازخورد گرفتن از چنین اشخاصی نروید.
نکتهی چهارم: اگر شما اجازه ندهید که یاوههای شبه منتقدان در ذهن شما رسوخ کند، پس بدون شک ذهن آرامتری برای پیشرفت خواهید داشت
منتقدان واقعی را از شبه منتقدان تشخیص دهید. نیازی نیست به هر بازخوردی که میگیرید واکنش نشان دهید. باید حواستان به انرژی محدود روزتان باشد. اگر یک فرد مجهولالهویه میآید و با کامنتی یک سطری مثل: «به خیالت نویسندهای؟» یا «چقدر بد مینویسی» یا «این بدترین چیزی بود که تا حالا خوندم» و… کاخ آرزوهای شما در دنیای نویسندگی را با خاک یکسان میکند، نادیدهاش بگیرید. انرژیای را که صرف مقابلهی درونی با کامنتهای مخرب افراد ناشناس -هم کسانی که شما آنها را نمیشناسید و هم آشنایانی که هیچ شناخت و دانشی از نوشتن ندارند- میکنید را به نوشتن یادداشتی تازه اختصاص بدهید.
یادتان که نرفته؟ شما موقعیتی را برای خود فراهم میکنید تا از اساتید و نویسندگان کارکشته بازخورد بگیرید. پس توجهتان را بر نقطهای درست معطوف کنید و همواره بکوشید منتقدان واقعی را از افرادی که فقط ادعای منتقد بودن دارند، تشخیص بدهید.
پیشنهاد مطالعهی بیشتر:
چگونه بهتر بنویسیم؟ ۲۵ پیشنهاد برای تقویت مهارت نوشتن