اندر مزایای آزادنویسی و اصول آن، بسیار نوشتهاند و خواندهایم و تجربه کردهاید.
آزادنویسی ترس ما از کاغذ سفید را رفع میکند، جریانی از ایدهها را به راه میاندازد، خلاقیت را افزایش میدهد، سانسورکنندهی درونمان را ساکت میکند و در یک جمله نوشتن را آسان میکند. و این، کار بزرگی است چرا که ما ذاتاً تمایلی به انجام کارهای دشوار نداریم.
در واقع آزادنویسی پلی است میان ما و نوشتن، بر روی رودخانهی عریض و مواج بهانهها و موانع.
اما این همۀ آن کاری نیست که آزادنویسی انجام میدهد.
آزادنویسی معجزه میکند، ولی اما و اگرهایی دارد.
آزادنویسی یک تمرین است و تمرینِ موثر، صرفاً تکرار مکرر کاری یکسان نیست. این سادهانگارانهترین نوع تمرین است که ما را به یک سطح عادی از عملکرد میرساند، نه آن تمرینی که مالکوم گلدول به کمتر از ده هزار ساعتش رضایت نمیدهد.
آندرس اریکسون در کتاب «اوج، اسراری از علم نوین تبحر» از تمرین سنجیده بهعنوان قدرتمندترین رویکرد یادگیری یاد کرده و یکی از اصول این تمرین را بازخورد گرفتن میداند.
نه. نگران نباشید. قرار نیست آنچه را آزادانه نوشتهاید، منتشر کنید. اصلاً یکی از ویژگیهای مهم آزادنویسی که آن را تا این حد مهم و کارآمد کرده همین آسوده بودن از قضاوت دیگران است.
پس این تناقض را چگونه رفع کنیم و چه کنیم تا این تمرین، سنجیده باشد؟
اینجا صحبت از یک بازخورد درونی است، خودتان این کار را انجام میدهید.
اما چگونه؟
با مرور و مقایسه آزادنویسیها
مرور آزادنویسیها
نگاهی گذرا به سیر نوشتههایی که آزادانه و بدون چارچوب نوشته شدهاند، تصویری از علایق و دغدغههای ما را نشان میدهد.
اگر برای آزادنویسی از نرمافزار Word استفاده میکنید با جستوجوی کلیدواژههای مدنظر و توجه به میزان تکرار آنها بهسادگی میتوانید به شناختی از خود واقعیتان پی ببرید، چرا که این مطالب آزادانه و بدون هیچ سانسور یا حضور نقابی نوشته شدهاند.
مرور این نوشتهها، مرور خود با کمترین واسطه است. این شفافیت میتواند جهت حرکت ما در آینده را تعیین و در صورت لزوم، نیاز به تغییر آن را یادآورری کند.
مقایسۀ آزادنویسیها
قدم بعدی مقایسه است.
دو آزادنویسی با فاصلۀ زمانی زیاد را تصادفا انتخاب کنید. و آنها را با هم مقایسه کنید. از چه نظر؟
زبان
بله در آزادنویسی قرار نیست به املا و انشای جملات دقت کنیم اما این قانون را گذاشتهایم که موانع را برداریم و آزادانه بنویسیم. وگرنه نثر یک نویسندهی حرفهای با یک نویسندهی آماتور یکی نیست و جنس جملات یک نویسندهی خلاق با یک نویسندهی غیرخلاق تفاوت دارد؛ و این را حتی از آزادنویسیهای آنها میتوان تشخیص داد.
اگر زبان و نثر آزادنویسیهای امروزمان با یک سال پیش هیچ تغییری نکرده، بیتردید یک جای کار میلنگد. شاید در مکمل نوشتن، یعنی خواندن کوتاهی کردهایم. شاید لازم باشد کتابی در باب زبان فارسی بخوانیم و یا تمرینهایی انجام دهیم.
رشد ما در نوشتن، از رشدمان در آزادنویسیهایمان شروع میشود.
واژگان
گرچه محدودیت زمان در آزادانه نوشتن، فرصت تفکر و انتخاب واژههای بهتر را به ما نمیدهد، اما تنوع و سطح کلمات به کار رفته در همان بازهی زمانی، بهخوبی دامنۀ واژگان فعال ما را نشان میدهد.
رسالت تمرین کلمهبرداری نیز همین است: افزودن کلمات غیرفعال به دامنۀ واژگان فعال.
وقتی کلمهای به دامنۀ واژگان فعالمان پیوست، دیگر استفاده از آن نیازمند فکر بسیار یا صرف زمان زیاد نخواهد بود.
هرچه این دامنۀ واژگانیِ فعال، گستردهتر باشد نهتنها دست ما در نوشتن، که ذهنمان در فکر کردن نیز بازتر است. و این تغییر، باید در سیر آزادنویسیهایمان احساس شود.
