شاید نوشتن کتاب رؤیای خیلیها باشد اما ترس از چاپ نشدن و به فروش نرفتن و در گنجه ماندن، مسیر رسیدن به این آرزو را طولانی و طولانیتر میکند.
در این روزهایی که اینترنت فراگیر شده و همه، از کودک و نوجوان و پیر و جوان بهراحتی به اینترنت دسترسی دارند، نوشتن و انتشار کتاب دیگر رؤیایی دور از دسترس نیست.
تولید محتوا و بلاگ کردن کتاب یکی از شیوههایی است که نویسنده با نوشتن و انتشار تکههایی از کتاب، کتابی که هنوز کامل نشده، در شبکههای اجتماعی کمکم آن را شکل میدهد تا در نهایت به چاپ برسد.
در مقاله خلاصه کتاب تکه هایی از یک کل منسجم به بررسی خلاصه فصل های این کتاب پرداخته ایم.
در این روش نویسنده با شروع نگارش کتاب تکهتکه آن را در شبکههای اجتماعی منتشر میکند.
از نمونههای موفق بلاگ کردن کتاب میتوان به «پستچی»، نوشتۀ چیستا یثربی اشاره کرد.
چیستا با انتشار بخشهایی از کتاب به طور منظم، مخاطب را با خودش همراه کرد تا روزی که پستچی چاپ شد.
یادداشتنویسی در فضای آنلاین باعث میشود مخاطب خود را بشناسید و بر اساس خواستۀ آنها پیش بروید. میتوان با توجه به بازخوردهایی که ارائه میشود مطالب کتاب را تنظیم کرد.
تکههایی از یک کل منسجم هم به روش بلاگ کردن نوشته شده.
پونه مقیمی، نویسندۀ کتاب تکههایی از یک کل منسجم روانشناس بالینی است.
او در یک صفحۀ اینستاگرامی که 168 هزار نفر دنبالکننده دارد، با انتشار عکسهایی از خودش، خانواده و زندگی روزمرهاش یادداشتهایی متناسب با فضا مینویسد.
در صفحۀ او خبری از شلوغی و اداواطوار نیست و این نشاندهندۀ منش نویسنده است.
صفحۀ پونه، ساده و صمیمی است، طوری که وقتی توی آن چرخ میزنی انگار پای حرفهای دوستی نشستهای که تو را میشناسد.
میخواهیم با مثال زدن یک نمونۀ خوب ادامه دهیم تا ببینید که با اتصال به اینترنت و پشتکار و استمرار میتوانید از هر جایی که هستید کتاب خودتان را بنویسید و منتشر کنید.
نوشتههای پونه مقیمی در صفحۀ اینستاگرامش نمونۀ یادداشتنویسی برای کتاب نویسی است.
او با شعار «تنها بودن نقص نیست» فعالیت میکند و اکثر نوشتههایش در این صفحه حول محور همین جمله میچرخد.
شاید همین روند نویسنده و ارتباط دائمیاش با مخاطب باعث شده کتاب او طی یک ماه به چاپ پنجم برسد. آن هم با قیمتِ تقریباً بالای 48000 تومان.
در شناسنامۀ کتاب میخوانیم چاپ اول: دی 97 و چاپ پنجم: بهمن 97؛ و این موفقیت بزرگی است برای کتاب یک نویسندۀ جوان و تازهکار.
با توجه به فهرست کتاب متوجه تفاوت آن با سایر کتابها میشویم.
«تکههایی از یک کل منسجم» 9 فصل دارد که هر کدام به بخشهای کوچک یک تا سه صفحهای تقسیم شدهاند. به همین دلیل فهرست بلند بالایی از یادداشتهایی کوتاه را میبینیم.
پونه مقیمی توانسته از یادداشتنویسی در شبکههای اجتماعی برای کتاب نویسی بهره ببرد.
از نقاط قوت نویسنده یا مزیت او میتوان به روانشناس بودنش اشاره کرد.
همانطور که در مقدمه نوشته شده: «از مراجعین عزیزم سپاسگزارم که اگر تجربۀ حضور آنها نبود، هیچ گاه این کتاب به سرانجام نمیرسید. مراجعینی که اجازۀ ورود به دنیای زیبا و رنج کشیدۀ درونشان را دادند و مرا به سختترین و دردناکترین خاطراتشان بردند…»
کتاب، غیرداستانی است اما نویسنده قصههای زیادی داشته و از آنها کمک گرفته و یادداشتهایی نوشته تا هم قصه باشند هم راهنما.
در پیشگفتار کتاب میخوانیم: «متنهای کوتاه این کتاب در طول سه سال نوشته شده است که در دل هر متن، نکتهای وجود دارد که ممکن است بتواند بینشی جدید را برای مخاطب به ارمغان آورد. هر متن همچون قطعهای کوتاه است که وقتی در کنار هم قرار میگیرند، موسیقی کتاب را واضح و شفافتر میکنند.»
بهاینترتیب میتوان دید کتاب در طی زمان و با کنار هم قرار گرفتن یادداشتهای مختلف شکل گرفته و کامل شده.
با هم بخشهایی از کتاب را بخوانیم:
*ما انتظار داریم کسی باشد، چیزی و یا نیرویی فراتر از ما تا به ما پرواز را بیاموزد، پرواز از فراز دردها و رنجها. حقیقت این است که قصۀ پرواز یک قصۀ قدیمی شکست خورده است.
پرواز هیچگاه برای ما نبوده و نخواهد بود. پرواز داستان پرندگان است. ما آدمهایی هستیم که بر روی پاهایمان راه میرویم و دنیا را با دستهایمان لمس میکنیم.
داستان ما، دیدن و حس کردن و لمس کردن است. با همین بدن و همین ذهن!
*حس کردن خوشبختی حس کردن مسیری است که خودمان تلاش میکنیم تمامش کنیم اما موضوع اصلاً تمام کردن یا نکردن نیست، موضوع تلاشی است که در مسیر انجام میدهیم. این تلاش هرچقدر سختتر باشد و مسیر با چالشهای بیشتری همراه باشد، احساس خوشبختی عمیقتر خواهد بود، مخصوصاً اگر بتوانیم مسیر را به پایان برسانیم.
* در اندوه، جهان سنگین میشود و زمان کند میگذرد اما در نهایت گذر میکند. در سالگردها و ماههای مشخصی که در آن اتفاقهای تلخی رخ داده ما اندوه و اضطراب را دوباره تجربه خواهیم کرد. چون بدن به صورت ناهشیار نزدیک شدن تداعی زمانی خاص را متوجه میشود، نزدیک شدن به سالروزی تلخ. به همین علت در نزدیک شدن به سالگردهای تلخ از حضور اندوه ناامید نشوید.
غم و اضطراب میآید و بعد از چند روز میرود و هر سال این اندوه قابلتحملتر میشود.
*صمیمیت یعنی درک کردن و حس کردن یک فرد با تمام وجود و بدون هیچ قضاوت و مقایسهای؛ یعنی حضور داشتن در سکوت. این یعنی رشتهای باریک و نازک از صمیمیت که در لحظهای کوتاه ایجاد میشود. آنچه رابطه را سالم نگاه میدارد، تکرار همین صمیمیتهای کوتاهِ مملو از حضور و مشاهده است. در واقع همین صمیمیتهای کوتاه و ساده، رابطه را عمیق و معنادار میکند و میتواند مرهمی بر تنهایی درونی ما باشد.
*ما برای قبول اینکه باید با بعضی آدمها، موقعیتها و شرایط خداحافظی کنیم، به زمان احتیاج داریم. زمان باید بگذرد. ذهن ما باید هزاران داستان متقاعدکننده بسازد تا آرامآرام به لحظۀ خداحافظی نزدیک شویم. بههرحال چه تصمیم بگیریم چه همچنان خودمان را معلق نگه داریم، لحظههای خداحافظی فرا میرسند. امروز اگر نه، چند سال دیگر. حقیقت این است که فرار کردن به ما کمکی نمیکند. در خداحافظیها، دردی وجود دارد، دردی پنهان، اصلاً مگر میشود خداحافظی دردناک نباشد؟ اگر خیلی وقت است که متوجه شدهایم به خداحافظی خاصی نزدیک شدهایم بهتر است خودمان را گول نزنیم. بهتر است درد را به رنج تبدیل نکنیم.