اگر در آزادنویسیها به جای استفاده از کلماتی چون اثرگذار، تاثیرگذار، کارگر، کارآمد، مفید، نافع، نتیجهبخش، مثمر، سودبخش و کارساز، ده بار از واژۀ «موثر» استفاده کردهایم، باید تمرین کلمهبرداری را جدیتر انجام دهیم.
ایده
در ابتدا که شروع به آزادنویسی میکنیم، معمولاً فقط از روزمرگیها مینویسیم که ایرادی هم ندارد. اما اگر هشت ماه است آزادنویسی میکنیم و هنوز از سرد شدن چای، صدای گربۀ همسایه و خراب بودن آسانسور مینویسیم، آن هم با یک نوع نگاه ثابت و تکراری، باید تغییری در نگرشمان نسبت به این تمرین ایجاد کنیم.
البته که در فرآیند نوشتن، روزهایی هستند که ذهنمان یاری نمیکند و به همان نالیدنها و حرفهای تکراری بسنده میکنیم، ولی تکرار زیاد این روزها نشان از مشکلی بزرگتر دارد.
مطالعهی پیوسته، داشتن نگاهی عمیقتر، هوشیاری و آگاهی بیشتر نسبت به محیط میتواند در پروراندن ایده به ما کمک کند.
پیشنهاد: در هزارکلمههای جادویی تکنیکهایی ارائه شده که میتواند در هدفمندکردن آزادنویسی به ما کمک کند.
تمرین
میتوان از مرور آزادنویسیهای گذشته، ایده بیرون کشید.
همان ماجرای پیشپاافتادهای که ماهها پیش راجع به دعوای مرد همسایه با زنش (و حرفهایی که شنیده بودیم و حرفهایی که نشنیده بودیم و به خیالپردازیهایمان اعتماد کرده بودیم) روایت کردیم، حالا میتواند ایدهای باشد برای خلق داستانی جدید.
مرور این مطالب حتی ممکن است نگرشی دیگر به ما بدهد و اصلاً تصمیم بگیریم امروز از زاویهی دیگری به آن بنگریم. پس میتوانیم دربارهی آن دوباره و حتی چندباره آزادنویسی کنیم.
جمعبندی
آزادنویسی، نوشتن آزادانه است بدون هیچ قید و بند، یا شرط و مانعی.
مهم نیست روی کاغذ مینویسیم یا تایپ میکنیم، فرقی ندارد پشت میز مینویسیم یا در تختخواب، مهم نیست عصر مینویسیم یا نیمههای شب، اهمیتی ندارد با چه حال و هوایی مینویسیم، اما مهم است آنچه که مینویسیم به مرور زمان به رشد ما منجر شود.
ما زمانی به سمت حرفهای شدن در نویسندگی پیش میرویم که تمارینی که انجام میدهیم سنجیده باشند. و آزادنویسی بهعنوان یک تمرین اساسی، زمانی سنجیده است که با بازخوردهایی که در مقاطع زمانیِ معقول و منطقی از خودمان میگیریم، به رشد و ارتقای سطح نوشتنمان کمک کند.
راستی جالب است اگر بدانید ایدهی نوشتن همین مطلب نیز حین آزادنویسی به ذهنم رسید.
آزادنویسی را دستِکم نگیرید.
نویسنده: زهرا شجاعی
9 پاسخ
چطور میتونم نصبت به نوشته هام اعتماد به نفس بیش از حد نداشتن باشم 😂شاید به نظر جدی نباشه ولی به شدت آسیب زنه
سلام عسل خانم
برای رشد، به یک دیدگاه انتقادی هم نیاز دارید که برای ورزیدهتر شدن قلمتون کمکتون میکنه.
بسیار موضوع عالی
سلام وقت به خیر
من حدود 1 ماه پیش یه متنی در مورد خودشناسی الهام گرفته از کتابهای اکهارت تله معلم معنویم نوشتم.
2 سوال دارم،اول اینکه چطور میتونم این نوشته رو به شما بدم و دوم اینکه چطور میتونم از اینترنت استفاده کنم تا مردم نوشته هام رو بخونند.میدونم که این نوشته ها ابتدایی و ناپخته ممکنه باشند اما من اینقدر میخوام بنویسم که یاد بگیرم و به مردم بیشتری خدمت کنم.
سلام و درود
پیشنهاد میکنم این مطلب رو در سایت آقای کلانتری مطالعه کنید که درباره نویسندگی آنلاین هست:
شغل نویسندگی و تولید محتوا
میتونید بعد از انتشار، لینک مطلبتون رو برای آقای کلانتری ارسال کنید.