*باید بخشید. باید خودمان را برای تمام حماقتها، انتخابهای تلخ و برای تمام بدیهایی که انجام دادهایم ببخشیم. بخشش که آغاز شود، ادامۀ جاده دیده میشود. جادهای که هنوز مسافرش هستیم و هنوز ادامه دارد. بار گناه را که بر زمین بگذاریم، قدمهایمان سبکتر میشود.
*ما هیچگاه نمیتوانیم جهان بیرون از خودمان را تغییر دهیم. ما باید بیاموزیم در مقابل جهان بیرون از خودمان سکوت کنیم و تسلیم باشیم. اجازه دهیم او به راه خودش برود و ببینیم این گذر در نهایت به ما چه خواهد آموخت؟ در درون ما چه چیزی را تغییر خواهد داد. جریانهای درونی ما در کنترل ما قرار دارد. جهان درونی ما در ارادۀ ما است. تنها در مقابل این جهان است که هیچگاه احساس درماندگی نخواهیم کرد.
جهان درونی ما بخشی از هویت ما است. بخشی از ارادهای است که شاید مدتها است که آن را گم کردهایم.
«تکههایی از یک کل منسجم» را نشر بینش نو منتشر کرده.
کتابی که وقتی به دست میگیریم انگار پای صحبت دوستی نشستهایم که با ما چای میخورد و حرف میزند. همینقدر صمیمی و راحت..
نویسنده: زهرا شریفی
22 پاسخ
این کتاب انقدر واقعی و زیبا بوده که چندین بار حتی بغض کردم، ممنون از پونه مقیمی عزیز که به زبان ساده و شیوا حرفها و واقعیات رو بیان کرده،با آرزوی موفقیت هر روزه برای ایشون👏🏻❤🙏📚
دقیقن برای آدم های عاشق شکست خورده است این کتاب و یسری جمله های دلخوش کننده تکراری .شاید آدمهایی هستن ک تحت تاثیر این جملات زندگیشون خوب بشه و خود این هم ارزشمنده.ولی شخصا از کتاب خوشم نیومد.
بينظيرترين كتابي كه از يك نويسنده ايراني خونده ام ، پونه مقيمي با قلمي بيسار ساده پيچيده ترين حالت هاي ذهن و روان انسان رو وصف كرده و براي تك تك اين حالات راهكاره هاي عملي ارايه داده. عميقا خوشحالم كه اين كتاب به چاپ ١٠٦ رسيده و در كشوري كه ميانگين ساليانه كتاب خواني براي هر شخص زير ١ دقيقه هست اين خود نشان دهنده يگانه بودن و اعجاز كتاب هست (به خصوص كه دوستان تنگ نظر به قيمت كتاب هم اشاره كرده بودند و گويي در بازار ميوه هستند و مفهوم كتاب رو كيلويي ميسنجند.)خانم مقيمي عزيز دست مريزاد، پاينده باشي هميشه مرسي كه نوشتي
این کتاب در عین اینکه ساده نوشته شده با علم و سواد نوشته شده و نشان از مطالعه و سواد نویسنده است.
به نظرم بارها باید خوند تا عمیقا درکش کرد.
برعکس بقیه کتاب های روانشناسی راهکارهای پونه مقیمی خیلی واقعی تر وعلمی تر هست.
کتاب را خواندم.
یک کتاب بی محتوای و فاقد هدف والا و مقصد مشخص در کل یک کتاب بر اساس موج سواری و بعضا دزدی ادبی ولی ناقص و ناشیانه ، بیشتر قصد نویسنده چاپیدن جیب خلق الله بوده تا بیان تصویر کل
کتابهایی چون کمال ذهن، ماورا طبیعی شدن و شکست عادت های کهنه با بیانی علمی و صد در صد عملی و بر پایه مستندات روز و قابل اندازه گیری تصویری کل از جهان جز به انسان نمایان میکنند که راهنمای هر جان شیفته رهایی و آرامش است.
در خاتمه با تاسف از حضور چنین نویسندگان کم محتوی و سطح پایینی ، مردم عزیزم را به مطالعه نحوه ظهور یک نویسنده ترغیب مینمایم.
این هم آخر و عاقبت کتابی که از اینستاگرام و امثالهم زاییده میشود.
یک طرفه نرو اگه کتاب خوبی نبود انقدر محبوب نمیشد من خودم خوندمش کتاب بسیار عالی بود نمیدونم واقعا چطور ممکنه کسی همچین نظری داشته باشه من کتابو خریدم و راضیم و بار ها و بار ها میخونمش چون عالیه
خیلی باید بگذرد تا انسان متوجه شود همه چیز با علم قابل سنجش نیست و همه ی موضوعات برای مورد قبول بودن نباید علمی باشند. علم در بسیاری مراتب و وجوه توانایی توجیه مسائل و عمق شناخت و شهود را نداشته و ندارد. پس معیار سنجش هرچیزی علمی بودن آن نیست.
سلام . من دورانی که هنوز خودم رو پیدا نکرده بودم خیلی گیج بودم توی اینستا با پیج پونه مقیمی آشنا شدم . هر بار که پستی میزاشت حرفاش برام غذای روح بود . چقد دلگرم میشدم که احساساتی که درونم بود رو یکی اینقد عمیق به قلم میکشه …. من روزگار با متن های پونه گذروندم ^-^ ازش ممنونم . خیلی خیلی . این بشر فوق العاده ست 3>
سلام من این کتاب رو بارها توی یک سال گذشته تو کتابخانه ها دیدم ولی زمانی که اسم کتاب رو میخوندم منظور نوشته رو نمیفهمیدم منی که ۲۶ سال وبا سواد پنجم ابتدایی هستم ،شاید باورتون نشه ۴ تا ۵ بار تو گوگل سرچ کردم تا معنی اسم کتابو رو یکم بفهمم کتاب رو تهیه کردم چند صفحه بیشتر ازش نخوندم ،میدونم هر چی بیشتر برم جلو بیشتر مطالب شو درک میکنم ممنونم از شما
منظورم این بود که شاید خیلی ها مثل من هستن که اول به اسم کتاب توجه میکنن .
منی که به اسم کتاب توجه میکنم خیلی طول کشید تا این کتاب خیلی خوب رو که مطمئنم خیلی چیزا قراره ازش یاد بگیرم تهیه کنم .مچکرم
ایشون هم رگ خواب مردم رو خوب پیدا کرده ماشالا و حسابی هم داره پول به جیب میزنه. الان به چاپ چارده و پونزده رسیده. قیمتش رو ببینین تا بدونین تا همین حالا چقدر کاسب شده. جملاتی که اینجا گذاشتین نه عمق داره نه حرف جدید. یه سری شعار که مثلا عاشقای شکستخورده و آدمای تنها رو دلخوش کنه. واقعا آدم متاسف میشه.
چقدر متاسفم برای طرز فکر شما بانو.البته که راضی کردن تمام سلیقه ها کاری عبث هست و ناممکن
بعضی جاهاش ب دِل نمیشینه.البته ب دل من چون آدم عاشقی نبودم و عاشق نشدم و شکست نخوردم.ولی بعضی جملاتش ب آدم یاد میده ک بالغانه تر رفتار کنه.
پونه جان خدا قوت
با سلام
لطفا این کتاب ها رو معرفی کنید. ازتون خیلی ممنون میشم
اسمش منو یاده کتاب “جز از کل” انداخت !
این کتاب قیمت زیادی داره ، فکر نمی کنم چاپ 5اش دلیل بر میزان ارزشش باشه.
دلیل شهرت و فروشش هم داستان محتوا فروشی و بازاریابی در اینستاگرام هست، چه داستان ها و کتاب های ارزشمند روانشناسی که نصف قیمت این اند و کسی نمی خرد
میشه معرفی کنید؟ من خیلی مشتاق خوندن کتاب های با ارزش و پر محتوا و و پر کشش هستم جوری که مخاطب های مثله من که روانشناسی نخوندن و جذب کنن
پس با همین کتاب شروع کنید
تنها بودن نقص نیست …